بریده‌هایی از کتاب خاطرات مستر همفر

زنان را تحریک کنید تا از پوشش‌های سنتی خود دست بردارند. سرهم کردن داستان‌های جعلی مانند «پوشش یک دستور اصلی در دین اسلام نیست. این سنتی است که در زمان عباسیان نهاده شده است. پیش از این، سایر افراد، همسران پیامبر را می‌دیدند و زنان در انواع فعالیت‌های اجتماعی شرکت می‌کردند.» پس از سلب کردن زنان از پوشش سنتی خود، جوانان را به سمت آنان وسوسه کنید و باعث بی عفتی بین آنها شوید! این یک روش بسیار مؤثر برای نابودی اسلام است.

وقتی وحدت مسلمانان شکسته شود و همدلی مشترک بین آنها مختل شود، نیروهای آنها نیز منحل خواهد شد و بنابراین ما به راحتی آنها را نابود خواهیم کرد.»

او گفت: «وظیفه‌ات این است که به خوبی این اختلافات را تشخیص داده و به وزارت گزارش دهی. هرچه در تشدید اختلافات بین مسلمانان موفق‌تر باشی، خدمات تو، به انگلستان فاخرتر خواهد بود.»

مسلمانان افرادی صبور، بردبار و مهربان هستند، همانطور که از پیامبر خود حضرت محمد (ص) آموخته‌اند. آنها مانند ما نسبت به یکدیگر شک و شبهه ندارند.

استفاده اجباری از مسواک من را بسیار ناراحت می‌کرد. «مسواک» شاخه‌ای است که آنها (مسلمانان) دهان و دندان‌های خود را با آن تمیز می‌کنند. فکر می‌کردم این تکه چوب برای دهان و دندان مضر است. گاهی اوقات به دهانم آسیب می‌رساند و باعث خونریزی آن می‌شد. با این حال مجبور می‌شدم از آن استفاده کنم. زیرا به گفته آنها، استفاده از «مسواک» سنت پیامبر است. آنها می‌گفتند این چوب بسیار مفید است. در واقع خونریزی دندانهایم متوقف شد. و آن بوی نفس ناپسندی که تا آن زمان داشتم و بیشتر افراد بریتانیایی نیز دارند، از بین رفته بود.

سپس متوجه شدم که او اهمیت زیادی به نماز نمی‌دهد و گاه و بیگاه آن را می‌خواند. به ویژه از نماز صبح، او بسیار غافل بود. زیرا من با صحبت کردن با او تا نیمه‌های شب او را از خوابیدن منصرف می‌کردم. بنابراین او خسته‌تر از آن می‌شد که برای نماز صبح بیدار شود.

برای لحظه‌ای با خودم گفتم: چرا ما با این مردم بی‌گناه می‌جنگیم؟ آیا این همان چیزی است که خداوندگار ما عیسی مسیح به ما توصیه کرده است؟ اما بلافاصله این فکر شیطانی را از ذهنم بیرون می‌کردم (!) و تصمیم گرفتم که وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دهم.

«ما، مردم انگلیس، باید در همه مستعمرات خود فتنه‌انگیزی کرده و شکاف و اختلاف ایجاد کنیم تا شاید در رفاه و آسایش زندگی کنیم. فقط با چنین تحریکاتی قادر خواهیم بود امپراطوری عثمانی را تخریب کنیم. در غیر این صورت، چگونه مملکتی با جمعیتی اندک می‌تواند ملت دیگری را که از جمعیت بیشتری برخوردار است، تحت سلطه خود درآورد؟

خداوند متعال در آیه هشتاد و دوم سوره مائده در قرآن کریم، می‌فرماید: «بزرگترین دشمنان اسلام یهودیان و مشرکان هستند.»

۱. تعصبات ملی‌گرایانه مانند نژادپرستی و ناسیونالیسم را در میان مسلمانان القا کنید تا توجه آنها را به سمت قهرمان‌های قبل از اسلام برگردانید. دوره فرعون در مصر، دوره پادشاهی در ایران، دوره بابلیان در عراق، عصر آتیلا و چنگیز (استبداد) در عثمانی را دوباره زنده کنید. (آنها در این زمینه لیست طولانی داشتند.) ۲. رذیله‌های زیر باید به صورت پنهانی یا علنی انجام شود: نوشیدن شراب، قمار، بی‌بندوباری، خوردن گوشت خوک، (و در بین باشگاه‌های ورزشی اختلاف ایجاد کنید.) برای انجام این کار باید از مسیحیان، یهودیان، جادوگران و سایر غیرمسلمانان ساکن در کشورهای مسلمان حداکثر استفاده را بکنید و افرادی که برای این منظور تلاش می‌کنند باید توسط خزانه‌داری وزارت امور مشترک‌المنافع دستمزد بالایی دریافت کنند. ۳. بذر تردید را بین آنها در مورد جهاد بپاشید؛ آنها را متقاعد کنید که جهاد یک فرمان موقتی بوده و منسوخ شده است.