حکیم سهرورد به زبان شیرین و شیوای فارسی در این باب چنین مینگارد: علماء چون حکم کنند بر امکان چیزی مر چیزی را ...، اعتماد بر استقراء نکنند. استقراء آن باشد که گویند: بیشتر را چنان که دیدیم پس باید که چنین باشد و این ضعیف است،
محمدحسن
این همه عکس می و رنگ مخالف که نمود
یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد
سهروردی در یکی از آثارش مینویسد: بدان که از یکی که به حقیقت یکی باشد از جمله وجوه، یعنی از هر جهت، جز یکی صادر نشود، که اگر دو چیز از او صادر شود و حاصل گردد، اقتضای یکی بعینه، اقتضای آن دیگری نباشد، که اگر اقتضای این، اقتضای آن بودی، این، بعینه آن بودی (و دو چیز نبود و این خلف است). پس از جهتی که اقتضای این کند، عین او، اقتضای چیزی دیگر نکند، پس اقتضای دیگر، به جهتی دیگر باید. و در واجبالوجود کثرت جهات و صفات محال است و او از همه وجوه و از هر جهت یکی است، پس آنچه از او در وجود آید یکی باش
کاربر ۱۵۰۱۳۱۵
و دارای جلالت و بزرگی در حد اعلی و بینهایت است. عظمت ذاتی حضرت حق مستلزم سلب همه نواقص از اوست. او دارای کمال اتمّ، یعنی دارای صفات جمال و ثبوتی و شرف اعظم و نور اشدّ است. واجب تعالی نور مطلق است، بنابراین او دارای حکم و خاصیت نور (بلکه عین نور) است. او هم ذاتش روشن و بدیهی از جهت تحقق است و هم مُظهر غیر و مخرج ظلمات ماهیات به نور وجود است.
کاربر ۱۵۰۱۳۱۵