بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ‌دراز | صفحه ۱۹ | طاقچه
۴٫۵
(۴۵۷)
این یکی از بازی‌های طبیعت است که اجزای جهان را با هم خویشاوند می‌کند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
«آن‌قدر در دنیا چیزهای جوراجور هست، که یقیناً همه ما مثل پادشاه سعادتمند خواهیم بود.» و این راست است. دنیا پر از شادی است، در صورتی که هر چه پیش آید انسان قبول کند. فقط سرِّ موفقیت در اینست که انسان کم‌توقع باشد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
برگشتن به یک محیط آشنا خیلی مطبوع است
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
باور کنید ناراحتی‌های بزرگ نیست که صبر و بردباری لازم دارد بلکه این ناراحتی‌های خردخرد و جگر سوراخ‌کن را با تبسم برگزار کردن حقیقتاً روحیه لازم دارد و من سعی می‌کنم این روحیه را به دست آورم. می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
در این هوای بهاری که همه چیز آن‌قدر زیباست و همه‌جا را سبزه فراگرفته و غنچه‌ها سر درآورده‌اند، دلم می‌خواهد به درس و کار پشت کنم و به دشت و صحرا بگریزم و به طبیعت پناه ببرم. وه که چقدر دشت و صحرا پرماجراست! و لذت زندگی در آمیختن با این ماجراهاست نه نوشتن آن‌ها در کتاب.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
من با این فلسفه که یأس و نکبت و غم قوای اخلاقی را تقویت می‌کنند مخالفم. افرادی که سعادتمند و خوشحال هستند که مهر و محبت می‌بخشند، من به اشخاص بدبین و از زندگی بیزار ایمان ندارم، امیدوارم بابا شما به زندگی بدبین نباشید.
کاربر ۳۲۰۶
که آن‌قدر در حق من بزرگواری و آقایی کرده خیلی سفارش کرد که از احترام نسبت به شما فروگذار نکنم. ولی آخر شما را به خدا چگونه نسبت به کسی که اسم خود را ژان اسمیت می‌گذارد احترام به جا بیاورم؟ این هم شد اسم؛ چرا اسمی انتخاب نکردید که کمی باشخصیت‌تر باشد؟
کاربر ۳۲۰۶
«حکمت بزرگی که انجیل به ما تعلیم داده است اینست، فقرا از این جهت خلق شده‌اند که برای دیگران مجال نیکوکاری به وجود آید!»
Fatemeh Khanian
من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
blueming
باور کنید ناراحتی‌های بزرگ نیست که صبر و بردباری لازم دارد بلکه این ناراحتی‌های خردخرد و جگر سوراخ‌کن را با تبسم برگزار کردن حقیقتاً روحیه لازم دارد و من سعی می‌کنم این روحیه را به دست آورم. می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
Aysan
«آن‌قدر در دنیا چیزهای جوراجور هست، که یقیناً همه ما مثل پادشاه سعادتمند خواهیم بود.»
shabi
آدم وقتی که یک چیزی را با تمام قوا بخواهد سعی می‌کند و بالاخره به دست می‌آورد.
Fatima
بسیاری از دختران هستند (مثلاً ژولیا) که نمی‌دانند خوشحال و سعادتمند. آن‌ها چنان به خوشی‌ها عادت کرده‌اند که احساساتشان فلج شده است. اما من، هر لحظه خوشبختی خودم را احساس می‌کنم و یقین دارم که خوشبختم و هر واقعه‌ی نامساعدی هم که پیش آید، به این عقیده باقی خواهم ماند و به ناراحتی‌ها (حتی دندان‌درد) مانند تجربه‌ی جالبی می‌نگرم و این‌که از تجربه‌ی تازه‌ای غافل نمانده‌ام خوشحالم. «آسمان بالای سر من به هر رنگی باشد، من برای هر گونه سرنوشتی حاضرم.»
Fatima
فرق نمی‌کند که واعظ اهل چه سرزمینی باشد، دول متحده یا کانادا و از چه دسته و تیره باشد. همیشه صحبت وعظ یکنواخت و موضوع خسته‌کننده و خشک است.
Fatima
من جوان و خوشحال و سرکیف هستم و امیدوارم شما هم همین‌طور باشید، چون جوانی کاری به سال و ماه ندارد مهم اینست که انسان زنده‌دل و پرنشاط باشد، ممکن است بابا موی شما سفید باشد ولی مانند پسربچه‌ها فکر کنید.
Fatima
افتادگی یا تسلیم و رضا یا هر چه می‌خواهید اسمش را بگذارید علامت سستی و درماندگی است. من پیرو مذهب زنده‌تر و مبارزتری هستم.
Fatima
من از مردمی که می‌نشینند و رو به آسمان می‌کنند و چشم‌ها را در چشم‌خانه می‌گردانند و می‌گویند: «خواست خدا چنین بوده است» درحالی‌که یقین دارند چنین نیست خیلی عصبانی می‌شوم.
Fatima
شوهر و ۱۲ بچه‌ام در اثر زلزله در عرض یک روز زیر خاک بروند، روز بعد با قیافه‌ای باز و متبسّم عقبِ شوهر دیگر می‌گردم. با مهر و محبت
Fatima
آیا داستان آن استاد آلمانی را شنیده‌اید که با زینت‌آلات مخالف بود و آن‌ها را زائد می‌دانست؟ وی معتقد بود که لباس را برای پوشش بدن باید پوشید و بس، زیبایی لزومی ندارد. زن استاد که موجودی مهربان و سر راه بود طریقه‌ی «اصلاح لباس» را قبول کرد و لباس‌های کیسه‌ مانند می‌پوشید. خیال می‌کنید استاد چه کرد؟ با یک دختر خواننده که سر تا پا یک پارچه مد بود فرار کرد!
Fatima
برای این‌ها که این‌قدر زیبا هستند به نظر من فرقی نمی‌کند که باهوش باشند یا کودن، ولی آدم فکر می‌کند که مکالمه و مصاحبه‌ی چنین زن‌های کودنی برای شوهرشان چقدر خسته‌کننده خواهد بود. مگر این‌که بخت یاری کند و گرفتار شوهرهایی مثل خودشان کودن بشوند، اشکالی هم ندارد؛ چه دنیا پر از کودن است، در این تابستان من عده‌ی زیادی مرد کودن دیده‌ام.
Fatima

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان