بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ‌دراز | صفحه ۱۵ | طاقچه
۴٫۵
(۴۵۷)
ای راستی بابا جون امیدوارم شما مشروب‌خور نباشید الکل دشمن کبد است
Hawra
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من می‌شود اینست که در این‌جا هیچ قانونی جمع کردن قورباغه را منع نکرده است.
مهشید احمدی
می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم
forooghsoodani
حقیقت اینست که من بیماری تنهایی دارم
عطر ریحان...(:
من از مردمی که می‌نشینند و رو به آسمان می‌کنند و چشم‌ها را در چشم‌خانه می‌گردانند و می‌گویند: «خواست خدا چنین بوده است» درحالی‌که یقین دارند چنین نیست خیلی عصبانی می‌شوم.
دُردونه ی بهار
هر چه سالی سرگرم‌کننده و مهربان است، ژولیا برعکس. خدا می‌داند ناظم چقدر در انتخاب هم‌اتاق‌ها کج‌سلیقگی به خرج می‌دهد، سالی از همه چیز می‌خندد، ژولیا از همه چیز خسته می‌شود و حوصله‌اش سر می‌رود و هرگز سعی نمی‌کند اندکی هم‌آهنگی نشان دهد. وی عقیده دارد همین‌قدر که انسان اسمش پندلتن شد او را بدون چون و چرا به بهشت برین هم راه می‌دهند. گمان می‌کنم من و ژولیا از روز اول دشمن یکدیگر خلق شده‌ایم. لابد منتظرید حالا دیگر یک قدری راجع به درسم بنویسم.
M_k
بدون شک بابا خوشی‌ها عادلانه تقسیم نشده.
sepide
بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه‌ی دو گذاشته‌اند، می‌‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالی‌که نفسشان به شماره افتاده می‌‌دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند. آن‌وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی‌تفاوت است.
zahra.Askari
دلم می‌خواهد به درس و کار پشت کنم و به دشت و صحرا بگریزم و به طبیعت پناه ببرم. وه که چقدر دشت و صحرا پرماجراست! و لذت زندگی در آمیختن با این ماجراهاست نه نوشتن آن‌ها در کتاب.
ولنسی پارسی
«آن‌قدر در دنیا چیزهای جوراجور هست، که یقیناً همه ما مثل پادشاه سعادتمند خواهیم بود.» و این راست است. دنیا پر از شادی است، در صورتی که هر چه پیش آید انسان قبول کند. فقط سرِّ موفقیت در اینست که انسان کم‌توقع باشد
ghiam
آدم هوس چیزهایی که مزه‌اش را نچشیده هرگز نمی‌کند، ولی بعد از این‌که یک بار مزه‌ی نعمتی را چشید آن‌وقت دیگر محرومیت از آن مشکل است.
نفیس
بابا من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد.
zarii
چون برای به این صفحات آمده بود تصمیم می‌گیرد که سری به برادرزاده‌اش بزند
Farnaz Bagherlou
من با این فلسفه که یأس و نکبت و غم قوای اخلاقی را تقویت می‌کنند مخالفم. افرادی که سعادتمند و خوشحال هستند که مهر و محبت می‌بخشند، من به اشخاص بدبین و از زندگی بیزار ایمان ندارم، امیدوارم بابا شما به زندگی بدبین نباشید.
|نستوه|
من انشاء نثر لاتین می‌خوانم. من آن را می‌خوانده‌ام، من آن را خواهم خواند، من درصدد هستم که آن را بخوانم . امتحان من زنگ هفتم روز سه‌شنبه اجرا می‌شود و من یا باید قبول بشوم یا بترکم، بنابراین نامه‌ی آینده‌ی من یا از جودی صحیح و سالم و خوش و شنگول است یا از تکه‌‌پاره‌های جودی بینوا.
|نستوه|
با من سِرّ خوشبختی را پیدا کرده‌ام و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه حداکثر استفاده را کرد. من می‌‌خواهم هر ثانیه از زندگیم را خوش باشم و می‌خواهم وقتی که خوش هستم بدانم که خوش هستم.
کاربر ۱۴۴۱۴۷۵
بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه‌ی دو گذاشته‌اند، می‌‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و درحالی‌که نفسشان به شماره افتاده می‌‌دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند. آن‌وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی‌تفاوت است.
itfatemeh78
«آن‌قدر در دنیا چیزهای جوراجور هست، که یقیناً همه ما مثل پادشاه سعادتمند خواهیم بود.» و این راست است. دنیا پر از شادی است، در صورتی که هر چه پیش آید انسان قبول کند. فقط سرِّ موفقیت در اینست که انسان کم‌توقع باشد؛
الین نیران
می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم.
sepideh
وقتی که کسی عقیده به تقدیر داشته باشد طبیعی است که می‌نشیند و می‌گوید: «هر چه خدا بخواهد همان است.»
مها

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۸۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان