بریده‌هایی از کتاب عمل به دانسته‌ها

«سه دلیل وجود دارد که چرا مردم آنچه می‌دانند را عملی نمی‌کنند. اولین دلیل، انباشت اطلاعات است. آنها از حجم زیاد دانسته‌ها رنج می‌برند. این تله‌ای است که همه در آن می‌افتند، چرا که خواندن یک کتاب جدید، گوش کردن به یک سی‌دی نو یا رفتن به یک سمینار تازه، بسیار آسان است. دانسته‌ها آسان به‌دست می‌آیند اما موجب تغییر رفتار نمی‌شوند.»

فراد کمی از طریق خواندن کتاب، گوش کردن به نوار صوتی، تماشا کردن ویدئو یا شرکت کردن در یک سمینار تغییر می‌کنند. باید آستین‌هایت را بالا بزنی و به یک یادگیرنده متمرکز تبدیل شوی، اطلاعات جدید را به‌واسطه یک ذهنیت مثبت فیلتر کنی و در نهایت برای عملی کردن هرچه سریعتر دانسته‌هایت، برنامه‌ای داشته باشی

اگر نگاهی هرچند کوچک به کارآفرینی نداشته باشید و کارمندی را برای معاش برگزینید، یقیناً نوسانات و مشکلات اقتصادی، روزگارتان را با شدت بیشتری تحت تأثیر قرار خواهد داد

بگذارم. یک ریسمان طلایی وجود دارد که از میان زندگی هر انسان موفقی عبور می‌کند. این ریسمان، ریسمان طلایی تمرکز است که به‌وسیله پشتکار یا پیگیری محکم و قابل اطمینان می‌شود. در واقع برای رسیدن به دستاوردهای فوق‌العاده، افراد باید توانایی تمرکز کامل روی یک هدف (مشابه لیزر) را داشته باشند و آن‌قدر روی این مسیر پافشاری کنند تا به آن هدف دست یابند.»

: «وقتی ما به دنیا می‌آییم، کاملاً به والدین‌مان وابسته‌ایم. آنها هستند که انتخاب می‌کنند تا ما را چگونه بزرگ کنند و ما در این مورد اختیاری نداریم. درست از همان ابتدا، به‌نظرم همه ما در جست‌وجوی عشق بدون قید و شرط هستیم. ما دوست نداریم با قید و شرط یعنی با توجه به کاری که می‌کنیم یا حرفی که می‌زنیم، ما را دوست داشته باشند. ما می‌خواهیم به‌خاطر خودمان ما را دوست داشته باشند. متأسفانه همه افرادی که در اطراف ما هستند، از جمله والدین و سایر بزرگترها از این نوع عشق بدون قید و شرط محروم بوده‌اند، به همین دلیل برای آنها سخت است که به ما هم این نوع عشق را داشته باشند؛ در نتیجه، آنها تمایل دارند به‌صورت مشروط یعنی مبتنی بر رفتارمان به ما عشق بورزند. بنابراین، همیشه در تلاش هستیم تا کارهایی را انجام دهیم که تأیید و پذیرش آنها را به‌دست آوریم و حس تعلق داشته باشیم.»