پسرک پرسید: «نصیحت دیگهای هم داری؟»
اسب گفت: «اینکه بقیه چطور باهات رفتار میکنن نباید معیار ارزش تو باشه.»
lonelyhera
موش کور پرسید: «لیوانِ تو نصفش پره یا نصفش خالیه؟»
پسرک گفت: «فکر کنم فقط از این خوشحالم که یه لیوان دارم.»
lonelyhera
پسرک پرسید: «شجاعانهترین حرفی که تا حالا زدهای چی بوده؟»
اسب گفت: «کمک.»
lonelyhera
موش کور گفت: «معمولاً منتظر مهربونی میمونیم... ولی مهربونی با خودمون رو میشه همین الان شروع کنیم.»
.خدایا.
«چقدر زیبایی هست که باید مراقبشون باشیم.»
.خدایا.
اسب گفت: «اینکه بقیه چطور باهات رفتار میکنن نباید معیار ارزش تو باشه.»
Narges Ebad
پسرک پرسید: «کِی از همیشه قویتر بودی؟»
«وقتی جرئت کردم ضعفهام رو نشون بدم.»
Alivi
«بیشتر موشِکورهای پیری که میشناسم آرزو میکنن کاش کمتر به ترسهاشون گوش میکردن و بیشتر به رؤیاهاشون توجه میکردن.»
rezaat98
موش کور گفت: «من خیلی کوچیکم.»
پسرک گفت: «آره، ولی با بودنت تغییر بزرگی ایجاد میکنی.»
samin
دوستداشتن میتونه راه خونه رو نشونت بده
_stranger_
ما فقط میتونیم بیرونِ خودمون رو ببینیم، ولی تقریباً همهٔ چیزهای مهم درونمون اتفاق میافتن.»
Roya🌱
پسرک پرسید: «ضربالمثلی هست که موردعلاقهت باشه؟»
موش کور گفت: «آره.»
«چیه؟»
«اگه دفعهٔ اول موفق نشدی، یه کم کیک بخور.»
«هوم، مؤثره؟»
«هر دفعه، بلااستثنا.»
M
پسرک پرسید: «اینکه با دوستات باشی و هیچ کاری نکنی درواقع هیچ کاری نکردن نیست، مگه نه؟»
Wariapk
بهنظرت عجیب نیست؟ ما فقط میتونیم بیرونِ خودمون رو ببینیم، ولی تقریباً همهٔ چیزهای مهم درونمون اتفاق میافتن.»
کاربر ۲۸۸۱۰۶۵
اسب گفت: «هیچی بهتر از مهربونی نیست. آروم و بیصدا فراتر از همهٔ چیزهای دیگهست.»
K.P
«یه چیزی کشف کردم که از کیک بهتره.»
پسرک گفت: «خالی نبند.»
موش کور جواب داد: «راست میگم.»
«خب، چیه؟»
«بغل. موندگاریش بیشتره.»
K.P
اسب گفت: «درخواست کمک بهمعنی تسلیمشدن نیست.»
«بهمعنی اینه که حاضر نیستی تسلیم بشی.»
K.P
پسرک پرسید: «کِی از همیشه قویتر بودی؟»
«وقتی جرئت کردم ضعفهام رو نشون بدم.»
K.P
«یکی از بزرگترین آزادیهای ما اینه که انتخاب میکنیم چطور به چیزهای مختلف واکنش نشون بدیم.»
K.P
پسرک گفت: «بعضی وقتها احساس میکنم گم شدهم.»
موش کور گفت: «من هم همینطور. ولی ما دوستت داریم، و این دوستداشتن میتونه راه خونه رو نشونت بده.»
امیررضا