بریدههایی از کتاب همرزمان حسین (ع)
۴٫۵
(۳۵۹)
ویژگی شیعهٔ حقیقی؛ شناخت وظیفهٔ امام و حرکت کردن در پی او
شیعهٔ واقعی آن کسی است که این هدف را میفهمد. و یک کلمه به شما بگویم: ما اگر چنانچه صد سال هم عمر کنیم، امّا ندانیم که امام ما برای چه بود و در راه اماممان حرکت نکنیم، شایسته و لایق نام شیعه نیستیم. حالا یک وقتی یک آقایی، یک غیر آقایی، به ما شیعه بگوید، یا خدا و یا خود آن بزرگوارها بخواهند لطف کنند، تفضّل کنند و چنین لطفی جایز باشد و به ما بگویند شیعه، آن با خودشان است؛ امّا به حسب آنچه که از موازین دست ما است، اینطور نیست. ما اگر ندانیم راه آنها چه بوده است و آنها چه کار میخواستند بکنند و به کدام جهت میخواستند بروند و ندانیم که حالا ما باید به کدام سمت برویم، همین میشود دیگر. اگر ندانستیم که آنها کجا میخواستند بروند، یعنی نمیدانیم که ما حالا کجا میخواهیم برویم؛ چون ما هم دنبالهرو آنهاییم. اگر این را ندانیم، ما شیعه نیستیم.
علی
زمان امام جواد و امام هادی و امام عسکری (علیهمالسّلام)؛ که در دوران این سه امام آخر، شیعه از لحاظ تشکیلاتی، در نهایت قدرت و استقامت بود؛ و برای همین است که امام جواد (علیهالسّلام) را در ۲۵ سالگی میکشند؛ مجالش نمیدهند که مثل امام صادق (علیهالسّلام) به ۶۵ سالگی برسد.
shariaty
جهاد بهطور مطلق یعنی درگیری و مبارزهٔ با قدرتهای ارتجاعی ضدّ تعالی و تکامل انسانی _ یعنی ضدّ اسلام و ضدّ قرآن _ هر جور که با اینها درگیری کردید، این در اسلام اسمش جهاد است.
shariaty
پیغمبر میآید و چرا میآید و چگونه میآید و چگونه عمل میکند، اینها بحثهایی است که نظرم هست در سه سال پیش در همین مجلس دربارهٔ آنها بحث مفصّلی کردیم؛ که اگر شما آن بحثها یادتان باشد، خیلی آدم خوشحافظهای هستید، چون خودم دقیق یادم نیست
shariaty
پروردگارا! ما را از قناعت به قلعهٔ تن و اکتفاء به محدودهٔ حواس و اضافات ظاهری نجات بده؛ پرواز به سوی جهان معنا و حرکت به سوی قلّهٔ انسانیّتی که برای انسانها معیّن کردهای و مقدّر داشتهای، به همهٔ ما روزی کن
shariaty
رهبر اگر گفتهاش و کردارش و برنامهاش برای پیروان معلوم شد، فایدهٔ بزرگ و مهمّی که دارد، این است که به پیروان میآموزد چگونه زندگی کنند
shariaty
بتلخی باید اعتراف کرد آنچه طواغیت زمانه یعنی عبدالملک و هشام و منصور دوانیقی و هارون الرّشید و امثال آنان از سیره و روش حقیقی ائمّهٔ طاهرین (علیهمالسّلام) فهمیدند و دریافتند، پیروان امامان همام در قرون متمادی درک نکردند و نشناختند.
shariaty
تا میگویی مثلاً امام صادق (علیهالسّلام) در فلان موقعیّت یک چنین عملی انجام داد، خب تو چه میگویی؟ میگوید: آقا! امام صادق (علیهالسّلام)، امام بود. تا میگویی امام حسین (علیهالسّلام) چنین، امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) چنان، امام هفتم (علیهالسّلام) چنان، امام عسکری (علیهالسّلام) آنجور _ که زندگی هر کدام مظهر شکوه، مظهر عظمت، مظهر حماسه، مظهر کامل انسانیّتِ اسلامپسند بود _ میگوید: آقا! اینها امام بودند. خب، به دلیل اینکه اینها امام بودند، باید تو پیروی کنی؛ اگر امام نبودند که کسی وجود آنها را به رخ تو نمیکشید. ما که عمل گاندی را به رخ تو نمیکشیم که تو بگویی امام دیگران بود؛ ما که عمل آن کسی را که تو قبولش نداری، به رخ تو نمیکشیم؛ عمل آن کسی را که تو امامش میدانی، به رُخت میکشیم، به همین دلیل که امام است.
رهگذر
خیال نکنید که فقط اینجا هست؛ نه، در همهٔ منطقههای مسلماننشین دنیا از اینگونه مسائل بوده و ما در کتابها دیدهایم؛ در هندوستان بوده، در مصر بوده، در سایر جاهای دیگر هم بوده. تا یک مقدار رگهٔ روشنبینی و درک صحیح از مسائل اجتماعی و اسلامی در میان یک ملّتی پیش آمد، فوراً یک کاری کردند که او را از آن رگهٔ روشنبینی و روشنفکری منصرف کنند و از این جریان دور بیندازند و متأسّفانه غالباً هم موفّق شدهاند.
محمد بانیانی
بعضی چیزها هست که اعتقاد به یک طرفش اثری در زندگی ندارد، اعتقاد به آن طرف دیگر هم اثر مخالف ندارد. شما هر مسئلهای که برای ذهنتان مطرح شد اوّل نگاه کنید ببینید آیا این مسئله، مسئلهای است که برای زندگی شما، برنامهٔ شما، خطّمشی شما، آیندهٔ شما تأثیری دارد یا ندارد؟ جهتبخش است یا نیست؟ اگر نیست، رهایش کنید.
محمد بانیانی
که ائمّهٔ ما _ که اینها را به نام و نشان شناختهایم و به امامتشان اعتراف داریم _ نقششان و موضعشان در انقلاب اسلامی چیست؟
کاربر ۱۵۸۲۹۱۶
سورهٔ بقره، بخشی از آیهٔ ۲۸۶؛ «... پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، بر ما مگیر. پروردگارا! هیچ بار گرانی بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانکه بر [دوشِ] کسانی که پیش از ما بودند، نهادی. پروردگارا! و آنچه تاب آن را نداریم بر ما تحمیل مکن ...»
مهتاب حیدری
یکی از شقوق دیگری که دربارهٔ تقیّه لازم است مورد توجّه باشد، همان مسئلهٔ عمل مکتوم است. یکی دربارهٔ عمل، یکی دربارهٔ استتار. تقیّه بهمعنای کار نکردن نیست بلکه بهمعنای کارکردن، منتها کار موفّقیّتآمیز کردن است. تقیّه بهمعنای راه رفتن و بهطرف مقصد راه پیمودن است، منتها در صورتی که کوه وجود داشته باشد از داخل کانال رفتن است، از زیر رفتن است، از راه انحرافی رفتن است، پس رفتن، پیمودن و عمل در آن هست.
فرنوش خسروان
زید (علیهالسّلام) یک کلمهٔ خالده گفته که مثل کلمات ائمّهٔ معصومین (علیهمالسّلام) است. تقریباً جمله این است: «إنّه لمْ یکرهْ قوْمٌ قطّ حرّ السّیْف إلّا ذلّوا»؛ گفت: «هیچ مردمی از گرمی شمشیر و از تیزی شمشیر نترسیدند مگر آنکه ذلیل شدند.» هر جمعیّتی که از تیزی شمشیر ترسید، به ذلّت افتاد، خوار شد، زبون شد.
mina
امام حسن وقتیکه خود را در این مضیقه دید یک قدمی برداشت، یک ابتکاری کرد که با این ابتکار مرحلهٔ سوّم امامت شروع شد. این ابتکار چه بود؟ این ابتکار این بود که صحنهٔ مبارزهٔ حق و باطل را، یعنی صحنهٔ مبارزهٔ قرآن و ابوسفیان را، و علی و معاویه را، از روی زمین منتقل کرد به زیر زمین.
M. K.
ائمّهٔ ما از آغاز تاریخ امامت _ جز یک استثنای کوچکی، که بعد، این استثنا را هم عرض میکنم _ تا روزگار شهادت امام عسکری (صلواتاللهعلیه) در این مدّت تقریباً ۲۵۰ سال، زندگیشان زندگی مبارزه و جهاد است. اینها یک عدّه مردم مجاهد بودند. این ادّعای ما است. البتّه اگر اینجوری هم که مردمِ ما را عادت دادهاند که حرف را بیدلیل و تعبّداً قبول کنند و خودشان اندیشه و تفکر نکنند، بخواهیم مشی کنیم، خب همه باید قبول کنیم. چرا؟ برای خاطر اینکه خود شما در زیارت امینالله که از معتبرترین زیارات است، وقتیکه خطاب به هریک از ائمّهٔ معصومین (علیهمالسّلام) صحبت میکنید و عرض ارادت میکنید، از جمله این را میگویید که: «اشهد انّک جاهدت فی الله حقّ جهاده»
کاربر ۷۹۰۸۷۱۶
اگر یک روایتی به دست ما رسید که با طرز فکر اسلام، قابل تطبیق نیست، ما به سند روایت کمترین نگاهی هم نمیکنیم. ائمّه (علیهمالسّلام) خودشان فرمودهاند که هر چیزی که موافق با قرآن است آن را بگیرید و هر چه مخالف با قرآن است بزنید، به سینهٔ دیوار، به آن اعتنا نکنید.
razieh.mazari
تقیّه بهمعنای این است که اگر چنانچه یک کاری در عالم واقع و عمل برای انسان دارای خطر و ضرر است، انسان باید آن کار را بهصورتی انجام بدهد که کار حتماً انجام بگیرد و آسیبی به آن کار نرسد، این معنای تقیّه است در روایات
فاطمه
تصوّر مردم این است که تقیّه یعنی اینکه انسان وقتیکه میخواهد یک عملی را انجام دهد و یک واجبی را به جا بیاورد، اگر چنانچه برای انجام این واجب، برای پیمودن این راه، یک خطری و یک ضرری تصوّر میشود، انسان این واجب را انجام ندهد و این راه را نپیماید؛ مردم از تقیّه، یک چنین تصوّری دارند. این مطلب بشدّت غلط است.
فاطمه
امام حسن (علیهالسّلام) این کار را کرد، صحنهٔ مبارزه را عوض کرد، شمشیرها را تیزتر کرد، دلها را مالامال از خصومت و کینهٔ با ضدّ انقلاب کرد؛ یعنی با معاویه؛ نه با شخص معاویه، که با راه معاویه، و نه با شام، که با هر سرزمینی که در آن خدا عبادت نشود؛ و نه با شرک جلی، که با شرک خفی
فاطمه
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۷۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان