بریدههایی از کتاب انقلاب علمی
۲٫۵
(۸)
زمانی میان پایان سال ۱۶۱۰ و میانهٔ سال ۱۶۱۱، ریاضیدان و فیلسوف طبیعی ایتالیایی گالیلئو گالیلهئی (گالیله) (۱۵۶۴-۱۶۴۲) تلسکوپی تازه ابداعشده را به سوی خورشید تنظیم کرد و لکههایی تیره را ظاهراً بر سطح آن دید. گالیله گزارش داد که این لکهها به نحوی نامنظم شکل یافتهاند و تعداد و تیرگی آنها روز به روز تغییر میکند
محمد طاهر پسران افشاریان
در مورد علوم ریاضیاتیِ انتزاعی، اصول آغازین بدیهی و غیرقابلمناقشه تلقی میشد؛ مانند اصلی در هندسهٔ اقلیدسی: «کل از هر یک از اجزاء خود بزرگتر است
محمد طاهر پسران افشاریان
با نگرشهای امروزی، جنبهٔ ماشینانگارانهٔ فلسفهٔ طبیعیِ جدید باید در جدیترین تقابل با باور مذهبی به نظر رسد. اگر طبیعتْ ماشینی بزرگ است، برای فهمیدن چگونگی عملکرد طبیعت چه نیازی به خداوند یا حتی عاملهای روحی وجود دارد؟ اما دقیقاً تلقی ماشینانگارانه از طبیعت بود که برخی از قویترین و ترغیبکنندهترین استدلالها را مبنی بر اینکه رویهٔ جدید حقیقیترین خدمتکار دین است به وجود آورد. دقیقاً به این دلیل که ماشینها فاقد شخصیت و روح تلقی میشدند، خصوصیات آنها باید در برابر زندگی هوشمندانه و هدفمند انسانها قرار داده میشد. استعارهٔ ماشینی دربارهٔ طبیعت پرسشهایی را دربارهٔ شواهد آشکار در مورد هوشمندی و هدفمندی در طبیعت پدید آورد. اگر طبیعت واقعاً ماشینی بزرگ بود، ظهور الگوهای پیچیده، حیات و هدفمندی چگونه باید تبیین میشد؟ به بیانی دیگر، ماشینانگاری چگونه باید به آن جنبههایی از طبیعت میپرداخت که فلسفههای آلینگر و جاندارانگارِ گذشته با قوت به آنها پاسخ میدادند؟
محمد طاهر پسران افشاریان
بنابراین، توصیهٔ مدرنها علیالاصول روشن بود: خودت تجربه کسب کن؛ به کلمات یا مرجعیت سنتی توجه نکن، بلکه به اشیا بپرداز. تجربه باید به بنیانهای معرفت علمی درست تبدیل میشد و باید نظریهپردازی در اینباره را که طبیعت به طور کلی چگونه کار میکند نظم میبخشید.
محمد طاهر پسران افشاریان
نه رصدهای گالیله دربارهٔ لکههای خورشیدی، بلکه تفسیر خاص او از آنها بود که چالشی جدی علیه کل ساختمان فلسفهٔ طبیعی سنتی به حساب میآمد، فلسفهای که از ارسطو (۳۸۴-۳۲۲ ق.م.) به ارث رسیده بود و فیلسوفان مدرسی قرنهای میانه و دورهٔ نوزایی آن را اصلاح کرده بودند.
محمد طاهر پسران افشاریان
علاوه بر این، لکهها ثابت باقی نمیمانند، بلکه ظاهراً به نحوی منظم از شرق به غرب در سطح خورشید حرکت میکنند. گالیله ادعا نکرد که با قطعیت میداند که لکهها از چه ساخته شدهاند. ممکن بود آنها عوارض فیزیکی سطح خورشید باشند، ممکن بود چیزی شبیه به ابرهای زمینی باشند، یا شاید «بخاراتی باشند که از زمین بالا رفتهاند و جذب خورشید شدهاند». اما در حالی که دیگر مشاهدهگران معاصر گالیله گمان میکردند لکهها سیاراتی کوچکاند که در فاصلهٔ قابلملاحظهای از خورشید به گرد آن میچرخند، او بر مبنای محاسباتی در حوزهٔ نورشناسیِ ریاضیاتی مطمئن بود که لکهها «به هیچ وجه از سطح خورشید دور نیستند، بلکه یا به آن متصلاند یا فاصلهٔ آنها چنان کم است که کاملاً نامحسوس به نظر میآید».
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد