۳٫۱
(۹)
[تفکر انتقادی یعنی] هوشیاری نسبت به باورپذیری آنچه میبینیم یا میشنویم، اقدام در جهت یافتن پاسخ به این سؤال که «آیا آنچه پیش رو داریم میتواند درست باشد یا خیر» و دفاع از موضع خود در صورت وجود فردی مخالف
محمد طاهر پسران افشاریان
انتخاب عاقلانه، مهارتی است که میتوان فرا گرفت.
iman ghezelbashan
تفکر انتقادی خود جنبهای از عمل تفکر است. تفکر انتقادی نوعی یادگیری است، چرا که ابزار ایجاد دانش جدید از طریق پردازش دانش و مفاهیم موجود را به کمک آنچه ابزار دستکاری دانش (بهعنوان مثال، تحلیل، درک، ترکیب) نامیدهایم فراهم میآورد. شاید بتوانیم به خود تفکر انتقادی عنوان ابزاری چندوجهی برای دستکاری دانش را بدهیم (فصل ۲). بهکارگیری تفکر انتقادی مؤثر مستلزم دقت و مهارت است. اغلب به هنگام تفکر انتقادی، سعی در دستیابی به نوعی نتیجهٔ قابل انتظار داریم که معمولاً صورتی از قضاوت است. تفکر انتقادی شامل اتخاذ رهیافتی عمقی بوده و عموماً در ارتباط با موضوعاتی پیچیده بهکار گرفته میشود که شاید با چند دیدگاه متناقض همراهاند. در اکثر موارد، بازاندیشی مشخصهٔ چنین فرایندی است
محمد طاهر پسران افشاریان
احساس در ارتباط با موضوع میتواند در نتیجهٔ فرایند تفکر انتقادی حاصل شود. این امکان وجود دارد که احساس در جریان نوسان دایمی بین موضوع یا خاطرات مربوطه و اهداف حاضر موقعیتهای تفکر به وجود آید. بهعنوان نمونه، بروکفیلد معتقد است عمل بهچالشکشیدن عقاید و رفتارهایمان (در رابطه با خود و دیگران) «می تواند با احتمال بالایی به احساس اضطراب، ترس، رنجش، و حس مورد تهدید و ارعاب واقعشدن بیانجامد. این نیز به نوبهٔ خود به غلیان احساسات در مقابل فردی که دیگران را به اندیشیدن انتقادی وا میدارد منجر خواهد شد»
محمد طاهر پسران افشاریان
شاید تفاوتهایی در شیوههای عادتی انتقال دقیق معنی وجود داشته باشد. به عقیدهٔ دورکین چنین دقت و شفافیتی در فرهنگهای شرق آسیا ممکن است نشانهٔ ناپختگی باشد. توضیح یک استاد دانشگاه چینی دربارهٔ این موضوع این بود که زبان چینی برای سبک شعری در مقایسه با سبکهای مباحثهای موجود در غرب مناسبتر است _«شعرای چینی همیشه میکوشند تلویحاً و نه صراحتاً مقصود خود را بیان کنند... فرهنگ چینی بر این اعتقاد استوار است که ارتباطات در سطح بالا یعنی ارتباط بدون زبان» (ص. ۱۶۴). در همین راستا، یک دانشجوی ژاپنی بیان میدارد که «در ژاپن از ما نمیخواهند بحث را دنبال کنیم، و بنابراین میتوانیم بدون تبعیت از ساختاری معین بنویسیم»
محمد طاهر پسران افشاریان
تلاش در جهت دستیابی به گزارهای تعریفی برای تفکر انتقادی (نسخهٔ دوم)
ما تفکر انتقادی را بهمنزلهٔ وجهی از یک عنوان کلی، یعنی فعالیت انتقادی، تلقی میکنیم که مفهوم تفکر انتقادی و نمودهای متفاوت آن از جمله عمل، گفتار، نوشتار و مانند آن را در بر میگیرد. همچنین، عناوین متفاوتی چون ارزیابی، سنجش، تأمل و درک انتقادی و مانند آن را بهمثابهٔ عناصر فرایندهای تفکر انتقادی که در آن انواع خاص فعالیت ذهنی مورد تاکید است در نظر میگیریم. (فصل ۱)
اصلیترین اقدام در تفکر انتقادی این است که آنچه میتوان بهعنوان شواهد و مدارک به کار گرفت ارزیابی کرده تا بر اساس آن به انجام قضاوت بپردازیم. (فصل ۲)
محمد طاهر پسران افشاریان
امت (۱۹۶۴)در بخشی مفید تحت عنوان «زبان و افسونگری» عقایدی را ارائه میکند که میتوان بهعنوان آگاهی پیشزمینهای برای فرد متفکر نقاد برشمرد. اکثر این عقاید بدیهیاند؛ اما این به آن معنی نیست که همواره آنها را مد نظر قرار میدهیم؟ به گفتهٔ او، ما انسانها زبان را به وجود آوردهایم و باید خواهان تغییر آن باشیم. زبان بهطورعمده قرنها پیش و بر اساس ساختارهای فکری آن زمان ایجاد شد. چنین ساختارهایی شاید همیشه بر گسترهٔ عقایدی که در حال حاضر به آن نیازمندیم منطبق نباشند. پیشتر، مصداقهایی از این نکته را در بحثی دربارهٔ زبان یادگیری و تدریس مطرح کردیم _و اشاره کردیم که استفادههای نادرستی از حوزهٔ زبان در بحثهای دربارهٔ ماهیت یادگیری و تدریس وجود دارد
محمد طاهر پسران افشاریان
اهمیت زبان زمانی در تفکر انتقادی پیداست که حاصل این تفکر، نمود گفتاری یا نوشتاری دارد. گستردگی این موضوع ما را بر آن داشت تا در اینجا تنها به شماری از موارد مرتبط در تکمیل تصویر در حال شکلگیری تفکر انتقادی و شیوههای مطلوب انگیزش آن در فرایندهای تدریس و تکامل اشاره کنیم. تأکید بر نقش زبان در تفکر انتقادی در رویکردهای مختلف نسبت به افعال انتقادی متغیر است
محمد طاهر پسران افشاریان
لازم است چگونگی اخلالگری احساس در تفکر انتقادی مورد توجه قرار گیرد. دو بونو (۱۹۸۳) به احساس نیاز عمومی افراد به ذیحقبودن اشاره میکند، که برگردان غالب آن شاید پیروزی در بحث باشد. نیاز به ذیحقبودن عموماً با حفظ عزت نفس (به بخش ذیل در مورد اعتماد به نفس مراجعه کنید) یا جایگاه شخص در یک سلسلهمراتب خاص در ارتباط است. به گفتهٔ دوبونو، «در عمل، ذیحقبودن در واقعیت جایی ندارد. ذیحقبودن به معنای باور به محقبودن به هنگام اندیشیدن است» (ص. ۱۰۰). از دیدگاه ما، گاه باور فرد مقابل به ذیحقبودن شخص عاملی تعیینکننده است. نیاز به ذیحقبودن میتواند در نحوهٔ انتخاب شواهد مسأله یا چگونگی ایجاد اختلال در استدلالگری انعکاس یابد، یا بر نحوهٔ بهکارگیری زبان مؤثر باشد (به بخش ذیل در مورد زبان مراجعه کنید).
محمد طاهر پسران افشاریان
او اظهار داشت: «نمیتوانی برگردی و به چنین شخصی بگویی ببخشید، من فکر میکنم آنچه گفتید چرت است!» این گروه شامل موقعیتهایی میشود که در آن احساسات جایی در فرایند مذکور دارند (برای مثال، ترس یا کمبود عزت نفس که به توزیع قدرت در موقعیتهای تفکر انتقادی مربوط میشود). در بررسی جسارت علمی در فصل بعد نیز به این موضوع خواهیم پرداخت.
محمد طاهر پسران افشاریان
احساس میتواند بر فرایند تفکر انتقادی تأثیرگذار باشد میتواند این فرایند را پیچیده کند: میتواند بر نحوه کار با ایدههای یادگیری و محتوای آن مؤثر باشد. این نکته را با ارجاع به آثار آموزشی موجود نشان میدهیم که نمایانگر لزوم ایجاد محیطهای امن و بیخطر برای ترغیب فراگیران به بیان حاصل تفکر انتقادی خود میباشند (بهعنوان مثال، مِیرز، ۱۹۸۶؛ آندروود و والد، ۱۹۹۵؛ مورتی بویز، ۲۰۰۵). رید، فرانسیس و رابسون (۲۰۰۱) در پژوهشی در زمینهٔ اظهار وجود دانشجو در فعالیتهای نوشتاری آنها، دریافتند که فراگیران غالباً، هم به علت رابطهٔ شأنی با معلم و هم بهدلیل جایگاه شأن در سلسلهمراتب علمی، اعتمادبهنفس کافی برای بیان عقاید خود نداشتند دنیز حس میکرد نمیتواند تاریخدانان طراز اول را مورد انتقاد قرار دهد
محمد طاهر پسران افشاریان
احساس در مواردی در تفکر انتقادی سهیم است که احساسات یا مسائل دارای بار احساسی، موضوع اصلی تفکر انتقادی هستند، یا احساس مربوطه تاثیری آگاهانه بر ماهیت فهم و درک دارد. بهعنوان مثال، امور مربوط به یک جنگ میتواند برای فردی با احساس ترس، و برای دیگران با احساس هیجان یا خشم همراه باشد. در مثالی دیگر، میتوان به موارد تفکر انتقادی که در آن فرد در وجود خود یا رفتارهای خود تأمل میکند اشاره کرد. بروکفیلد (۱۹۸۷، ص. ۲-۲۳۱) میگوید: «بهچالشکشیدن فرضیههای غیر قابل منازعه، اِعمال شک در مورد پیشفرضهایی که با آن زندگی کردهایم و تلاش برای رهاشدن از عقاید و رفتارهای عادتی در جهت آزمودن دیگر گزینهها فعالیتهایی هستند که بار احساسی بالایی دارند.»
محمد طاهر پسران افشاریان
برای کسب عنوان یک متفکر نقاد باید از فعالیتهای ذهنی همچون استدلالگری منطقی یا بررسی انتقادی ادلّهٔ مطرحشده در راستای ادعاهایی که شواهد منطقی برای آنها وجود ندارد فراتر رفت. تفکر انتقادی شامل تشخیص پیش فرضهایی است که پایه و اساس عقاید و رفتار ما را تشکیل میدهند. این به آن معنی است که میتوانیم باورها و اعمال خود را توجیه کنیم و شاید مهمتر از آن، بکوشیم منطق این توجیهات را قضاوت کنیم. میتوانیم این قضاوت را با مقایسهٔ توجیهات مورد نظر با مجموعهای از تعابیر و نقطهنظرات گوناگون به انجام رسانیم ... دقت و منطق این توجیهات را نیز میتوان با ارجاع به نوعی تجزیه و تحلیل عینی از دنیای واقعی به شکلی که با درک ما از آن هم راستا باشد سنجید
محمد طاهر پسران افشاریان
تفکر انتقادی فرایند ذهنی مشخصی است که در آن، اطلاعات جمع آوریشده و یا بهدستآمده بهدنبال مشاهده، تجربه، تأمل، استدلالگری یا ارتباط، فعالانه و ماهرانه مفهومسازی، ترکیب و یا ارزیابی میگردد
محمد طاهر پسران افشاریان
اطلاعات جمع آوریشده و یا بهدستآمده بهدنبال مشاهده، تجربه، تأمل، استدلالگری یا ارتباط، فعالانه و ماهرانه مفهومسازی، ترکیب و یا ارزیابی میگردد
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۸۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
حجم
۸۴۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد