بریده‌هایی از کتاب بعد از آن روز

متعجب بودم چطور زنی که من زندگی‌ام را در رحم او آغاز کرده‌ام می‌تواند این‌قدر بی‌رحم باشد.

برای دروغ گفتن و چهره بهتری از خود نشان دادن چه راهی بهتر از اینترنت وجود دارد؟

خدا منتظرته و صبرش هیچ‌وقت به پایان نمی‌رسه.

مشکل اینجا است، حتی زمانی که فردی کاملاً نامناسب تو است، بازهم ممکن است... خوب و کامل به نظر برسد.

مشکل اینجا است، حتی زمانی که فردی کاملاً نامناسب تو است، بازهم ممکن است... خوب و کامل به نظر برسد.

خیلی وقت‌ها ممکنه در میان جمع باشی و احساس تنهایی کنی.

چه‌کسی در سال گذشته طلاق گرفته؟ کدوم بچه به‌خاطر قاچاق موادمخدر دستگیر شده؟ چه‌کسی ازدواج کرده؟ کِی از کالج فارغ‌التحصیل شده؟ کی خانه خریده؟ چه‌کاری انجام شده؟ همسرش را به خاک سپرده؟ و هر سال، برای تقریباً بیش از یک دهه، من بدون تغییر باقی مانده بودم. نه! هنوز مجردم. نه! بدون هیچ دورنمایی از آینده، بدون بچه، بدون نامزد و بدون آشنایی با کسی

به‌آرامی دعا می‌کردم، «خدایا خواهش می‌کنم، جای نمک‌پاش و فلفل‌پاش را مرتب کردم، اجازه نده یک فاجعه دیگر پیش بیاید، دیگر نمی‌توانم تحمل کنم. من نمی‌خواهم مزاحمت بشوم، من نه سربازم، نه در دریا گم شده‌ام و نه در حال مرگم، اما اگر واقعاً یک دقیقه وقت داری، خواهش می‌کنم، التماس می‌کنم همین الان یک پسر خوب رو برام بفرست؟ من چیز زیادی نمی‌خوام... فقط نجیب و خوش‌قلب باشه. خواهش می‌کنم. معذرت می‌خواهم که التماس می‌کنم. فقط همین و می‌خواهم.»

با مهربانی گفت: «بعضی وقت‌ها زندگی ما رو امتحان می‌کنه. اون لحظات بسیار تنها و ناراحت هستی ولی همه‌چیز بستگی به این داره که چطور بر مشکلاتت غلبه کنی و خود واقعی‌ات را نشان دهی.»

بعضی وقت‌ها ما تمایل داریم چیزهایی که در زندگی مهم هستند رو نادیده بگیریم.