بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خطاب به عشق | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خطاب به عشق

بریده‌هایی از کتاب خطاب به عشق

نویسنده:کاترین کامو
انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۸۷ رأی
۳٫۶
(۸۷)
دوستت دارم. دوستت دارم، با تمام منطقم با تمام بی‌منطقی‌ام. عشق من.
hedgehog
، در تمام مدتی که باز از هم جدا شده‌ایم به تمام امورم بی‌اعتنا شده‌ام. خاموش و بی‌صدا.
tahere jaberi
. اگر نیایی طاقت خواهم آورد؛ اما چه طاقتی؟ در بطن اندوه، در برهوت دل.
tahere jaberi
"فقدان کامل احساس بهتر است از احساسی نصفه‌نیمه." اما من به احساسات کامل و به زندگی‌های مطلق باور ندارم. دو نفر که همدیگر را دوست دارند، عشقشان را فتح می‌کنند، زندگی و احساسشان را می‌سازند و این فقط علیه شرایط نیست بلکه علیه تمام چیزهایی‌ست که آن‌ها را محدود و ناتوان می‌کند، به عذابشان می‌اندازد و بهشان فشار می‌آورد. عشق، ماریا، جهان را فتح نمی‌کند اما خودش را چرا. تو خوب می‌دانی، تو که قلبت چنین سزاوار ستایش است، که ما خوف‌انگیزترین دشمنان خودمان هستیم.
هر چیز که در جستن آنی،آنی
این غمگینم می‌کند که هرگز فراغت و فراست و ارادۀ محکمی را که برای سر و سامان دادن به درونم لازم است نیابم.
Sari
تنهایم نگذار عزیزم. آدم همیشه نیرومند نیست. هر چقدر هم که فکر کند تواناست ممکن است نتواند بر رنج‌هایش چیره شود.
"هلاله"
جای من اینجا نیست، فقط همین را می‌دانم. جای من کنار اوست که دوستش دارم. بقیۀ چیزها بیهوده و در حد حرف است.
"هلاله"
حدس می‌زنم که تو این حق را برای من قائل نیستی که شریک لحظات شادی‌ات باشم، اما به‌نظرم هنوز حق شریک بودن در غم‌ها و رنج‌هایت را دارم، شده از راه دور.
"هلاله"
تمام روز منتظر خبری از تو بودم. اما هیچ خبری نشد. گویی تمام جهان خاموش شده است.
"هلاله"
من هیچ روحی نمی‌شناسم که به‌ژرفای روح تو بخشنده باشد
"هلاله"
غرورم که ساده‌لوحانه پای تو ریختمش عذاب می‌کشد.
"هلاله"
"روزی خواهد رسید که با وجودِ تمام رنج‌ها، سبکبال و سرخوش و صادق خواهیم بود."
"هلاله"
تمام کنج‌های دوست‌داشتنی من در این تاریکیِ ماتم‌گرفته، بسیار زیبا شده بودند.
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
با احساسی عمیق فهمیده‌ام که تو هرگز چیزی نمی‌گویی که با هستی‌ات در تضاد باشد
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
از هرطرف که می‌روم شب است
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
گویی تمام جهان خاموش شده است
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
باید آنچه را که کمی ناقص و کمی تکه‌پاره است دوست داشت.
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
گویی نوری تابیدن گرفت. چیزی میان ما جاری شد. شاید نگاهی، و حالا مدام احساسش می‌کنم؛ سخت، مثل روح که ما را به هم بسته و پیوسته است.
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
طعم با تو بودن طعمی‌ست بین اضطراب و خوشبختی.
کاربر ۸۵۵۰۹۲۰
در قلبم حرارتی ایجاد شد. تا امروز مثل یک تبعیدی، دور از جهان مانده بودم."
لیلا.ش

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۳۰%
تومان