بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خطاب به عشق | صفحه ۴۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خطاب به عشق

بریده‌هایی از کتاب خطاب به عشق

نویسنده:کاترین کامو
انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۸۷ رأی
۳٫۶
(۸۷)
زمان، زمان ماست که عاشق شویم و عشق را آنچنان نیرومند و مستدام بخواهیم که از فراز همه‌چیز عبور کنیم.
hedgehog
کامو در ایران نویسنده‌ و متفکری نام‌آشنا و تأثیرگذار بوده و هست اما ماریا ‌کاسارسِ بازیگر کمتر شناخته‌شده است. زنی اسپانیایی با عشقی جانانه به کامو. عشق آن‌ها با فراز و نشیب‌های بسیار جلو می‌رود و چون گیاهی می‌بالد و دوازده سال رشد می‌کند و به بلوغ می‌رسد. گیاهی که بالیده‌نابالیده با مرگ کامو از بر و بار دادنِ بیشتر بازمی‌ماند.
hedgehog
در این مکتوبات با زوایایی پنهان‌پیدا از جهان آلبر کامو و ماریا کاسارس آشنا می‌شویم. توالی نامه‌ها فضایی رمان‌گونه پدید می‌آورد با دو راوی یا دو شخصیتِ پایاپای؛ نامه‌هایی که می‌توان آن‌ها را مانند اوراقی از یک رمان مکاتبه‌ای خواند. لابه‌لای سطرها می‌شود بارقه‌هایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی سدهٔ بیستم فرانسه را ردگیری کرد و به نکات گاه جذاب و مهمی رسید. نام بسیاری از نویسندگان و کارگردانان و بازیگران فرانسوی و غیر فرانسوی فراخور رویدادهای گوناگون در کتاب مطرح می‌شود، از بسیاری مکان‌ها نام برده می‌شود و مخاطب به این واسطه با نوعی تاریخ غیر رسمی رو در رو می‌شود. کامو و کاسارس از کتاب‌هایی هم نام می‌برند و درباره‌شان حرف می‌زنند. خواننده می‌تواند برداشت و موضع نویسنده را در مورد این آثار بداند؛ موضعی که شاید هیچ کدام هیچ گاه در هیچ مصاحبه‌ای مطرح نکرده باشند.
hedgehog
نامه‌های شخصیت‌های ادبی دوچندان مهم است چرا که گاهی در‌ شکل‌گیری و تکوین تفکر یک شخصیت مؤثر بوده است. گاهی دریچه‌ای‌ شده است تا از چارچوب آن نگاهی به زندگی و جهان شخصی کسی و کسانی بیندازیم؛ نگاهی بی‌نیاز از حدس و گمان. در نامه،‌ حجاب‌ها از میان برمی‌خیزد و مخاطب با عریانیِ نامه‌نویس روبه‌رو می‌شود. سهم نامه‌های عاشقانه در این میانه هیچ کم نیست و انگار بهتر از نامه‌های دیگر پرده‌ها را کنار می‌زند. اینجا، در این کتاب، چهرهٔ کاموی عاشق برای آنان که همیشه به‌واسطهٔ رمان‌ها و مقالات و آثار فلسفی با او مواجه شده‌اند، چهره‌ای سخت غریب و شگفت‌آور است.
hedgehog
چه اضطراب‌ها و دلهره‌ها که نکشیدند اهالی سدهٔ بیستم و چقدر قلبشان به تپش نیفتاد تا نامه‌هایشان به مقصد برسد؛ اضطرابی که شاید نسل جدید، در جهانی عجین‌شده با سرعت و سهولتِ ارتباط، با آن بیگانه باشد. امروز نامه‌نگاری دیگر راهیِ دنیای فانتزی‌ها و تخیلات شیرین شده است و جایی در جهان مجازی و جهان واقعی ندارد. کاغذهایی حامل دست‌خط دوست، واگویندهٔ جزئی‌ترین رفتارها و احساسات و خصلت‌های نویسنده، جوهری که قدم‌قدم بر سفیدی می‌دود تا خبر برساند و خط‌وخبری بگیرد؛ ریسمانی تنیده از "حافظهٔ گیاهی" که این کران و آن کران تاریخ چند هزار سالهٔ انسان متمدن را به هم پیوند می‌زند. این‌هاست که نامه را به شیئی عزیز بدل می‌کند، به چیزی فراتر از شیئی تزئینی و موزه‌ای، به جانداری سخنگو که تعلیم سخن گفتن می‌کند؛ جانداری به دیرینه‌سالیِ خط.
hedgehog
من همیشه از به‌هم‌رسیدن‌ها می‌ترسم، اما ترسم هیچ وقت به این اندازه نبوده است. انگار که از زمان‌های دورِ فراموش‌شده از هم جدا بوده‌ایم، انگار از وقتی یکدیگر را ترک کرده‌ایم هزار اتفاق افتاده و انگار هر کدام ما در مدار خود کس دیگری شده‌ایم؛ از وضع جسمانی‌مان می‌ترسم، از واکنش‌های متقابل‌مان، از این رازی که همیشه مواجهه و حضور واقعی را می‌پوشاند. چه می‌دانم!
هر چیز که در جستن آنی،آنی
خوشبختی‌ای که تو با وجودت به من می‌دهی، فقط بابت همین که هستی (دور یا نزدیک) بسیار بزرگ است، اما باید اعتراف کنم که کمی مبهم و انتزاعی‌ست و انتزاع هرگز یک زن را ارضا نمی‌کند، دست‌کم در مورد من صدق می‌کند.
tahere jaberi
تنها آرزویم این است که پیش تو باشم و حرف نزنم. مثل آن موقع‌ها که من بیدار می‌شدم و تو هنوز خواب بودی و من مدتی طولانی نگاهت می‌کردم، چشم‌انتظار بیداری‌ات. این بود، عشقم، این خود خوشبختی بود! و این چیزی است که باز انتظارش را می‌کشم.
tahere jaberi
. آدم همیشه نیرومند نیست. هر چقدر هم که فکر کند تواناست ممکن است نتواند بر رنج‌هایش چیره شود. وقت‌هایی که آدم خود را بیچاره‌ترین حس می‌کند، فقط نیروی عشق است که می‌تواند او را نجات دهد.
هر چیز که در جستن آنی،آنی
چیزی میان ما جاری شد. شاید نگاهی، و حالا مدام احساسش می‌کنم؛ سخت، مثل روح که ما را به هم بسته و پیوسته است. پس منتظرت می‌مانم با عشق و اعتماد
Mo0onet
ما همدیگر را اتفاقی دیدیم، همدیگر را بازشناختیم، تسلیم هم شدیم، عشقی آتشین از بلور ناب ساختیم، آیا به خوشبختی‌مان و آنچه نصیبمان شده حواست هست؟
Mo0onet
زمان، زمان ماست که عاشق شویم و عشق را آنچنان نیرومند و مستدام بخواهیم که از فراز همه‌چیز عبور کنیم.
elham
زمان، زمان ماست که عاشق شویم و عشق را آنچنان نیرومند و مستدام بخواهیم که از فراز همه‌چیز عبور کنیم.
susan.t
و نیز می‌دانم که گاهی می‌گویند: "فقدان کامل احساس بهتر است از احساسی نصفه‌نیمه." اما من به احساسات کامل و به زندگی‌های مطلق باور ندارم. دو نفر که همدیگر را دوست دارند، عشقشان را فتح می‌کنند، زندگی و احساسشان را می‌سازند و این فقط علیه شرایط نیست بلکه علیه تمام چیزهایی‌ست که آن‌ها را محدود و ناتوان می‌کند، به عذابشان می‌اندازد و بهشان فشار می‌آورد. عشق، ماریا، جهان را فتح نمی‌کند اما خودش را چرا. تو خوب می‌دانی، تو که قلبت چنین سزاوار ستایش است، که ما خوف‌انگیزترین دشمنان خودمان هستیم.
Saa
اما با این همه خیال می‌کنم که این نامه به من شبیه است. آدم مجبور است همان باشد که هست.
Saa
فقط دلم می‌خواست این را بگویم. تو هر کاری دوست داری بکن. اما هر چه کنی، تو را از یاد نخواهم برد. تصویری که از تو دارم همه جا با من است و هر اتفاقی هم که بیفتد، وقتی ترکم کنی، همیشه این حسرت را خواهم داشت که چرا به‌اندازۀ کافی سعی نکردم که این تصویر تا همیشه به تن تبدیل شود. چون غیر از تن و وصال عظمتی نمی‌شناسم.
hamed
عشق، ماریا، جهان را فتح نمی‌کند اما خودش را چرا
hamed
واقعیت این است که طعم با تو بودن طعمی‌ست بین اضطراب و خوشبختی. اما اگر همان‌طور که نوشته‌ای، دوستم داری، باید چیز دیگری به دست بیاوریم. زمان، زمان ماست که عاشق شویم و عشق را آن‌چنان نیرومند و مستدام بخواهیم تا از فراز همه چیز عبور کنیم.
مهری
ما همدیگر را اتفاقی دیدیم، همدیگر را بازشناختیم، تسلیم هم شدیم، عشقی آتشین از بلور ناب ساختیم، آیا به خوشبختی‌مان و آنچه نصیبمان شده حواست هست؟
مهری
شاید آدم برای اینکه خودش باشد به بودن کسی نیاز دارد. معمولاً همین‌طور است. من به تو نیاز دارم تا بیشتر خودم باشم.
Mary gholami

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۳۰%
تومان