بریدههایی از کتاب خطاب به عشق
۳٫۶
(۸۷)
هر چه به تو مربوط باشد برایم جالب است
"هلاله"
آیا هیچ جایی برای آدمهایی که همدیگر را دوست دارند نیست که بتوانند همیشه آنجا دیدار کنند؟
"هلاله"
آدم مجبور است همان باشد که هست.
"هلاله"
دلیل کافی دارم که شاد نباشم. اما اگر خدایی داری، او آگاه است که حاضرم تمام هستی و داراییام را بدهم تا باز دستت را روی صورتم حس کنم. من از چشمانتظاری و دوستداشتنت دست برنمیدارم، حتی در میانهٔ برهوت. فراموشم نکن.
"هلاله"
همین که چهرهات از ذهنم پاک میشود آرامشم را از دست میدهم. اگر نیایی طاقت خواهم آورد؛ اما چه طاقتی؟ در بطن اندوه، در برهوت دل.
"هلاله"
همین که چهرهات از ذهنم پاک میشود آرامشم را از دست میدهم.
"هلاله"
تا امروز بهترین خصوصیاتم را دیدهای و دوست داشتهای. شاید این اسمش دوست داشتن نباشد. شاید دوست داشتنت واقعی نباشد مگر وقتی که مرا با تمام ضعفها و خطاهایم دوست بداری.
"هلاله"
چقدر خودم را بیعرضه و دستوپاچلفتی احساس میکنم با این عشقِ بیهوده که روی سینهام مانده و نفسم را گرفته وهیچ شورآفرین نیست.
"هلاله"
اگر تو اینجا بودی همه چیز آسانتر میشد.
"هلاله"
اگر تو اینجا بودی همه چیز آسانتر میشد.
"هلاله"
امشب دلم غنج میرود که بیایم پیشت چون قلبم سنگین شده و در نظرم همهٔ راههای زندگی دشوار شده است.
"هلاله"
تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی
"هلاله"
چیزهایی که معمولاً بهراحتی تابشان میآوردم الآن از تحملم خارج است.
"هلاله"
از اعماق روحم دوستت دارم.
"هلاله"
اعماق روحم دوستت دارم.
"هلاله"
وقتی همدیگر را دوست داریم، مهم است توان داشته باشیم که با تنهای آسوده و خوش عشق بورزیم.
"هلاله"
از چهرهات محرومم و در این جهان چیزی از آن عزیزتر ندارم.
"هلاله"
آخ، عزیزم! دوری از او که دوستش میداریم چقدر طاقتفرساست.
"هلاله"
من و تو، ما، تا امروز در تب و بیقراری و خطر با هم دیدار کردهایم و به هم عشق ورزیدهایم. بابتش پشیمان نیستم و بهنظرم روزهایی که بهتازگی زیستهام برای توجیه یک زندگی کافیست.
"هلاله"
از همه چیز مهمتر این است که تو بیایی!
"هلاله"
حجم
۶۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۶۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰۳۰%
تومان