بریده‌هایی از کتاب قوانین مورفی (مجموعه‌ی کامل)

لبخند بزن ... فردا روز بدتریه ...

این اثر تقدیم می‌شود به همهٔ کسانی که خود را افراد بدشانسی می‌دانند!!!

اگر به مادرتان بگویید کاری برای انجام دادن ندارید، او همیشه برای‌تان کاری پیدا خواهد کرد!

شما چیزی را یاد نمی‌گیرید، مگر بعد از اینکه امتحان آن را دادید.

هرگاه به نظر رسد همهٔ چیزها خوب پیش می‌روند حتماً چیزی را از قلم انداخته‌ای.

دقیقا اون زمان که راننده تاکسی می‌خواهد سبقت بگیره حتما یه مسافر هست که بگه: آقا من پیاده می شم!

همیشه بعد از اینکه بحث و دعوایتان با کسی تمام می‌شود، تازه یادتان می‌افتد که چه جوابهای خوبی می‌توانستید به طرف بدهید و آن لحظه به ذهنتان نرسیده بود.

در جامعه‌ای که کارها بر اساس استعداد و شایستگی افراد تقسیم نشود، درواقع همه بیکارند – فرانسوا ولتر

شماره های توی گوشیتون ۹۹٪ بیخودی‌اند…حالا کافیه یکیو پاک کنی…فرداش مرگ و زندگیت دست همون یه نفر میفته.

موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چشم تو چشم تلویزیون هیچ اتفاقی نمی‌افته، یک دقیقه میری دستشویی، میای میبینی بازی ۲-۲ تموم شده!

روزایی که درس داری، بهترین تفریحات نمایان میشن!

هر وقت دنبال چیزی می‌گردید، همیشه در آخرین مکانی که جستجو می کنید آن را می‌یابید.

وقتی در ترافیک گیر کرده‌ای لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می‌افتد.

برای موفق شدن تنها یک راه وجود دارد، اما برای شکست خوردن راه‌های زیاد.

موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسهٔ آدم جذاب می‌شه. دوست داری ساعتها بشینی بهشون نگاه کنی.

هر چه قدر کنترل تلویزیون ازت دورتر باشه، برنامهٔ در حال پخش مزخرف‌تره!

گه یک سال واسه موضوعی صبر کرده باشی، تحملِ یک ساعت آخر برات غیرممکنه.

موقع صبحانه؛ همیشه مربا، عسل، خامه، سرشیر از سوراخ‌های نون تافتون می‌چکه روی سفره یا لباسهامون!

هر وقت به یکی می‌گی پشتمو بخارون، هر جور راهنمایی کنی همه جا رو می خارونه بجز اون نقطه ای که می‌خاره... آخرش پا میشی خودتو می مالی به ستون سیمانی!

تا یه نوشته رو ارسال نکنی عمرا نمیتونی غلطهای دیکته‌ایش رو ببینی!