بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ارمغان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ارمغان

بریده‌هایی از کتاب ارمغان

۳٫۸
(۲۴)
قبل از انقلاب اسلامی، در بسیاری از کشورها و ازجمله کشورهای اسلامی، گروه‌ها و جوانها و ناراضی‌ها و آزادی‌طلب‌ها، با ایدئولوژی‌های چپ وارد میدان میشدند؛ امّا بعد از انقلاب اسلامی، پایه و مبنای حرکتها و نهضتهای آزادی‌بخش، اسلام شد
Sara
بحمدالله وحدت بین آحاد ملّت ایران، بین قشرهای مردم، در هر راه و رسم و حدّی که هستند و به هر کاری که مشغولند، وجود دارد. آحاد ملّت ما، علی‌رغم توطئه‌ها و بذر نفاق‌افکنی‌ها، باهم متّحدند و در یک جهت حرکت میکنند: در جهت اسلام، در جهت قرآن، در جهت حاکمیّت دین؛ بدون فرقی بین شیعه و سنّی و قومیّتهای مختلف _ فارس و عرب و ترک و ترکمن و بلوچ و کُرد و غیر اینها _ یک ملّت یکپارچه. واقعاً ملّت ایران، به برکت اسلام، یک نمونه است؛ بین ملّتهای مسلمان، یک الگوی موفّق است.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
امّا جوشش و تحرّک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
این روحیّه در همه‌جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبت‌دیدگان _ که مربوط به همهٔ بشر است _ یک حرف است؛ امّا جوشش و تحرّک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سالهای قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم؛ خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیّهٔ حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنهٔ کار و ابتکار، این کمک‌رسانیِ انبوه، مخصوص ملّتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد؛ این همان روحیّهٔ بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیّهٔ سنگرسازان بی‌سنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت میکردند، روی بولدوزر می‌نشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیّه را باید حفظ کنیم. این روحیّه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتّفاقاً کار علمی را هم همین روحیّهٔ جهادی بهتر میکند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
امروز عدّه‌ای حقیقتاً ناشکری میکنند؛ بعضی‌ها نعمت خدا را حقیر میشمرند. یک چیز و یک نابسامانی، فرض بفرمایید یک دادگاه در یکجا حکمی کرده است، یا یک بخشدار، یا فرماندار در یک گوشهٔ کشور حرفی زده است، یا یک مأمور دولت برخوردی کرده است که به نظر اینها ناشایسته است، می‌بینید که ناگهان همه چیز را زیر سؤال میبرند! انقلاب و حکومت و جمهوری اسلامی و ولایت و این حرکت عظیم، بکلّی فراموششان میشود!
من زنده ام و غزل فکر میکنم
علی‌رغم این‌همه تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی شده، ما می‌بینیم که باز ملّتهای اسلامی، نسبت به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی خوش‌بینند و در جهت همین روند، حرکت میکنند. امروز در دنیا، کمتر ملّت اسلامی‌ای است که تحت تأثیر این حرکت قرار نگرفته باشد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
آن مقداری که امروز شما جوانهای دبیرستانی و نوجوان‌های دوران تحصیل، از مسائل دنیا میفهمید، سرتان میشود، تحلیل میکنید، آن روز خیلی از روشنفکرها این مقدار نمیفهمیدند؛ این مقدار برایشان قابل‌فهم نبود. امروز بصیرت و آگاهی و تحلیل سیاسی و عمق در مسائل در کشور همگانی شده.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
انقلاب این حالت را از ملّت ما گرفت، ما را تبدیل کرد به یک ملّت آگاه و سیاسی. امروز نوجوان‌های ما هم در دورترین نقاط کشور تحلیل سیاسی میکنند، حوادث سیاسی را درک میکنند، روی هر مسئله‌ای تحلیل میگذارند؛ قبل از انقلاب این‌جور نبود؛ سیاست‌گرایی و سیاست‌فهمی مخصوص یک عدّهٔ انگشت‌شمار در این کشور بود؛ مردم عموماً دور از حوادث کشور بودند؛ دولتها می‌آمدند و میرفتند، قراردادهای بین‌المللی بسته میشد، کارهای بزرگ در دنیا انجام میگرفت، ملّت خبر هم نمیشد. اینها خطوط اصلی این انقلاب است که این حوادث را در این کشور به‌وجود آورد؛
من زنده ام و غزل فکر میکنم
چون احساس میکردند آن چیزی که ممکن است بایستد و مقاومت کند در مقابل حرکت استعمار که در قرن نوزدهم در اوج خود قرار داشت _ که می‌آمدند کشورهای اسلامی را میگرفتند _ آن چیزی که ممکن بود مقاومت بکند، این دین بود، انگیزهٔ دینی بود که بیایند نگذارند؛ که در هند این را دیدند، در عراق این را دیدند، در ایران به شکلهای دیگری آن را دیدند، در بعضی از کشورهای دیگر عربی در شمال آفریقا این را مشاهده کردند. در بین روشنفکران محیط‌های اسلامی این فکر را رواج دادند که دین بکلّی با سیاست کاری نداشته باشد و برود کنار؛ بعد هم روشنفکران دینی امثال سیّدجمال‌الدّین و شاگردهایش و علمایی در هند، علمایی در ایران، علمایی در عراق با این تز مخالفت کردند؛ صد سال یا بیشتر مبارزه کردند با تز جدایی دین از سیاست
من زنده ام و غزل فکر میکنم

حجم

۵۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۰۰ صفحه

حجم

۵۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۰۰ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد