اگر شخصی در حال سقوط آزاد باشد، وزن خودش را حس نخواهد کرد.
mahdi mahdi
دنیای او داشت به سرعت در هم میپیچید. حتی یکبار به ذهنش رسید که کنار خیابان ویولن بزند و گدایی کند.
پدرش که پسرش را در این مخمصهٔ بزرگ دید، نامهای به پروفسور ویلهلم اوستوالد نوشت و از او درخواست کرد تا پسرش را به عنوان دستیارش انتخاب کند. (اوستوالد هیچ وقت جواب آن نامه را هم نداد و جالب اینجاست که یک دهه بعد او اولین نفری بود که اینشتین را نامزد جایزهٔ نوبل معرفی کرد.)
mahdi mahdi
هنگام راه رفتن نیز کمی میلنگید و این به خاطر یک مشکل مادرزادی بود (یکی از پاهایش کوچکتر از دیگری بود) و همین علت بود که او را از همه جدا میکرد.
mahdi mahdi
یکبار اینشتین به خاطر نخواندن دستورالعمل آزمایشگاه انفجار بزرگی به بار آورد و دست راستش به شدت آسیب دید بهطوری که برای بند آوردن خون به بخیه نیاز پیدا کرد. رابطهاش با پرنت آنقدر بد شده بود که پرنت به او نمره ۱ را که کمترین نمرهٔ ممکن بود در درسش داد. پروفسور ریاضیات، هرمان مینوکوفسکی به او لقب سگ تنبل را داده بود.
mahdi mahdi
تمام نظریههای فیزیک، به جز قسمت ریاضیاتیشان باید به قدری ساده باشند که حتی یک کودک هم بتواند آنها را بفهمد.
mahdi mahdi