بریده‌هایی از کتاب برتری خفیف (خلاصه کتاب)

اما موفقیت یک فرآیند است نه یک مقصد. موفقیت چیزی نیست که شما در طول زمان تجربه می‌کنید. وقتی نتیجه کاری را می‌بینید یعنی آن کار در زمان گذشته انجام شده است.

ناگهان یاد مطلبی افتادم که گفته بود: در تشیع جنازه افراد معمولی فقط ۱۰ نفر حضور دارند. با خودم گفتم یعنی این همه زندگی می‌کنم که فقط ۱۰ نفر مرا بدرقه کنند؟ در ادامه نوشته بود: اما اگر هوا بارانی باشد ۵۰ درصد افراد تشیع کننده کم می‌شود. یعنی فقط ۵ نفر. با یادآوری این مطلب با خودم گفتم آیا ۵ نفر ارزش این را دارد که من از امتحان کردن شرایط متفاوت و حتی شرمنده شدن خجالت بکشم؟

«سخت کاری است که کمی زمان می‌برد و غیرممکن کاری است که کمی بیشتر زمان می‌خواهد»

تلاش به تنهایی نمی‌تواند باعث موفقیت شما شود، دنیا پر از آدم‌هایی است که تا آخرین توان کار می‌کنند اما باز هم شرایط خوبی ندارند و شکست می‌خورند.

اگر نزدیکترین افراد به شما دائم در حال غر زدن یا توقع داشتن از دیگران هستند و کلا به فلسفه سیاه زندگی باور دارند، شما نمی‌توانید مثبت باشید. پس کاملا هوشیار باشید که وقتتان را با چه کسانی می‌گذرانید و چه کسانی را الگوی خودتان قرار می‌دهید

یک نکته بسیار مهم که باید به آن دقت کنید این است که وقتی شما رابطه خوب، درآمد بالا و موفقیت داشته باشید شاد نمی‌شوید، بلکه دقیقا وقتی شاد باشید می‌توانید به چنین موقعیت‌هایی برسید.

۱. هر روز صبح ۳ مورد که برای وجودشان قدردان و سپاسگزار هستید را بنویسید. یادتان باشد که این موارد در روزهای مختلف نباید تکراری باشند و هر روز باید ۳ مورد جدید بنویسید. در ابتدا شاید کمی سخت باشد اما خیلی زود مغزتان پرورش پیدا می‌کند.

سرمایه‌گذاری روی توسعه فردی است. لینکلن یک جمله معروف دارد که می‌گوید: اگر برای قطع کردن یک درخت ۶ ساعت زمان داشته باشم، ۴ ساعت آن را صرف تیز کردن تبرم خواهم کرد. در زندگی واقعی شما همان تبر هستید که برای رسیدن به مقصد باید روی خودتان کار کنید. وقتی شما تبر تیزی داشته باشید، بهترین جهت برای قطع درخت را بدانید و نیروی لازم را هم داشته باشید، در کمترین زمان ممکن به نتیجه می‌رسید.

بعد از خواندن این کتاب از او خواستم که از دوچرخه ثابت استفاده کند. روز اول او فقط ۳ دقیقه رکاب زد، به طوری که آنقدر کم بود که اصلا انگار هیچ کاری نکرده است. اما آن را هر روز تکرار کرد و به ۲۰ دقیقه رساند. یک سال بعد همه گفتند که او ناگهان همه اضافه وزنش را از دست داده، اما ما می‌دانستیم که ناگهانی نبوده و این قدرت برتری خفیف است.»

زندگی یک خط مستقیم نیست که هر انتخابی در نهایت به یک نقطه برسد، بلکه مسیر هر انتخاب یک منحنی جدید است.