آدمیزاد در مقام جانوری خودبیانگر نیازمند گفتن و نمایاندن خود چه به زبان کلامی و چه به زبان بیزبانیست. تصور اینکه کسی که ترس و خطر را میپذیرد و تن به ماجرا میدهد، به انگیزهٔ سبک کردن سنگینی بار آن بخواهد با بازگویی آن دیگران را در ماجرای خود سهیم کند، تصوری دور از ذهن نیست. پس پیشینهٔ از سفر گفتن باید به زمان گرد آتش نشستن برای گرمشدن و آسودن و بازگویی ماجراهای واقعی و خیالی برای سرگرمشدن و سرگرمکردن برگردد. چهبسا بشود گفت که هستهٔ داستانگوییهای نخستین، در هنگامی که آدمی ناگزیر از پویش در دوروبر خود به انگیزهٔ زیستن و ماندن بوده، چیزی جز سفر و از جایی به جایی رفتن و پیشامدهای برخاسته از آن نبوده است.
رضا عابدیان
شتاب زمانه و زندگی و سپهر وبلاگی نمیتواند دستاویزی باشد تا با خیال راحت هر چه واژهٔ انگلیسی به تورمان خورد برداریم بریزیم لابهلای نوشتهمان و از پستمان کشکول فارگلیشی بسازیم که خواننده باید با رمل و اسطرلاب رمزگشاییاش کند.
soleymani
ادبیات هنر است و هنر گوهری ذهنی و فردی و شخصی دارد که قطعیت و عینیت را بر آن چیره نمیکند.
soleymani