بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قدرت بی‌قدرتان | طاقچه
تصویر جلد کتاب قدرت بی‌قدرتان

بریده‌هایی از کتاب قدرت بی‌قدرتان

۴٫۰
(۲۳۶)
دقیقاً به‌حکم الفاظ توخالی است که افرادی به قدرت رسانده می‌شوند که توانایی استفاده از همین الفاظ توخالی را داشته باشند، الفاظی توخالی که بهتر از هرچیز تداوم نظام پساتوتالیتر را تضمین می‌کنند.
k.t
«بعضی چیزها هستند که ارزش رنج بردن را دارند.»
صدیقه
طغیان او تلاشی برای زیستن در دایرهٔ حقیقت است.
k.t
چیزی که در دل این نظام است و بازتابش می‌دهد، چیزی است در درون انسان‌ها که هر تلاشی برای برکشیدن آن خویشتن والایشان را برای طغیان در نطفه خفه می‌کند. انسان‌ها ناچارند در دل دروغ زندگی کنند، اما این ناچاری فقط از آن روست که آنها قادر به زندگی در میان دروغ هستند.
k.t
مردمی که تحت سلطهٔ نظام پساتوتالیتر زندگی می‌کنند با تمام وجودشان می‌دانند که آن‌قدرها مهم نیست که قدرت در دست یک حزب سیاسی باشد یا چند حزب، و این احزاب چه تعریفی از خودشان دارند و چه عنوانی به خودشان می‌دهند؛ مسئلهٔ بسیار مهم‌تر این است که آیا در چنین نظامی امکان یک زندگی انسانی را دارند یا نه؟
k.t
باید از عقل و وجدان و مسئولیت شخصی دست کشید، چون یکی از جنبه‌های ضروری و اصلی این ایدئولوژی وانهادن عقل و وجدان خویش به مقام و مرجعی بالاتر است. اصل اساسی در اینجا این است که صاحب قدرت صاحب حقیقت هم هست.
k.t
مردم نیازی ندارند همهٔ این مغلطه‌ها را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست‌کم در سکوت از کنارشان بگذرند، یا پیش آنهایی که کار می‌کنند صدایش را در نیاورند. ولی به همین دلیل باید در بطن یک دروغ زندگی کنند. لزومی ندارد این دروغ را بپذیرند. کافی است بپذیرند که با این دروغ و در بطن آن زندگی کنند، زیرا بدین‌ترتیب بر نظام صحه می‌گذارند، اطاعتشان را از نظام نشان می‌دهند، نظام را می سازند، و اصلاً خود نظام می‌شوند.
k.t
اصرار مکررشان بر این بوده که رژیم باید حقوق مدنی و انسانی را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد، و سعی کرده‌اند توجه‌ها را معطوف حیطه‌هایی از زندگی کنند که در آنها این حقوق نقض می‌شود.
hmd@
در اینجا وقتی از نظام سخن می‌گوییم منظورمان نظمی اجتماعی نیست که گروهی بر گروه دیگر تحمیل کرده باشد، بلکه منظورمان نظم جاری و ساری در کل جامعه است
k.t
دقیقاً به‌حکم الفاظ توخالی است که افرادی به قدرت رسانده می‌شوند که توانایی استفاده از همین الفاظ توخالی را داشته باشند، الفاظی توخالی که بهتر از هرچیز تداوم نظام پساتوتالیتر را تضمین می‌کنند.
k.t
در جوامعی که نظام پساتوتالیتر حکمفرماست، حیات سیاسی معنای سنتی‌اش از میان رفته است. مردم هیچ فرصتی برای ابراز علنی عقاید سیاسی‌شان ندارند، چه رسد به سازماندهی سیاسی. این شکاف را که بدین‌ترتیب پدید می‌آید با آیین‌های ایدئولوژیک پر می‌کنند. در چنین اوضاعی، طبیعتاً علاقهٔ مردم به امور سیاسی رفته‌رفته کم می‌شود و اکثرشان اندیشهٔ سیاسی مستقل را، اگر اصلاً وجود داشته باشد، غیرواقع‌گرایانه و باورنکردنی و نوعی بازی برای هواوهوس‌های اهلش می‌دانند، که هیچ ربطی به دغدغه‌های روزمرهٔ آنها ندارد؛ چیزی شاید تحسین‌برانگیز اما مطلقاً بیهوده، چون از یک طرف کاملاً خیالی است، و از طرف دیگر فوق‌العاده خطرناک، چرا که رژیم با شدت و حدت هرچه تمام‌تر هرگونه حرکتی در این جهت را سرکوب می‌کند.
k.t
درواقع ایدئولوژی یکی از ستون‌های استحکام و پایداری روبنای نظام است. اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده است. ستونی ساخته‌شده بر پایهٔ دروغ‌ها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند.
k.t
چون رژیم در بند دروغ‌های خودش است، باید همه‌چیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند. باید حال را جعل کند و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو، و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام می‌گذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگرد و آزار قرار نمی‌دهد. باید وانمود کند از هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌ترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمی‌کند.
Khandadash
فراموش نکنیم که نظام با مالکیت دولتی و هدایت متمرکز تمام ابزارهای تولید به‌مراتب پرنفوذتر و تأثیرگذارتر شده است. همین امر به ساختار قدرت توانایی بی‌سابقه و مهارنشدنی‌ای می‌دهد که هرچه می‌خواهد خرج خودش کند (مثلاً در حوزهٔ تشکیلات اداری یا امنیتی) و نیز در مقام کارفرمای انحصاری بتواند به آسانی بر هستی و معاش روزمرهٔ همهٔ شهروندان مسلط شود.
دخترِبهار
هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بردارد در واقع پا در دایرهٔ زندگی در حقیقت گذاشته است: از نامهٔ روشنفکران گرفته تا اعتصاب کارگران، از کنسرت یک گروه راک گرفته تا تظاهرات دانشجویی، از رأی ندادن در انتخابات نمایشی گرفته تا نطقی علنی در کنگره‌ای رسمی، یا حتی اعتصاب غذا.
دخترِبهار
درواقع ایدئولوژی یکی از ستون‌های استحکام و پایداری روبنای نظام است. اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده است. ستونی ساخته‌شده بر پایهٔ دروغ‌ها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند.
دخترِبهار
حال و هوای تازه‌ای در جامعه پدیدار شد. مردم «از خستگی خسته بودند»؛ از رخوت و رکود و بی‌عملی، از صرفاً انتظار و انتظار به امید اینکه بالأخره فرج کوچکی حاصل شود، به تنگ آمده بودند.
Missy
پارچه‌ای پوسیده و در حال وارفتن از هم است، طوری که دیگر حتی قابل رفو هم نیست.
hmd@
چون رژیم در بند دروغ‌های خودش است، باید همه‌چیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند. باید حال را جعل کند و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو، و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام می‌گذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگرد و آزار قرار نمی‌دهد. باید وانمود کند از هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌ترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمی‌کند.
Par
اهداف اصلی زندگی به‌شکلی طبیعی در وجود هر شخصی حی و حاضرند. همهٔ افراد آرزومندند که از شأن و کرامت در خور انسانی، صداقت اخلاقی، امکان ابراز وجود، و فراتر رفتن از زندگی و معیشت روزمره برخوردار باشند. اما در عین حال، هر شخصی هم، کمتر یا بیشتر، می‌تواند خودش را راضی کند که با دروغ‌ها کنار بیاید و با این دروغ‌ها زندگی کند. هر شخصی به‌هرحال به‌نحوی به ابتذال مادی نهفته در وجود انسان‌ها و پیگیری نفع شخصی‌اش تن می‌دهد. به هر حال، در وجود هر شخصی تمایلی هست برای درآمیختن با امواج جمعیت بی‌نام‌ونشان و حرکت آرام و بی‌دردسر همراه این امواج در دل یک زندگی قلابی. پس قضیه فراتر از تضادی ساده میان دو هویت است. قضیه اصلاً خود مفهوم هویت است.
k.t

حجم

۱۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان