بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عاشقانه ها | طاقچه
تصویر جلد کتاب عاشقانه ها

بریده‌هایی از کتاب عاشقانه ها

امتیاز:
۳.۹از ۳۱ رأی
۳٫۹
(۳۱)
سَرَت را قدری بیاور جلو تا باز هم آهسته‌تر بگویم: بهترین دوستِ انسان، انسان است نه کتاب. کتاب‌ها، تا آن حد که رسمِ دوستی و انسانیت بیاموزند، مُعتبرند، نه تا آن حد که مثل دریایی مُرده از کلماتِ مُرده، تو را در خود غرق‌کنند و فروببرند. تو در کوچه‌ها انسان خواهی‌شد نه در لابه‌لای کتاب‌ها.
maryam_z
کاری‌کُن که با آن‌ها حرف‌بزنی. فهمیدن کفایت نمی‌کند
دلتنگِ ماه
تو به آوازِ گرگ‌ها عادت می‌کنی.
یك رهگذر
«شما» را به «تو»، «تو» را به هیچ بدل می‌کنند. آنها می‌خواهند که تلقین‌کنندگانِ صمیمیت باشند. می‌نشینند تا بِنای تو فروبریزد.
دلتنگِ ماه
زمانی زنی را می‌شناختم که پیوسته به مردش می‌گفت: «تو تمام خاطراتِ مشترکمان را ازیادبُرده‌یی. تو حتّی از آن روزهای خوشِ سال‌های اوّل هم هیچ خاطره‌یی نداری. زندگی روزمرّه، حافظهٔ تو را تسطیح کرده‌است. تو قدرتِ تخیّلت را به قدرتِ تأمینِ آتیه تبدیل‌کرده‌یی؛ البتّه آتیه‌یی که خاطراتِ خوشِ مشترک‌مان، در آن، کمترین جایی ندارد... تو، مرا، حذف‌کرده‌یی... حذف...» و مرد، صبورانه و مهربان جواب می‌داد: «نه... به خدا نه... من با خودِ تو زندگی می‌کنم نه با خاطراتِ تو... من تو را به‌عینه همین‌طور که روبه‌روی من ایستاده‌یی، یا پای شیرِ آبْ ظرف می‌شویی، یا برنج را دَم می‌کنی، یا سیب‌زمینی پوست می‌کنی، یا لباسِ تازه‌ات را اندازه می‌کنی عاشقم نه آنطور که آن‌وقت‌ها بودی. من تو را عاشقم نه خاطراتت را، و تو، چون مرا دوست‌نداری، به آن یک مشت خاطره سنگواره‌های تکّه‌تکّه آویخته‌یی...»
حــق پرســت
من پیش از این بارها گفته بودم که التماس شُکوه زندگی را فرو می‌ریزد. تمنّا، بودن را بی‌رنگ می‌کند. و آنچه از هر استغاثه به جای می‌ماند ندامت است.
دلتنگِ ماه
میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است. آن‌کس که غریب نیست شاید که دوست نباشد.
حکیمی
لبخند بزن دختر! آن گنجشک‌ها را نگاه‌کُن و لبخند بزن! این عکس، صدها سال خواهدماند.
یك رهگذر
بازگشت، مَحَبّت را خراب نمی‌کند
دلتنگِ ماه
انسان، در این راهِ دراز با این کولبار سنگین حقّ است که گهگاه، در اعصاب و عضلاتِ خود احساس کوفتگی کند. عیبی نیست. مُهم این است که بتواند جایی برای نشستن، سفره گستردن، سر بر بالشِ محبّت نهادن، به تحلیلِ عللِ درد و خستگی پرداختن انتخاب کند، و بعد، زنده‌تر از پیش، تازه‌نفس، سرشار، حرکت‌کند. عظمت، در یکنواختی حرکت نیست، در تداومِ حرکت است، در باقی‌ماندنِ میل به حرکت، در ایمان به حرکت، و بازگشتِ به حرکت.
maryam_z
من تو را عاشقم نه خاطراتت را
حــق پرســت
من هرگز نمی‌گویم در هیچ لحظه‌یی از این سفرِ دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امیدْ بازگردیم قبل از آنکه ناامیدی، نابودمان کند.
حــق پرســت
تو هرگز به‌خاطر وطنی که به عادتِ دوست‌داشتنش مُبتلا شده‌یی، به‌جان نخواهی‌جنگید.
Ali Yeganeh
مگذار که عشق، به عادتِ دوست‌داشتن تبدیل‌شود! مگذار که حتّی آب‌دادنِ گل‌های باغچه، به عادتِ آبْ‌دادنِ گل‌های باغچه تبدیل‌شود! عشق، عادتْ به دوست‌داشتن و سختْ دوست‌داشتنِ دیگری نیست؛ پیوسته نوکردنِ خواستنی‌ست که خود، پیوسته، خواهانِ نوشدن است، و دیگرگون‌شدن. تازگی، ذاتِ عشق است، و طراوت، بافتِ عشق. چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت، و عشق، همچنان، عشق بماند؟
حــق پرســت
عزیز من! زندگی، بدون روزهای بَد نمی‌شود؛ بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم. امّا، روزهای بد، همچون برگهای پاییزی، باور کن که شتابان فرو می‌ریزند، و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان می‌شکنند، و درختْ استوار و مقاوم برجای می‌ماند. عزیز من! برگهای پاییزی، بی‌شک، در تداوم‌بخشیدن به مفهومِ درخت و مفهوم‌بخشیدن به تداومِ درخت، سهمی ازیادنرفتنی دارند...
شاعر آیینه‌ها
تا شکنجه هست، هیچ نقطه‌یی از جهان اَمن نیست.
حــق پرســت
از کابوسِ مِه به بارانِ رؤیا نمی‌شود رسید چه رسد به بلورِ شفّافِ واقعیت.
حــق پرســت
هرگز به من نگفتی که زیر کوهی از کتاب دست‌وپا می‌زنی؛ وَاِلّا برای زندگی با تو، شرطِ ترکِ اعتیاد می‌گذاشتم. تو زندگی را خوانده‌یی، لَمس‌نکرده‌یی. تو در طول و عرضِ خاکِ مُقدّسِ زندگی راه نرفته‌یی، فقط زندگی را وَرَق‌زده‌یی و بَر زندگی حاشیه نوشته‌یی. جنگلِ تو کاغذی‌ست، تفنگِ تو کاغذی، اعتقاد تو به مردم، اعتقادی کاغذی و پارگی‌پذیر. تو، عطرها را خوانده‌یی، دشت‌ها را خوانده‌یی، نگاهِ مُلتمسِ بچّه‌ها را خوانده‌یی... کتاب، عاشق نمی‌شود، آواز نمی‌خوانَد، پای نمی‌کوبد، به دریا نمی‌زَنَد، دردِ مردُم را حس‌نمی‌کند...
زهرا۵۸
نمازی که از روی عادتْ خوانده‌شود، نماز نیست، تکرار یک عادت است:
n re
از میدان دَر نرَو! خسته نشو! از دَربه‌دَری نترس! کمر خم نکن! هیچ تعهّدی جز به وِجدانت نسپار!
حــق پرســت

حجم

۳۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

حجم

۳۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۸۸ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان