بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مشاوره و روان درمانی گروهی با کودکان و نوجوانان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مشاوره و روان درمانی گروهی با کودکان و نوجوانان

بریده‌هایی از کتاب مشاوره و روان درمانی گروهی با کودکان و نوجوانان

۱٫۰
(۱)
بنابراین، کودکان ابتدا تشویق می‌شوند که نگرانی هایشان را بیان کنند، مشکلاتشان را شناسایی کنند و به دلایل و پیامد رفتارشان پی ببرند. فقط وقتی که انگیزش لازم برای تغییر در رفتار در آنان مشاهده شود برای تغییر ادراک و یادگیری مهارت‌های جدید مشارکت می‌کنند. هدف این رویکرد مشاوره‌ای کاهش تنش، فراهم کردن زندگی راحت تر برای کودکان، و توانمندسازی آنان است.
فقیه
یکدیگر صحبت کنند و از تجارب متقابل یکدیگر یاد بگیرند. احساسات کشف، شناسایی و درک می‌شوند و گامهای مؤثر و مفید برای حل مشکل برداشته می‌شوند. توان رویکرد حمایتی- بیانی به روشنی در این مورد آشکار است؛ وقتی که احساسات به جای اینکه سرکوب شوند بیان می‌شوند سلامت روانی مراجعان بهبود پیدا می‌کند. بنابراین، این موفقیت به جای اینکه از طریق تفسیرهای عمیق موضوعات انتقال صورت گیرد بوسیله فعالیت‌های درمان‌بخشی نظیر بازی انعکاس صدا و نامه دسته جمعی حاصل می شود.
فقیه
تحرک در بیان احساس یک بخش حیاتی از نقش مشاور است، در این مورد، مشاور گرفتاری کودک را مورد فهم و پذیرش قرار می‌دهد، اعضای گروه هدایت می‌کند با
فقیه
گروه حس واقعی را شناسایی کرد و از احساسات متقابلی که جک با حس نیرومندش فراهم کرده بود صحبت کرد. سپس آنها نقش گفتگوی تلفنی جک با مادرش که جک آن را قطع کرد ایفا کردند. جاسماین که نقش مادر جک را بازی می‌کرد، اظهار داشت که درباره ارتباط آینده با پسرش احساس طرد و گیجی دارد. جک نمی دانست که با این اطلاعات در این لحظه چکار کند. آنها به جک پیشنهاد دادند که به مادرش تلفن بزند و احساسات واقعیش را بیان کند، اما وی هنوز برای این کار آماده نبود. سپس اعضای گروه تصمیم گرفتند که یک نامه دسته جمعی که حاوی احساسات واقعی جک به مادرش بود
فقیه
سوالاتی پرسیدند، تا به وی بفهمانند که واقعاً به توجه مادرش نیاز دارد. در آن جلسه که بازی انعکاس صدا را اجرا می‌کردند، بعضی از کودکان احساساتی مانند: خشم، آشفتگی، یأس و همچنین احساس تنهایی را بیان کردند، که هنوز جک قادر به بیان آنها نبود. سارا که صدای جک را انعکاس می‌داد، گفت: «احساس می‌کنم که دیگر مرا ول کردی و به من علاقه‌ای نداری و این خیلی دردناک است چرا که شما را فراموش کرده‌ام، من مادرم را می خواهم.» در این لحظه جک شروع به گریه کرد. وقتی که وی آرام شد، فرانسین گفت، «شما از مادرتان متنفر نیستید، او را دوست دارید اما ناامید شده اید.»
فقیه
مشاور آنچه را جلسه پیش جک گفته بود تکرارکرد و گفت: «احتمالا منظور شما مادرتان است.» و از او خواست که بیشتر درباره احساساتش با گروه صحبت کند. جک اظهار داشت که روز تولدش دارد نزدیک می شود و مادرش حتی به وی تلفن نزده است. او مدتی پیش به جک تلفن کرده بود و از وی خواست که چه هدیه‌ای برای روز تولدش بگیرد، اما وی با عصبانیت پاسخ داد که هیچ هدیه‌ای را نمی‌خواهد و تلفن را قطع کرد. گروه به جک کمک کرد که به روشهای مختلفی احساسات خودش را شناسایی کند. بعضی از کودکان احساساتی مشابه در مورد طرد و فراموش شدن وی داشتند.
فقیه
درمان حمایتی توجه خود را به انعکاس و سازش معطوف می‌کند و اهداف آن برطرف کردن نگرانی های موجود در زندگی فعلی بیمار، بهبود واقعیت آزمایی و ظرفیت سازش مراجع می‌باشدکه این اهداف با تأکید بر مشکلات هشیاری، استفاده از مشورت حمایتی، آگاهی دهنده، روشنگر و مداخلات مواجهه‌ای با در نظرگرفتن اهمیت بیان احساسات صورت می گیرد. درمانگر با استفاده از گوش دادن فعال، نگرانی و درک و فهم را انتقال می‌دهد و به موجب آن با برقراری یک رابطه قابل اعتماد و مطمئن یک محیط پذیرا بوجود می‌آورد.
فقیه
درمان تفسیری، به رغبت بیمار در خودفاش‌سازی، تجربه کردن احساسات ناخوشایند، تفکر درباره تفسیرهای ترسناک و گیج کننده و پرداختن به ناهشیاری‌های خود بستگی دارد. درمانگر، رویکردی پذیرا- منفعل می‌گیرد؛ که در آن یک رابطهٔ گوینده- شنونده با تمرکز بر انتقالات برقرار است. توجه درمان‌گر این است که بینشی را افزایش دهد، که در نهایت منجر به تغییر رفتار می‌شود.
فقیه
درمانگر، رویکردی پذیرا- منفعل می‌گیرد؛ که در آن یک رابطهٔ گوینده- شنونده با تمرکز بر انتقالات برقرار است. توجه درمان‌گر این است که بینشی را افزایش دهد، که در نهایت منجر به تغییر رفتار می‌شود.
فقیه
درمانگر با استفاده از گوش دادن فعال، نگرانی و درک و فهم را انتقال می‌دهد و به موجب آن با برقراری یک رابطه قابل اعتماد و مطمئن یک محیط پذیرا بوجود می‌آورد.
فقیه
گروه باید در یک مکان صمیمی تشکیل شود، جایی که در آن کودکان و نوجوانان احساس سلامت و رشد شخصی داشته باشند.
فقیه
بسیاری دیگر از کودکان هستند که لازم است از حمایت عاطفی و اجتماعی برخوردار شوند. در واقع هر کودکی لایق شادی، رضایت، امیدواری و خوش‌بینی می باشد؛ این چیزی است که بر اساس روانشناسی مثبت (شاخه ای جدید در علم روانشناسی) آن را سلامت روانی می‌نامند (سلیگمن و سیزنتمیهالی، ۲۰۰۰). بنابراین، تمرکز مشاوره و روان درمانی روی اصلاح ضعف‌ها نیست، بلکه به طور منظمی روی قابلیت سازش و انعطاف‌پذیری متمرکز است.
فقیه
باعث شد که جین داستانش را فاش کند. در این لحظه وی شروع به صحبت کرد و امیدوار بود که گروه بتواند به او کمک کند. اعضای گروه او را تشویق کردند که به مادرش نزدیک شود و با او صمیمی‌تر رفتار کند او نیز این کار را انجام داد. برخلاف آنچه انتظار داشت مادرش به طور کامل همکاری نمود و برای او بیان کرد که پدرش چه کسی است (پدرش کسی بود که او فکر می‌کرد عمویش است). این عامل آرامش زیادی به جین داد و باعث شد که وی رابطه‌اش را با پدرش بهتر کند.
فقیه
آرزوی من این بود که پدرم را پیدا کنم تا او نگذارد مادرم خودکشی کند.» این جریان فشار بسیار سنگینی بر یک کودک ۱۲ ساله وارد می کند تا به تنهایی بتواند این همه مشکل را تحمل کند. حتی اگر ممکن است جین به عنوان کودکی که اختلال مشخصی ندارد، شناخته شود، ولی مطمئناً او به کمک احتیاج دارد. جین در جلسات مشاوره گروهی حضور یافت و برای یک مدت طولانی کم حرف و گوشه گیر بود. بعد از اینکه یکی از اعضای گروه نگرانی خود را در مورد ترک مادرش از منزل پیش کشید، جین چنین پاسخ داد: «حداقل شما می‌دانید که مادرتان کی هست.»
فقیه
عمومیت داشتن مشکلات، به مجی کمک کرد تا راحت‌تر با مشکلاتش کنار بیاید. اگر چه در موقعیت زندگی مجی تغییرات ناچیزی رخ داده است ولی وی از حضور یافتن در گروه و مورد حمایت قرار گرفتن از سوی اعضای گروه را پاداش بزرگی می‌دانست که به او عطا شده است. در پایان یکی از اعضای گروه این چنین به مجی بازخورد داد: «پیشرفت شما واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داده است، من به یاد دارم وقتی ما بحث می‌کردیم، شما خودتان را در گوشه‌ای پنهان می‌کردید ولی حالا شما نیروی رهبری دهنده در گروه هستید.» نتایجی که از این گروه حاصل شد فوق العاده است
فقیه
گروهی که از کودکان هم سن و سال خودش که آنها نیز از خانواده‌های طلاق بودند، تشکیل شده بود. برای مدتی طولانی وی در گروه سکوت کرده بود و چیزی نمی‌گفت، وقتی اعضای گروه احساساتشان را بیان می‌کردند، از ترس بیان احساساتش، در گوشه‌ای خود را پنهان می‌کرد. به تدریج که از دیگر اعضای گروه متأثر شد توانست آرامش خود را بدست آورد، شروع به صحبت کردن درباره داستانش کرد و اعضای گروه با حمایت عاطفی قوی به وی پاسخ دادند. اعضای گروه پذیرش و درک خود را از مشکلات مجی بیان کردند و حتی راهکارهای مفید و مؤثری را به وی پیشنهاد دادند.
فقیه

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۳۴,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد