بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان | صفحه ۱۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۶از ۷۴۷ رأی
۴٫۶
(۷۴۷)
سرش را می‌گرداند. ـ برزویه کجاست؟
ح. دوست حافظ
عشق ساختنی است. عشق را باید نشان داد، تا ابد باید تحکیمش کرد و به دنبال بهانه‌ای برای اثباتش گشت
Raana
ـ یک زن اگر بدونه چطور باید از توانایی‌هاش استفاده کنه، به راحتی می‌تونه مرد رو برای انجام هر کاری راضی کنه. و این قدرتیه که زن بودن به شما میده و باید یاد بگیرید چطور ازش استفاده کنید.
Raana
ـ همیشه به نظر می‌رسه که قدرت یک خانواده در دست مرده، اما این‌طور نیست. مادران ما همیشه یک ستون محکم در خانه بودن.
Raana
ـ اینکه برام می‌جنگی. به خاطر بودنم و داشتنم تلاش می‌کنی. این ارزشمندترین هدیه‌ایه که یک مرد می‌تونه به همسرش بده.
Raana
همین‌جا برای اولین بار به چشم‌های هم نگاه کردیم. ـ و من خودم رو تو چشم‌هات دیدم
Raana
ـ زن‌ها همیشه چیزهایی رو بدون دونستن می‌فهمن.
Raana
یک پدر همیشه پدره. چه باشه، چه نباشه.
ح. دوست حافظ
مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی می‌خندی، همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
Raana
شب که راز بودنت را پوشید باد که ساز دیدنت را سر داد ابر که شوق خنده‌ات را بارید من که شعر ماندنت را خواندم! غزل مهدوی
Raana
یک پدر همیشه پدره. چه باشه، چه نباشه. کسی هم نمی‌تونه جاش رو بگیره.
Saeid
ـ قدرت داشتن و در قدرت باقی موندن بسیار دشواره بانو. انقدر که آدم‌ها رو بسیار عوض می‌کنه.
ولنسی پارسی
ـ تو قوی هستی اما قلب بسیار کوچکی داری. ـ همهٔ زن‌ها قلب کوچکی دارن، به خصوص در برابر مردی که قلب‌شون رو تصاحب کرده.
meena
بگو که راضی میشی تا قلبم کمی آروم بشه. ساکت می‌شوم. صدایی از کارن شنیده نمی‌شود. نباید هم شنیده شود. مرگ معنایش همین است. پایان... پایان صدا، پایان نگاه، پایان زندگی، پایان عشق...
Zahra Bayandor
دوست داشتن پوریا مرا در بند می‌کند. اما بندی که بسیار دوست‌داشتنی است
مریم
بخند که وقتی می‌خندی، همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
kh.A
ـ دادگاه ایران، قلب ایرانه و عدالت، ضربان این قلب. سرزمینی که عدالت نداشته باشه هیچ نداره.
y_k
ساکت می‌شوم. صدایی از کارن شنیده نمی‌شود. نباید هم شنیده شود. مرگ معنایش همین است. پایان... پایان صدا، پایان نگاه، پایان زندگی، پایان عشق... عشق! هرگز از رابطه‌مان با نام عشق یاد نکرده‌ام. اما حالا احساس می‌کنم آنچه میان‌مان بود، می‌تواند عشق باشد. یک عشق ساده و پنهان... یک عشق درک‌نشدنی... شاید هم یک عشق آزاردهنده. عشقی که حالا دیگر پایان یافته است. اما مگر می‌شود عشق پایان داشته باشد؟
امین
عشق انقدر قوی نیست که خطاهای ما رو پنهان کنه؟ ـ فکر می‌کنم عشق باید خطاها رو کاهش بده. یا کمک کنه خطاها برطرف بشن، نه اینکه پنهان بشن. ـ پس ما دیگه عاشق هم نیستیم. ـ عشق اتفاقی نیست که بیفته. عشق رو باید ساخت.
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختنی است...
ـ نه. می‌دونی که وقتی می‌خندی همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
sourina

حجم

۵۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۵۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان