بریدههایی از کتاب ذهنیت و زاویه دید
۳٫۷
(۶)
ولی حرف درستتر این است که ما به گونهای زندگی میکنیم که مرگ ما تقاطع زندگی نباشد و استمرار و ادامهٔ آن باشد و به گونهای بمیریم که زندگی کرده بودیم؛ که این گونه به زندگی و مرگ محمد و آل محمد (ص) راه یافتهایم و با مرگ خود به بنبست نرسیدهایم و با زندگی خود، مغرور نماندهایم و تکرار را تلاوت نکردهایم.
مریم برزویی
بد نیست در مورد ذهنیت و زاویهٔ دید توضیحی بدهم. ذهنیت همان فلسفه و بینش و شهود هنرمند است و زاویهٔ دید، نگرش هنری و بیان هنری او. در مورد زبان هنر گاهی از ناخودآگاه و گاهی از جریان سیال ذهنی و تداعی معانی و گاهی از انعکاس حادثه در ذهن و عکس العملهای گوناگون در برابر حادثه به نام زبان هنری و نگاه هنرمندانه گفتوگو میشود و از اجتماع این عکس العملهای متفاوت است به نوعی کوبیسم در ادبیات و یا کولاژ در سینما میرسیم.
میمصاد
ادبیات ما به تئوری جدید و فلسفهای جامع و نگاهی دوباره و تجربهای مداوم نیاز دارد و ما این نگاه جامع را در این نوشته نمیبینیم، حتی نویسندگان را با هدف خودشان به نقد نمیکشیم، بل آنها را با اهداف و دیدگاه خودمان میکوبیم. طبیعی است که این نقد، تحمیل ظالم و یا سخت گیری بیحساب قلمداد شود.
Mhd_Alimardani
هنوز میخواهد خوبیها را غیرمستقیم به آنها تحمیل کند، در حالی که بچهها تا به حریت و شخصیت و تفکر نرسیده نباشند، در خوبیهایشان کور هستند و نمیدانند که در کجا و برای چه کسانی مایه بگذارند. نمیتوانند از همّت و نیروهایشان با حساب و کتاب خرج کنند و بیحساب خوبی کردن، خوب نیست؛ که ارزش کارها به اندازهٔ بینش و پشتوانهٔ آن است.
[ـحـبـيـبـِ𐫱ــ]
عنصر درگیری و شکست و تزلزل، عنصر برخورد و تجربه و عنصر آموزش پذیری و کنجکاوی از درون و بیرون، هنرمند را بارور میکند و از خامی و یک بعدی شدن نجات میدهد و در دنیای احتمالات، او را آمادهتر و کاراتر بار میآورد؛
[ـحـبـيـبـِ𐫱ــ]
عنصر درگیری و شکست و تزلزل، عنصر برخورد و تجربه و عنصر آموزش پذیری و کنجکاوی از درون و بیرون، هنرمند را بارور میکند
[ـحـبـيـبـِ𐫱ــ]
مادام که تفکری و نگاهی و طرحی نو از زندگی و مرگ و روابط و برخوردها در میان نباشد، این تدوینهای نو و کهنه و این تحلیلهای ضعیف و قوی، هنری را که بتواند دریچهای به سوی دنیای مطلوب باشد و راهی به سوی آنچه که باید بسازیم و طرحی بریزیم و نشان بدهیم، مشاهده نخواهیم کرد.
کاربر ۵۰۳۹۶۰۳
اولین مسألهٔ انسان، نان و رفاه و مسکن و آزادی و عدالت و تکامل نیست. اگر انسان بخواهد بماند به اینها روی میآورد؛ پس «بودن» و «برای چه بودن» مقدم بر هر سؤالی از «چگونه بودن» و «با که بودن» و «در کجا بودن» است.
کاربر ۵۰۳۹۶۰۳
نقد گرچه با طبع و ذوق آغاز شد، با مقتضای حال و قوانین بلاغت ادامه یافت و با تفسیر سمبلها و رازها و با تحلیل تاریخی، اجتماعی و روانی رشد کرد و به نقد علمی و تحقیقی که جامع این نگاههاست، روی آورد، ولی هیچگاه تا به حال از خصلت تجریدی و انتزاعی و از بیگانگی و دوگانگی دنیای ادیب و ناقد، فاصله نگرفته و احتمالات حوادث و برخوردهای مناسبتر را با هدف و امکانات ادیب و هنرمند، تطبیق نکرده و هماهنگی و ناهماهنگیها را پیش چشم نیاورده و مراحل انتقال از واقع موجود تا واقع مطلوب را بررسی ننموده است.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
آشفتگی ادبیات صدسالهٔ ما که گاهی غرب زده و گاهی تاریخ زده و گاهی سطحی و شتاب زده و گاهی فروید زده و گاهی حزبی و فلک زده و گاهی افسانه باز و اسطوره پرداز و گاهی پوچ و بیهوده و گاهی لذت پناه و واپسگراست، از این بیریشهگی و تعلیق خبر میدهد. آنچه میتواند این آشفتگی را به امن و آگاهی و سرشاری و پالایش مطلوب برساند، نقدی است که به دید و نگاه ناقد، وابسته نباشد، بلکه با هدف ادیب و امکانات ادیب به نقد برخاسته باشد
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
ما ـ گرچه تأسف بار است ـ باید باور کنیم که ادیب و ناقد ما پشتوانهای ندارد، بینش و زاویهٔ دید و معیاری ندارد، فلسفه و مشهدی ندارد و همین است که هر روز رنگی میگیرد و در هر برخورد، به احساسی جدید میرسد. گاهی مجرم، گاهی محیط، گاهی جرم، گاهی زمین، گاهی آسمان، گاهی روابط اجتماعی و گاهی آدمها عملها و حرفها را محکوم میکند.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
کسی که ریشه دارد از شکسته شدن شاخهها و یا هرس زایدهها نمیترسد و آن کس که ریشه ندارد، بگذار مغرور برگهای خشک و بارهای تحمیلی خود نماند؛ چون درک فقر و نیستی، اولین گام غنا و سرشاری است، که با گامهای طلب و اقدام و شکست و پیروزی و راهیابی و دستیابی، میتواند ادامه یابد و همراه شود.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
حجم
۱۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۱۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد