چه بگویم، چنان، چنین کردیم
جورها با مراجعین کردیم
شاد از پُستهای جورا جور
دو سه فرسخ شدیم از حق دور
همه گفتیم، بیغم و اکراه:
کار ماهست خالصا للّه
ای بهار آفرینِ گل پرور
لطف کن از گناه ما بگذر
ماه، ماه بهار قرآن است
خلق بر سفره تو مهمان است
کاسه، بشقاب جمله را فی الحال
پُرو پیمان کن از غذای حلال
بکش ای میزبان دائم ما
قلم عفو بر جرائم ما
ضعفا را توان مالی ده
نمره انضباط، عالی ده
S
رو سیاه آمدیم و شرمنده
به سراغ تو ای نوازنده
همگی را به لطف رحمانی
بنواز آنچنان که میدانی
عفو فرما اگر خطا کردیم
مثلاً کار نابجا کردیم
گامها در مسیر قول زدیم
قول دادیم و زیر قول زدیم
یا که دادیم طیّ سالِ کهن
خلق را وعده سرِ خرمن
مستمندان ز خویش آزردیم
نانشان خورده، آبشان بردیم
تند خو در محلّ کار شدیم
بنز هم بیش و کم سوار شدیم
نیز کردیم، ضمن کم کاری
دیگر آزاری و خود آزاری
S
هر شب و روز به اوضاع جهان میخندم
گاه استاده و گاهی گذران میخندم
خنده یک لحظه نگردد ز لبانم گم و گور
گوشه تا گوشه، کران تا به کران میخندم
Kamand