بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خانواده رابینسون | طاقچه
کتاب خانواده رابینسون اثر یوهان داوید ویس

بریده‌هایی از کتاب خانواده رابینسون

۳٫۹
(۱۵)
به‌نظر می‌رسید اولین زمستان ما بسیار به درازا کشیده است. باد و باران و سرما تا هفته‌ها ادامه داشت و به همین دلیل اوقات همهٔ ما تلخ بود. سرانجام یک روز که از خواب برخاستیم با دیدن آفتاب روشن و آسمان آبی، غرق در خوشحالی شدیم. دیگر اثری از باد و باران نبود و هوا رو به گرمی گذاشته بود. همگی از غار بیرون زدیم و از تابش نور خورشید بر پوست‌مان احساس خوشحالی کردیم. نگاهی به دوروبرمان انداختیم، درختان و گیاهان سرحال و سرسبز بودند. پرندگان بالای درختان آواز می‌خواندند و لابه‌لای علف‌ها گل‌های تازه روییده بود. همگی به طرف باغچه دویدیم تا ببینیم گیاهان و درختان تا چه حد از سرمای زمستان جان سالم به‌در برده‌اند.
زینب دهقانی

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۸ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد