بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب واقع نگری | صفحه ۶ | طاقچه
۳٫۸
(۱۱۱)
ما به‌طور غریزی به شایعات و داستان‌های دراماتیک علاقه‌مندیم؛
Abolfazl_agn
ممکن است آدم از خودش بپرسد اصلاً رهبران واقعاً آن‌قدر مهم‌اند؟ احتمالاً پاسخ خیر است. این مردم‌اند، عوام‌اند که جامعه را می‌سازند.
Maang Mirzaei
وقتی سقط جنین غیرقانونی شود، جلویش گرفته نمی‌شود؛ بلکه فقط خطرناک‌تر می‌شود و درنتیجه خطر مرگ زنان افزایش پیدا می‌کند.
Maang Mirzaei
بزرگ‌ترین عضو بدن انسان پوست است. پیش از پزشکی مدرن، یکی از وحشتناک‌ترین بیماری‌های پوستی سیفیلیس بود که اول به‌شکل دمل‌هایی خارشی شروع می‌شد و بعد گوشت را می‌خورد و راهش را به‌سمت استخوان باز می‌کرد تا وقتی که استخوان دیده می‌شد. میکربی که چنین منظرهٔ حال‌به‌هم‌زن و درد وحشتناکی را ایجاد می‌کرد، در جاهای مختلف، اسم‌های مختلفی داشته است. در روسیه به آن «بیماری لهستانی» می‌گفتند. در لهستان اسمش «بیماری آلمانی» بود؛ در آلمان «بیماری فرانسوی»؛ در فرانسه «بیماری ایتالیایی». ایتالیایی‌ها هم دوباره تقصیر را گردن فرانسه می‌انداختند و به آن «بیماری فرانسوی» می‌گفتند. غریزهٔ پیداکردن قربانی آن‌قدر در طبیعت انسان ریشه دارد که به‌سختی می‌توان تصور کرد سوئدی‌ها اسم این زخم‌های باز را بیماری سوئدی بگذارند، یا روس‌ها به آن بگویند بیماری روسی. مردم این‌طوری نیستند. ما نیاز داریم کسی را مقصر بدانیم. اگر فقط یک خارجی با این بیماری به این‌جا می‌آمد، می‌توانستیم با خوشحالی، تمام آن کشور را مقصر بدانیم و نیازی به تحقیقات بیش‌تر نبود.
Maang Mirzaei
مقایسه و تقسیم کنید وقتی عدد تنهایی را در اخبار می‌بینم، همیشه هشداری در مغزم فعال می‌شود: این عددِ تنها را باید با چه مقایسه کرد؟ این عدد سال قبل چقدر بوده است؟ ده سال قبل؟ این عدد در یک کشور یا منطقه‌ی قابل مقایسه، چگونه است؟ باید آن‌را بر چه عددی تقسیم کنیم؟ کل عددی که این عدد بخشی از آن است، چیست؟ این عدد به‌ازای هر نفر چقدر است؟ این نرخ‌ها را مقایسه می‌کنم و فقط آن‌وقت در مورد اهمیت آن تصمیم می‌گیرم.
Emad
هروقت کسی به من می‌گوید همین الان باید دست به عمل بزنیم، کمی تردید می‌کنم؛ چون در اغلب موارد این افراد می‌خواهند جلوِ درست فکرکردن مرا بگیرند.
مهدیه
غریزه‌ی شکاف جهان را به «ما» و «آن‌ها» تقسیم می‌کند و غریزه‌ی تعمیم باعث می‌شود «ما» همه‌ی «آن‌ها» را یکسان تصور کنیم.
مهدیه
چیزی که می‌دیدم، آن چیزی نبود که دلم می‌خواست؛ بلکه چیزی بود که از دیدنش می‌ترسیدم. تفکر تحلیلی همیشه سخت است؛ اما وقتی ترسیده باشی، تقریباً غیرممکن می‌شود. وقتی ذهن‌مان پر از ترس باشد، جایی برای واقعیت‌ها نمی‌ماند.
مهدیه
اکثر جمعیت جهان کجا زندگی می‌کنند؟ الف. در کشورهای کم‌درآمد ب. در کشورهایی با درآمد متوسط ج. در کشورهای پردرآمد اکثر جمعیت جهان نه در کشورهای کم‌درآمدند و نه در کشورهای پردرآمد؛ بلکه در کشورهایی با درآمد متوسط زندگی می‌کنند.
فرامرز میرشکار
ما این‌را از مردم سوئد و آمریکا پرسیدیم: «چند درصد مردم جهان، در کشورهایی با درآمد پایین زندگی می‌کنند؟» بیش‌تر پاسخ‌ها، بیانگر پنجاه درصد، و پنجاه درصد به‌بالا بود و حدس میانگین، پنجاه‌ونه درصد بود؛ درصورتی‌که عدد واقعی، نُه درصد است. یعنی تنها نُه درصد جمعیت جهان در کشورهایی با درآمد پایین زندگی می‌کنند.
فرامرز میرشکار
سؤالاتی شبیه سؤال زیر انتخاب کردیم و از افراد خواستیم تصورشان را درباره‌ی نوع زندگی در کشورهای به‌اصطلاح با درآمد پایین بیان کنند. سؤال ۱: در همه‌ی کشورهای کم‌درآمد، چند درصد دختران، تحصیلات ابتدایی‌شان را به‌پایان می‌برند؟ الف. بیست درصد ب. چهل درصد ج. شصت درصد به‌طور میانگین تنها هفت درصد افراد پاسخ درست را انتخاب کردند. پاسخ صحیح، شصت درصد است.
فرامرز میرشکار
دیگر چیزی به‌نام «کشورهای ضعیف درحال‌توسعه» به‌عنوان دسته‌ای مجزا وجود ندارد و شکافی در کار نیست. امروزه هفتادوپنج درصد جمعیت جهان، یعنی اکثریت جهان، در کشورهایی با درآمد متوسط زندگی می‌کنند. نه ثروتمندند و نه فقیر؛ بلکه جایی میان این دو گروه جای گرفته‌اند و زندگی معقولی هم دارند. البته در یک سمت، هنوز کشورهایی هستند که بیش‌ترِ جمعیت‌شان در فقری شدید و غیرمنطقی زندگی می‌کنند و در سمت دیگر هم، کشورهای ثروتمندی مثل کشورهای امریکای شمالی، اروپا و چند کشور مثل ژاپن، کره‌ی جنوبی و سنگاپور قرار دارند. اما اکثر جمعیت کره‌ی زمین در میان این دو گروه قرار دارند.
فرامرز میرشکار
دانشجوهای من جوانانی پرتلاش و آگاه به جهان بودند که می‌خواستند جهان را به جای بهتری تبدیل کنند. من از جهل آشکار آن‌ها درباره‌ی ابتدایی‌ترین واقعیت‌های جهان حیرت می‌کردم. از این‌که می‌دیدم به دو گروه «ما» و «آن‌ها» اعتقاد دارند، و از این‌که می‌گفتند «آن‌ها» نمی‌توانند مثل «ما» زندگی کنند، متعجب می‌شدم. چطور امکان داشت جهان‌بینی سی سال پیش هنوز در مغز آن‌ها حاضر باشد؟
فرامرز میرشکار
نمودارهای دستمزد، گردشگری، دمکراسی، دسترسی به آموزش، خدمات درمانی یا برق، همه‌شان حکایت از داستان مشابهی دارند: جهان زمانی به دو قسمت تقسیم می‌شد؛ اما دیگر این‌طور نیست. امروزه بیش‌ترِ آدم‌ها وسط آن دو قسمت قرار گرفته‌اند. دیگر شکافی میان غرب و بقیه‌ی کشورها، توسعه‌یافته‌ها و درحال‌توسعه‌ها، یا فقیرها و ثروتمندها وجود ندارد. دیگر نباید از دسته‌بندی‌های دوتایی‌ای استفاده کنیم که چنین تفکری را به ذهن متبادر می‌کنند.
فرامرز میرشکار

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۹ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۹ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد