بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب با نام پاییز آمده‌ام تا فریاد زنم خزان بودنم را | طاقچه
تصویر جلد کتاب با نام پاییز آمده‌ام تا فریاد زنم خزان بودنم را

بریده‌هایی از کتاب با نام پاییز آمده‌ام تا فریاد زنم خزان بودنم را

نویسنده:سجاد خزان
انتشارات:نشر روزگار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۳ رأی
۲٫۷
(۳)
پاییز تو جوانی ولی پیر به انتها رسیده ای
-Dny.͜.
نیما گفت تو را من چشم در راهم شباهنگام... ولی من گویم تو را چشم در راهم همه هنگام به وقت آفتاب به وقت ماه و مهتاب تو را چشم در راهم در کنار جاده در پستوی کوچه
-Dny.͜.
با نام پاییز آمده‌ام تا فریاد زنم خزان بودنم را
Autumn
ای خدای من... ناتوان جسمی دارم و شکسته قلبی گریان چشمی وخشکیده لبی خسته نفسی و لنگ لنگ پائی ولی دارم به تو امیدی امیدم باش
Autumn

حجم

۵۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۵۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد