بریدههایی از کتاب زنان زیرک؛ چرا مردان عاشق زنان زیرک میشوند؟
۳٫۹
(۱۹۰۳)
زنانی که در دیگر زمینههای زندگی (بجز عشق) موفقاند معمولاً همان کسانی هستند که این جمله را زیاد به خود میگویند: من نباید برای قوی بودنم عذر خواهی کنم. سپس هفته بعدش را صرف این میکنند که بفهمند چرا هیچ وقت نمی توانند یک مرد خوب پیدا کنند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
هنگامیکه پای احساسات در میان است، مردها نیاز به کمی کمک دارند، چون نمی فهمند چه چیز باعث این احساسات شده است. باید باعث شوید او احساس مسئولیت کند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
مردها تمام زندگیشان را کار میکنند، فقط برای اینکه زنی را داشته باشند که عاشقانه به آنها نگاه کند و بگوید: «تو فوق العاده ای» و «من به تو افتخار می کنم». او تمام راه تا قله کوه را بالا می رود فقط برای اینکه احساس کند زنی که دوستش دارد، به او افتخار میکند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
یک روباه بی سروصدا قوی است، اما بسیار محتاطانه. او در بازی، از زمین خود دفاع می کند اما توپ خراب کن هم نیست. او از «دریافت کردن» نهایت استفاده را میبرد. شاید به نظر بیاید که دارد قدرت را واگذار میکند، اما در واقع و در ادامه این روند، کسی که قدرت نفوذ بیشتری مییابد، اوست.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
یک روباه بی سروصدا خیلی عاقل تر از اینهاست که بخواهد بر سر مسائل ناچیز و کم اهمیت بگومگو کند. به خصوص که اطمینان نیز داشته باشد از این دعوا چیزی عایدش نمیشود.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
هنگامیکه با دوستانتان هستید و او به میان میپرد و میگوید که فلان کار خوب ایده او بوده، در حالیکه فکر شما بوده است، هیچ هیاهویی به راه نیاندازید. او نیاز دارد که به دیگران نشان دهد رییس اوست. حرفها و رفتار او را در مقابل دوستان مشترکتان تصحیح نکنید یا اشتباهی که مرتکب شده را «لو» ندهید، زیرا در این صورت حس خواهد کرد که مردانگیاش زیر سوال رفته است. این کار مانند این است که مادری پسر کوچکاش را در مقابل دوستانش سرزنش کند. وقتی در جمع و میان دیگران هستید، او نیاز دارد که «ظاهر» را حفظ کند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
بدون هیچگونه کشمکش ونزاعی:
* با همه چیز موافقت کنید
*هیچ چیز را توضیح ندهید
*سپس همان کاری را انجام دهید که برایتان بهتر است. در این صورت زندگی بسیار راحت تر میشود.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
. یک سطل یا یک جای مخصوص لباسهای چرک خریداری کنید و آن را در یک گوشه استراتژیک اتاق قرار دهید. تبریک میگویم! اکنون شما یک حلقه بسکتبال دارید. هر وقت جورابش بیرون سطل افتاد، دو امتیاز منفی دارد
من زنده ام و غزل فکر میکنم
استراتژیک اتاق قرار دهید. تبریک میگویم! اکنون شما یک حلقه بسکتبال دارید. هر وقت جورابش بیرون سطل افتاد، دو امتیاز منفی دارد
من زنده ام و غزل فکر میکنم
اگر از شما خواست که صورت حساب را تقسیم کنید، آن هم در همان چند دیدار اول، دیگر با او بیرون نروید. آنقدر که این واقعیت مهم است که او برای تحت تأثیر قرار دادن شما ارزشی قائل نیست، آن چند دلار هیچ ارزشی ندارد. این موضوع هرگز نشانه خوبی نیست.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ستایش کردن مهم است، وقتی او شما را برای شام بیرون می برد، «یکبار» بعد از شام و «یکبار» هم موقع شب بخیر گفتن بگویید «متشکرم». یک دختر ساده دل معمولاً این اشتباه را مرتکب میشود که «متشکرم» را پشت سرهم تکرار میکند
من زنده ام و غزل فکر میکنم
*بگذارید او ماشین شما را پارک کند یا جایش را تغییر دهد. اگر بگویید که رانندگی اش خیلی بهتر از رانندگی شماست، او از جان و دل رام شما خواهد شد، حتی شاید ماشینتان را هم بشوید، یا باکش را پر کند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
*بگذارید او تکهای از مبلمان منزل را جابهجا کند (حتی اگر آنقدر کوچک است که خودتان هم از پسش بر می آیید) پس از اینکه او آن را به آسانی جابهجا کرد، بگویید که خیلی سنگین بوده است. تو خیلی قوی هستی، خدای من! نمی دانم چطور تکانش دادی
من زنده ام و غزل فکر میکنم
*اگر یک حشره را کشت، رویتان را برگردانید تا هنگامی که به شما نگفته وضعیت سپید است، دوباره برنگردید.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
یکی دو بار در هفته او نیاز دارد حس کند مانند رییس یک قبیله است!
من زنده ام و غزل فکر میکنم
هنگامیکه شما ملایم تر و زنانه تر می شوید، حس غریزی او برای حمایت کردن را بر می انگیزانید، اما وقتی ستیزه جو باشید، حس رقابت و مبارزه طلبی اش را بیدار می کنید
من زنده ام و غزل فکر میکنم
هرگز» به او نشان ندهید که در زمینه مسائل زیر «نیازمند» او هستید:
* امور منطقی
* سازگاری با مسائل روزانه زندگی
* ثبات احساسی
* خود باوری
*عزت نفس
*داشتن احساس کامل بودن به عنوان یک فرد
اینها نشانگر «نیازمند» بودن هستند. با این حال باز هم میتوانید به او نشان دهید که به «قدرت مردانه» اش نیاز دارید و او را تحسین میکنید. اگر حس کند که شما «مردانگی» اش را دوست دارید و یا نیرومند بودنش را میستایید، کاملاً رام شما خواهد شد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
وقتی او نزدیک شماست، دستتان روی پشه هم بلند نشود. پنچری نگیرید. در واقع حتی لامپ سوخته را هم عوض نکنید. (خدا به دور خواهر) برای هر مرد معمولیای، این احساس که «مرد» است، مهمتر از هر چیز دیگری است. البته این بدین معنی نیست که شما باید همیشه مطیع و رام باشید. اما در همان زمانیکه فکر او را مشغول خود نگاه میدارید، غرورش را نیز جدی بگیرید. تفاوت زیادی میان تغذیه غرور او و محتاج به نظر رسیدن وجود دارد.»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
باور عمومی این است که زنان تا پیش از ۳۰ سالگی به اوج جذابیت جنسی خود نمیرسند. این موضوع زمان زیادی برای زنان فراهم میآورد تا پیش از رسیدن به این سن، بتوانند بر احساس عدم اطمینان نسبت به خود و حس رقابت با دیگران غلبه کنند. زن به اوج جذابیت جنسی میرسد زیرا میتواند به مرد بگوید که چه چیز را دوست دارد و چه چیز را نه. او خود باوری بیشتری دارد، دیدگاههای خود را راحت تر بیان می کند و از آنجایی که دیگر همه چیز را از زاویه دید خود نمیبیند راحتتر نیز رابطه را تمام میکند و آن را فراموش میکند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
اگر شما خوب هستید اما خود را طوری نشان میدهید که انگار او مجبور است هر کاری که برایش انجام میدهید را به نحوی جبران کند، این درخواست برای مقابله به مثل، او را چندین پله به عقب خواهد برد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
حجم
۳۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه
حجم
۳۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰۵۰%
تومان