بریدههایی از کتاب خاطرات ما و سورهی مبارکهی واقعه
نویسنده:سمیه افشار
امتیاز:
۴.۰از ۴ رأی
۴٫۰
(۴)
به برکت سوره واقعه فهمیدم زندگیام بر کوهی از غبار بنا شده که روزی بر باد میرود.
F313
هر کس سوره واقعه را در هر شب جمعه بخواند خداوند او را دوست دارد و نزد همه مردم محبوب میکند، و هرگز در دنیا ناراحتی نمیبیند، و فقر و فاقه و آفتی از آفات دنیا دامنگیرش نمیشود، و از دوستان امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) خواهد بود.
F313
خوبها در کارهایشان رضایت خدا را طلب کرده و امر او را اطاعت میکنند.
نمازشان اول وقت است.
حق خواه و حق گویند حتی اگر به زیانشان باشد.
عادلند و صادق و درستکار.
امانتدار و وفا کننده به عهدند.
حلال مشکلات و صبور در برابر سختیها.
اسراف کار نبوده و از کار لهو دوری میجویند.
لجباز نبوده و سستی نمیکنند.
به والدین خود احسان میکنند و یاور مظلومند.
قدر نعمتها را دانسته و شاکرند.
خشم خود را در غیر موضع حق فرو برده و زبان به ناسزا نمیگشایند.
حسود نیستند و ریا نمیکنند.
F313
عمر چه کوتاه بود. کنون که بر تخت بیمارستان نفسهای آخر را میکشید با خود میاندیشید کاش عمر را با غصه خوردن، با اما و اگر کردن، با چه کنم چه کنم هدر نداده بود
F313
یادت نرود هر خراب شدنی پایان راه نیست، شاید آغازی باشد برای یک شروع شیرین.
F313
زندگی نردبانی است که پلههای آن اعمال خود ماست و مقصد همان عزمها و نیتهایمان
F313
دلم میخواهد تمام خوبیهای عالم را بدانم. میخواهم بدانم تا خوب بودن و خوب شدن چند فرسنگ راه است و من کجای راهم. میخواهم خوبهای عالم را بشناسم. بدانم چگونه خوب شدند و خوبی کردند. دلم میخواهد لیستی از اعمال خوبِ خوبهای عالم داشته باشم و کارهای خودم را با آنها بسنجم.
F313
زندگی نردبانی است که پلههای آن اعمال خود ماست و مقصد همان عزمها و نیتهایمان. ما هر روز از نردبان خویشتن خویش بالا میرویم و فارغ از خود در پِی خویشتنیم. خویشتنی که به دست خود ساختهایم. اما چشم میبندیم بر روی تمام کارهایمان و انتظار بهترینها را داریم. بهترینی که برای داشتنش هرگز نکوشیدهایم.
الحمدالله علی کل حال
بهترین و بزرگترین خبر خوش در زندگی هر فردی، خبر زنده بودن اوست. خبر اینکه هنوز زندهای و نفس میکشی و مهلت داری برای انجام یک کار خوب، هر چند کوچک؛ خبر اینکه هنوز زمان داری برای ساختن فردایی بهتر از امروز.
الحمدالله علی کل حال
نمیدانست همین کودک روزی قد میکشد، بزرگ میشود و مقابلش میایستد. روزی هزار بار آرزوی مرگ میکرد. فرزندی ناخلف. نمیدانست این میوه دل که ثمره حیاتش بود بعد از او چه خواهد کرد؟ زندگیاش را برای او تباه کرده بود. هر بار سینه سپر میکرد برای دفاع از فرزند خلافکارش. امروز وقتی شنید همان فرزندی که جان داده بود برای بزرگ کردنش بر بالینش ایستاده و میگوید خسته شدیم از آمدن و رفتن. آخر مردن استخاره کردن ندارد. تنش لرزید. آهسته گفت خدایا یک عمر تلاش کردم برای عزیز شدن، برای مهم شدن، اما باور نداشتم روزی میرسد که ذلیل و خوار میان خانوادهام، ناتوان تر از همیشه محتاجشان شوم.
fati
حجم
۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان