سوره فلق و ناس، سِحرشکن است، از بلا دورمان میکند و جلوی چشم زخم را میگیرد.
سیّد جواد
شیطان همه جا در کمین است.
چڪاوڪ
مادر بزرگ ادامه داد «ما هم جوان بودیم، زیبا بودیم، پا درد و کمر درد نمیدانستیم چیست. هر روز به این طرف و آن طرف میدویدیم. زمان ما هم سختی بود، گرفتاری بود، حرف و حدیث و مشکلات خانوادگی بود، مریضی، بی پولی، گمراهی و وسوسه، مدلهای رنگارنگ لباس و مهمانیهای آنچنانی. نمیدانم چه دوره و زمانهای شده که...» و بعد با خنده ادامه داد «جوانهای آن موقع کجا و شما ها کجا. چندتای شماها با یکی ما برابری نمیکند» و جوان نیز خندید.
سیّد جواد
در روایتی از پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله میخوانیم که به یکی از یارانش فرمود میخواهی دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سورههای قرآن است؟
عرض کرد: آری ای رسول خدا! حضرت معوذتان (سوره فلق و سوره ناس) را به او تعلیم کرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود: هر گاه برمیخیزی و میخوابی آنها را بخوان.
گل نرگس
«ای مادر، از منِ پیرزن یک حرف را بپذیر، هر زمانی خواستی جایی بروی یا کاری انجام دهی اول بگو خدایا به تو پناه میبرم و یک معوذتین بخوان و بعد بسم الله بگو و برو دنبال کار و بارت. اگر کار به صلاحت نباشد، پایت جلو نمیرود. حالا برو عزیز دل مادر، خدا پشت و پناهت»
گل نرگس
معلوم است آسمان میخواهد لباسِ سیاهش را با لباس روشنایی معاوضه کند. یکی به جای دیگری. یکی بیاید و دیگری برود. و این یعنی من هنوز زندهام. هنوز فرصتی هست برای زندگی کردن و سلام دوباره به خورشید. این یعنی میتوانم دستانم را روی زانوانم بگذارم و با یک یا علی گفتن از جا بلند شوم و بروم برای شروع یک روز تازه.
گل نرگس
به برکت این موجود کوچک، هم شاعر شدهام هم داستان پرداز. هر دفعه یک داستان جدید به زبان کودکی، برای نقش بستن آنچه باید بیاموزد در لوح سفید این کودک.
گل نرگس