بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفه ترس | صفحه ۱۶ | طاقچه
۳٫۷
(۷۰)
هايدگر با استفاده از اين واژه در پی توصيف اين است که آدمی خودش را در اين جهان چگونه می‌يابد. خود را در اين جهان يافتن يعنی در معرض اين جهان بودن، يعنی تجربه کردن جهان به صورت جايی که حاوی چيزهای معنادار و بی‌اعتناست. اين «در اين جهان بودن» يک ماهيت احساسی اساسی دارد؛ اين احساسات هستند که ما را قادر می‌سازند چيزهای معيّنی را به گونه‌ای معنادار درک و تصور کنيم و، دقيق‌تر بگوييم، امکان مشارکت ما را در اين جهان فراهم می‌آورند
zbabaxni
اين «در اين جهان بودن» يک ماهيت احساسی اساسی دارد؛ اين احساسات هستند که ما را قادر می‌سازند چيزهای معيّنی را به گونه‌ای معنادار درک و تصور کنيم و، دقيق‌تر بگوييم، امکان مشارکت ما را در اين جهان فراهم می‌آورند
zbabaxni
کانت به اين مسئله پرداخته است: «ترس از چيزی که بنا به شری نامعيّن تهديدمان می‌کند اضطراب است.»۳۲ مسئله حياتی در اينجا ماهيت نامعيّن ترس است. اگر از شخصی که در حالت ترس است بپرسيد از چه چيزی هراسان است، آن شخص می‌تواند کلاً جواب روشنی به شما بدهد. و اگر از او بپرسيد که در اين موقعيت دلش می‌خواهد چه اتفاقی بيفتد، می‌تواند کلاً به اين سؤال هم جوابی بدهد ــ مثلاً بگويد می‌خواهد آن تهديد برطرف شود، در برابر آن تهديد از او محافظت شود، يا چيزی مشابه همين حرف‌ها. امّا شخصی که مضطرب است نمی‌تواند هيچ جواب روشنی به هيچ يک از اين دو سؤال بدهد.
zbabaxni
يک علاج مطمئن و قطعی برای ترس، از کار انداختن آميگدالاست، چون افرادی که آميگدالايشان آسيب ديده است اصلاً احساس ترس نمی‌کنند، حتی در موقعيت‌های مرگبار.۱۲ اين افراد حتی ترس را در چهره ديگران هم تشخيص نمی‌دهند.۱۳ امّا کسانی که آميگدالايشان کار می‌کند دشوار می‌توانند ترس را، وقتی که به سراغشان آمد، متوقف کنند. نمی‌شود فقط با اراده و تصميم نترسيد، چون در چنين مواردی آميگدالا عقلانيّت را «لورده» می‌کند، امّا، چنانکه گفتيم، می‌شود با تمرين در طول زمان الگوی واکنشی خود را به ترس و چيزهای ترسناک تغيير داد.
zbabaxni
کتاب‌های به اصطلاح «زرد» به قلم افرادی است که پاسخ‌هايی دم‌دستی به اين سؤال‌ها می‌دهند و راه‌حل‌های يکسان آسان برای همه مشکلات همگان پيش پا می‌نهند که همه با آنها آشنا هستيم: ۴۰ راه برای خوشبختی، ۲۰ راه برای غلبه بر اضطراب، ۵۰ توصيه برای زندگی زناشويی، و... انگار انسان‌ها ماشين هستند و می‌توان برای مشکلات افراد، که نام مشترک امّا کيفيت متفاوت دارند، راه‌حل يکسانی عرضه کرد که کارگر هم بيفتد. اين کتاب‌ها اکثرا به نظر من خطرناک هم هستند، زيرا افراد را از انديشيدن به مسائل و مشکلاتشان معاف می‌کنند و نسخه‌ای می‌پيچند که همه به يکسان از آن استفاده کنند.
zbabaxni
وقتی ترس غلبه می‌کند کار چندانی از دست عقل آدمی برنمی‌آيد. مونتنی تأکيد می‌کند که اين حتی در مورد آدم‌هايی که عقل بر همه اعمالشان حکمفرماست، يعنی فيلسوفان، هم صادق است: فيلسوف بايد در برابر ضربه‌ای که می‌خواهد بر او وارد شود چشم‌هايش را ببندد؛ فيلسوف بايد، درست مثل يک بچه، در لبه پرتگاه به خودش بلرزد؛ طبيعت اين نشانه‌های کوچک اقتدارش را حفظ کرده است، اقتداری که عقل يا فضيلت رواقی ما بر آن نمی‌تواند چيره شود، تا فانی بودن و ضعف انسان را به انسان يادآور شود.
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
آنچه از آن می‌ترسيم، و به چه ميزان از آن می‌ترسيم، بستگی به درک و برداشت ما از جهان دارد، درک و برداشت ما از نيروهای خطرزايی که در آن هستند و اينکه چه امکاناتی برای حفاظت خودمان در برابر آنها داريم. شناخت و تجربه ما از احساسات، مستقل از بستر اجتماعی‌مان، که اين احساسات در آنها تجلّی پيدا می‌کنند، نيستند.
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
درد و رنج حد و حدودی دارد، امّا ترس حد و مرزی نمی‌شناسد.
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
نمی‌شود فقط با اراده و تصميم نترسيد، چون در چنين مواردی آميگدالا عقلانيّت را «لورده» می‌کند، امّا، چنانکه گفتيم، می‌شود با تمرين در طول زمان الگوی واکنشی خود را به ترس و چيزهای ترسناک تغيير داد.
FerFerism

حجم

۱۶۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۳۷ صفحه

حجم

۱۶۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۳۷ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۵
۱۶
صفحه بعد