بریدههایی از کتاب سید مرتضی آوینی؛ نگاهی به زندگی و زمانهی شهید آوینی
۴٫۵
(۲۸)
صدای پر غم مرتضی است که چون بیدارگری در گوش فطرتها، حیات واقعی را زمزمه میکرد و دل هر دریایی را طوفانی میکرد و غمی، نه از جنس غمهای معمولی در دلها میریخت. آری مرتضی به رغم سادگی، حقیقت را میگفت. همان که سالها بیپروا و عاشقانه، به دنبالش بود... و لابد میدانی، که هیچ فطرتی در باطن با حقیقت دشمن نیست.
m_rezaei1
زندهترین روزهای زندگی یک مرد آن روزهایی است که در مبارزه میگذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان میدهد
هدی✌
پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند
اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.
هدی✌
بعدها فهمیدم که حدیث داریم هرکس درعرفات گم بشود؛ خدا او را پذیرفته است.
هدی✌
به راستی اگر خداوند گریه را به انسان نبخشیده بود، هیچ چیزی نمیتوانست کدورتی را که با گناه بر آیینهٔ فطرتش مینشیند، پاک کند.
هدی✌
اگر سر مسألهای ناراحت و گرفته میشدم و گله و شکایت میکردم، میگفت: ببین عزیزم، هزاران کهکشان در آسمان وجود دارد، یکیاش راه شیری است، سیارههای زیادی در آن هست که یکیاش زمین است. روی کرهٔ زمین هم میلیاردها نفر هستند که یکیاش... همینطور از کل به جز میآمد، آخرش هم میگفت: ما هم ذرهای در این مجموعه هستیم. حالا ببین این حرفی که شما میزنی در این مجموعهٔ باشکوه در کجا قرار دارد.
هدی✌
معمولاً چند روز یکبار روزهبود. وقتی هم که روزه نبود، غذای سر کارش نان و پنیر و کشمش یا گردو بود.
هدی✌
نماز اولویت اولش بود. میگفت هرکس سر نماز حواسش پرت باشد، در زندگی هم حواسش پرت خواهد بود.
هدی✌
ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق، تنها با یقین مطلق ممکن است.
هدی✌
شأن انسان در این است که از زمان و مکان و مقتضیات آنها فراتر رود و غل و زنجیر جاذبهٔ خاک را از دست و پای روح خویش بگشاید و به مقام ولایت رسد و کسی این مقام را درخواهد یافت که از خود و آنچه دوست دارد، در راه خدا بگذرد و سر تسلیم به آستان قربان بسپارد و مقرب شود و خداوند درجوابش "و فدیناه بذبح عظیم" نازل کند.
هدی✌
«در ارتشهای دنیا سربازان را با روشهایی غیرانسانی به جبهه میکشانند. ارعاب، تطمیع، تبلیغهای دروغین، تشجیع کاذب و ... آنها در جبههها نیز ناچار هستند که سربازان خود را با تخدیر و تفریح حفظ کنند. بعد از جنگ ویتنام هزارها سرباز آمریکایی ناچار شدند که دستهای خود را مخصوصاً دست چپ خود را قطع کنند. آنها به دلیل تزریق هروئین و مرفین با سرنگهای کثیف و در شرایط غیربهداشتی، "قانقاریا" گرفته بودند.
هدی✌
شجاعت مؤمنانه از یقین ناشی میشود، نه از جنگطلبی و ماجراجویی و عجب و تکبر.
هدی✌
دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند و گرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح، چه بسیارند اهل دین.
هدی✌
وجود و بقاء انقلاب به دین و دینداری مردم رجوع دارد،
پس هرچه انسان را به «غفلت» بکشاند، میتواند اسباب یک مبارزهٔ سیاسی با انقلاب اسلامی واقع شود.
هدی✌
و سید یک شیرینی دیگر هم برداشت، اما هیچکدام را نخورد. کار همیشهاش بود. هرجا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلاتی تعارفش میکردند، برمیداشت، اما نمیخورد. میگفت: «میبرم تا با خانم و بچهها با هم بخوریم.» به ما توصیه میکرد که این خیلی مؤثر است که آدم شیرینیهای زندگیاش را با خانوادهاش تقسیم کند. شاید برای همین هم بود که در خانه نماز را به جماعت میخواند.
هدی✌
وارد خانه که میشد، آنقدر شوق داشت که گویی مدتهاست ما را ندیده، مهربان بود، مهربان.
هدی✌
عالمی که هریک از ما، در اطراف خویش مییابد؛ عالم روان خود اوست. چرا که انسان ناگزیر در جهان معرفت خویش میزید.
هدی✌
آنچه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست، اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار ما جلوهگر میشود...
هدی✌
برای من که در این سالها در کنارش بودم، عجیب نبود که اگر امام را هم مدتی پس از آشنایی کنار میزد، اما نزد. مرتضی چیزی را که سالها به دنبالش بود در وجود مبارک امام پیدا کرده بود. گویی مرتضی پس از سالها جستجو به سرچشمه رسیده بود.
هدی✌
بعد از انقلاب حتی سیگارش را ترک کرد، خیلی ساده در حال تغییر و تحول بود.
هدی✌
حجم
۱۵۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۱۵۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان