بریدههایی از کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ
۳٫۸
(۵۴)
خروشچف که از این روند جمعآوری مدارک علیه خود، شاکی شده بود نزد استالین گلایه کرد. استالین درحالیکه میخندید به وی پاسخ داد: «نیکیتا (خروشچف)! چرا ناراحتی؛ آنها (انکاود) حتی علیه خود من نیز در حال جمعآوری مدارک هستند.» همه مقامات در آن هنگام، باید افکاری مثل افکار خروشچف در سر داشته باشند، که به استالین گفت: «آیا شما فکر میکنید من به اندازه کافی اطمینان خاطر دارم که فردا از دفتر کارم به سلول زندان منتقل نخواهم شد؟»
پویا پانا
نیکالای کریلنکو، وزیر دادگستری رژیم شوروی، که خودش حداقل پای بسیاری از احکام مرگ را امضاء کرده بود، پس از مغضوب واقع شدن، به استالین نوشت: «من قادر به انجام کار نیستم. دلیل این امر بهخاطر سست شدن باورهای حزبیام نیست، بلکه به دلیل آن است که دیگر نمیتوانم به آنچه در اطرافم میگذرد، واکنش نشان ندهم و در برابر سیل اتهاماتی که به طرفم روان شده خاموش بمانم... لطفآ برای لحظهای هم که شده بنده را به حضور بپذیرید...» کریلنکو هم تیرباران شد.
پویا پانا
کانر، که در دهه بیست مُنشی خودِ استالین بود و بهخاطر حقههای کثیفش علیه تروتسکی و دیگر مخالفان شهرتی به دست آورده بود، دستگیر شد و سپس همسرش با نوشتن نامهای خواهان کمک استالین شد: «رفیق استالین، او (کانر) نمیتواند تبهکار باشد. او با یاگودا دوست بود اما چه کسی میتوانست تصور کند که رییس تشکیلات امنیتی کشور (یاگودا) یک آدم رذل است؟ رفیق استالین، باور بفرمایید که کانر شایستگی اعتماد شما را دارد.» کانر تیرباران شد.
پویا پانا
«ترورِ» استالینی با جنایتهایی که هیتلر در آلمان انجام داد، فرق داشت. هیتلر بهصورت نظاممند یک هدفِ محدود را در دستور کار خود قرار داده و آن نابودی یهودیان و کولیها بود. اما در شوروی، برعکسِ آلمان، مرگها معمولا اتفاقی و بیحساب و کتاب بود. یک ابرازِ نظر قدیمی بیاهمیت در چند سال پیش، یک سلام و علیک مختصر با یک عضوِ اپوزیسیون در دوران گذشته، حسادت به شغل، خانه یا همسرِ دیگری، انتقامجویی فردی و یا حتی صرفِ تصادف، میتوانست کلِ اعضای یک خانواده را طعمه مرگ و شکنجه کند. قربانی شدنِ آدمهای بیگناه هیچ اهمیتی نداشت.
پویا پانا
هدف عبارت بود از «خلاص شدنِ همیشگی از شرِّ» دشمنان و همه کسانی که آموزشِ سوسیالیسم به آنها ناممکن بود، و نیز شتاببخشی به برچیدنِ موانع طبقاتی در راستای آوردنِ بهشتِ سوسیالیسم برای تودهها.
پویا پانا
حمامِ خون
آنها حتی اسامی قربانیان را هم مشخص نمیکردند بلکه بهسادگی هرچه تمام برای هر منطقهای از کشور سهمیههای مرگ تعیین میکردند. به این ترتیب حاکمان هر منطقهای باید طی مدت زمان مشخصی هزاران نفر را براساس سهمیهای که برای آنها تعیین و مقرر شده بود دستگیر و اعدام میکردند.
پویا پانا
در تاریخ غلطهای چاپی ناراحتکنندهای وجود دارد اما حقیقت پیروز خواهد شد.»
پویا پانا
تنها درسال ۱۹۳۴، حدود ۶۲۰۰۰ سانحه در خطوط راهآهن شوروی اتفاق افتاد! مردم از خود میپرسیدند که چرا چنین حجم انبوهی از حوادث باید در کشوری رخ دهد که ادعای «کامل» بودن و «نمونه» بودن را دارد؟ بنابراین رژیم مجبور بود گناه همه این کم و کسریها و نقایص را به گردن «دشمنانی» بیندازد که ظاهرآ در بین قشر برگزیده حاکمان نفوذ کرده بودند. به این ترتیب، بر شدت دستگیری «خرابکاران» و «عواملِ نفوذی دشمن» در کارخانهها و اداره راهآهن کشوری افزوده شد.
پویا پانا
«فرقه شمشیر به دستانِ» استالین بیشتر شبیه به شوالیههای معبد یا حتی حکومتِ دینسالار روحانیون بودند تا هر جنبشِ سکولار و غیرمذهبی دیگری. آنها بهخاطر اعتقادات خویش حاضر بودند از جان خود بگذرند و جان دیگران را هم بگیرند. آنها در این پروسه اجتنابناپذیری که برای سعادت و رفاه بشر در پیش گرفته بودند، حتی آمادگی این را داشتند که خانوادههای خود را قربانی کنند؛ آن هم با یک شور و شوقی که فقط در جنگهای مذهبی و شهادتطلبانه قرون وسطا ــ و خاورمیانه امروز ــ قابل مشاهده است.
محمدرضا
«استالین میتوانست توأمان هم عاشق یک نفر باشد و هم از او متنفر باشد، زیرا عشق و نفرت زاده رشک و حسد است و هر دو در آن واحد سرِ ستیز با یکدیگر دارند.»
پویا پانا
بنا به گفته مولتف، «استالین به شدت مطالعه میکرد تا دانش و سواد خود را ارتقا ببخشد.»
پویا پانا
حقیقتآ اغراق نکردهایم اگر بگوییم استالین کتابخوانترین حاکمِ روسیه از زمانِ کاترین کبیر تا ولادیمیر پوتین که بیهیچ تردیدی یک روشنفکر بود و به عنوان یک اشرافزاده تحصیلات کلاسیک بالایی داشت.
پویا پانا
از لنین نقل شده که «یک انقلاب بدون جوخههای تیرباران بیمعناست.»
پویا پانا
اگر استالین متن سخنرانی یکی از رهبران را تأیید میکرد، بلافاصله یادداشت پرحرارتی انباشته از کلمات کثیف برای وی میفرستاد. مثلا وی یادداشت زیر را برای ورشیلف فرستاد: «تو یک رهبر جهانی هستی، خوب مادرش را سرویس کردهای! متن سخنرانیات را خواندم ــ از همه انتقاد کردهای ــ مادر همهشان را سرویس کن!»
پویا پانا
موقعی که استالین به آدمیرال ایساکف پیشنهاد کرد: وزیر نیروی دریایی شود، آدمیرال پاسخ داد که اینکار بسیار پرزحمتی خواهد بود زیرا وی فقط یک پا دارد. استالین به شوخی گفت: «از آنجایی که نیروی دریایی ما توسط آدمهای بیکله هدایت میشود، نداشتنِ پا هیچ عیب و نقصی نیست.»
پویا پانا
هر شک و تردیدی، خیانت بهشمار میرفت. مرگ بهای پیشرفت بود.
پویا پانا
تاریخ روسیه کهن عبارت است از شکست خوردگی بهخاطر عقب ماندگی...
پویا پانا
لنین به استالین دستور داد که حتی «بیرحمتر» و «قاطعتر» باشد. استالین جواب داد «مطمئن باشید که دستمان نخواهد لرزید.» در اینجا بود که استالین فهمید مرگ میتواند سادهترین و کارآمدترین ابزار سیاسی برای حل تمامی مشکلات باشد.
پویا پانا
سران بلشویک در زمینه صنعت نیز، نفرتِ خودرا از کارشناسان فنی آشکار کردند. آنها این افراد را که چیزی جز مهندسان طبقه متوسط نبودند، «متخصصانِ بورژوا» مینامیدند. رژیم ضمن تربیت کردنِ کارشناسانِ سرخِ خاصِ خودش، آنهایی را که میگفتند برنامههای صنعتی استالین ناممکن است، میترساند. روش ترساندن این افراد، عبارت بود از به راه انداختنِ محاکماتِ دروغین و ساختگی. محاکمه «شاختی» ــ که نام خود را از یک معدن ذغال سنگ گرفته بود ــ
Mahsa Ghafarzade
استالین لبخندی زد و گفت: «نترس، تو در امن و وی را به حقِ ناشناسی متهم کرد، استالین بلافاصله پاسخ داد: «حقشناسی، بیماری سگهاست.»
افسانه
حجم
۳٫۶ مگابایت
تعداد صفحهها
۹۱۶ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
تعداد صفحهها
۹۱۶ صفحه
قیمت:
۴۵۸,۰۰۰
۳۶۶,۴۰۰۲۰%
تومان