بریدههایی از کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ
۳٫۸
(۵۴)
بلشویکهای سرسخت و تندروی شهرستانی شیوه آرام و یکنواختِ سخنرانیهای عمومی استالین را میپسندیدند و آن را به سخنرانیهای پرطمطراق و سطح بالای تروتسکی ترجیح میدادند. اجتناب استالین از چرب زبانی و سخنسراییهای پرزرق و برق باعث شده بود تا اعتماد بیشتری را به خود جلب کند. بسیاری از معایب او، عقدههای او، و بیرحمیها و عصبیتهای غیرمنطقی او، ناشی از خطاها و معایب حزب بودند. بوخارین اذعان کرد که «استالین قابل اعتماد نبود اما او همان مردی بود که حزب به وی اعتماد کرد. او شبیه نماد حزب است، شبیه قشر فرودستی که به وی اعتماد کرده.»
imaanbaashtimonfared
دهقانان به این نتیجه رسیدند که با نابود کردن دامهای خویش میتوانند مانع از ادامه اقدامات حکومت شوند. آن یأس و نومیدیای که باعث میشود یک دهقان دامهای خودش را بکشد، در جهان امروز ما معادل خراب کردن یا آتش زدنِ خانهای است که فرد در آن زندگی میکند. از همین واکنش دهقانان روسی میتوان پی برد که آنها تا چه حد نومید و مستأصل شده بودند. دهقانان روس در مجموع ۲.۶ میلیون رأس گاو و ۱۵.۳ میلیون رأس اسب را به دست خویش کشتند.
imaanbaashtimonfared
اما حالا افسردگی نادیا به حدی شدید شده بود که وی به یکی از دوستان نزدیکش اذعان کرده بود که «از هر چیزی بیزار و متنفرم، حتی از بچههایم.»
بیعلاقه شدنِ مادر به بچههایش نشانه بسیار خطرناکی است اما به شرطی که کسی باشد که این نشانه خطر را دریابد و برای رفع آن اقدام کند.
imaanbaashtimonfared
استالین اندکی قبل از پیروزی انقلاب، یکی از دوست دخترهای مولتف، به اسم ماروسیا، را غُر زده بود. مولتف دلیل این امر را به «چشمان زیبای قهوهای» استالین نسبت داده؛ هرچند که غُر زدنِ دوست دخترِ آدمِ عبوس و خرکاری مثل مولتف آنقدر دشوار نبوده که بتوان لقب کازانووا را به استالین داد
imaanbaashtimonfared
استالین زنباره نبود. او با بلشویسم ازدواج کرده و از حیث احساسی پایبندِ نقشآفرینی خویش در آرمان انقلاب بود. هر احساس شخصی و خصوصی دیگری در قیاس با ترقی و سعادتِ نوع بشر از طریق آرمان مارکسیسم لنینیسم برای وی بیارزش بود. اما زنها به رغم اینکه در فهرست اولویتهای استالین جایگاه پایینی داشتند اما وی نسبت به آنها چندان بیعلاقه هم نبود و زنها هم آشکارا به وی علاقه داشتند و بنا به گفته مولتف، حتی «شیفته» اش بودند. یکی از نزدیکان استالین بعدها گفت که استالین همیشه از این گلایه میکرد که زنانِ خانواده علیلویف نمیگذاشتند تا وی تنها بماند زیرا همه آنها خواهان همبستری با وی بودند. این حرف تا حدی حقیقت داشت.
زنانِ زندگی استالین، خواه همسران رفقایش بودند خواه قوم و خویشها خواه خدمتکارانش، همواره مثل زنبورهای عاشقپیشه دور و بر وی وزوز میکردند. از آرشیوِ خصوصی استالین، که اخیرآ در دسترس مورخین قرار گرفته، پیداست که وی همیشه با انبوهِ نامههای طرفدارانش بمباران میشده است. این نامهها شباهت زیادی دارد به نامههایی که امروزه ستارگان سینما و موسیقی پاپ از طرفداران پر و پا قرص خود دریافت میکنند.
imaanbaashtimonfared
همه این آدمها بهخاطر سالیانِ طولانی زندگی زیرزمینی قبل از انقلاب وسپس در دوران خونین جنگهای داخلی به موجوداتی خشن و بیعاطفه مبدل شده بودند
imaanbaashtimonfared
نادیا گرچه به عنوان یک بلشویک متعصب، ستایشگرِ سفت و سختِ بلشویسمِ جنگی و اقتدارِ خشنِ استالینی بود اما نمیدانست که این ویژگیها نهایتآ زندگی را برای وی غیرقابل تحمل خواهد ساخت.
imaanbaashtimonfared
در کتابهای تاریخ تصویری فرشتهخو از نادیا ترسیم شده اما این زن به راستی حتی از خودِ استالین هم خودخواهتر و خودمحورتر بود. خانواده نادیا اذعان کردهاند که او «موجود کاملا عنانگسیختهای بود.» ولادیمیر ردنس، پسرخواهر نادیا، اضافه میکند که «پرستارِ بچهها گلایه میکرد که نادیا اصلا هیچ علاقهای به بچههایش نداشت.» سوتلانا، دختر نادیا، نیز قبول دارد که مادرش بیشتر در فکر تحصیلات دانشگاهیاش بود. او با لحنِ آمرانهای با بچههایش حرف میزد و هرگز «یک کلمه ستایشآمیز» به دخترش نمیگفت. عجیب آنکه بیشتر دعواهای نادیا با استالین نه بر سر سیاستهای اهریمنانه وی که بر سر این موضوع بود که وی با رفتارهای خود بچهها را لوس و نُنر کرده است!
imaanbaashtimonfared
هیچکسی به اندازه استالین مناسبِ دسیسهچینیها، جادو و جنبلهای تئوریک، دگماتیسمِ جنایتکارانه و تحکمهای غیربشری «حزبِ لنین» نبود. آمیزه آرمانی «استالین و بلشویسم» نمونه عالی احتمالا تکرارناپذیری از آمیزه «فرد و جنبش» است: او آینه فضایل و رذایلِ بلشویسم بود.
imaanbaashtimonfared
استالین همیشه در قبال زنانی که نشانهای از هرزگی در وجودشان میدید، بیرحمتر بود.
میثم اکبرپوری
حجم
۳٫۶ مگابایت
تعداد صفحهها
۹۱۶ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
تعداد صفحهها
۹۱۶ صفحه
قیمت:
۴۵۸,۰۰۰
۳۶۶,۴۰۰۲۰%
تومان