بریدههایی از کتاب چهار توافق
۴٫۴
(۵)
۲: دومین پیمان
هیچ چیز را به خود نگیرید
معجزه ی سپاسگزاری
۴: چهارمین پیمان
همواره تا آنجا که میتوانید، تلاش کنید
این پیمانی دیگر است، اما سبب میشود تا سه پیمان دیگر به عاداتی ریشهدار تبدیل شوند. پیمان سوم، دربارهٔ عمل کردن به سه پیمان قبلی است.
معجزه ی سپاسگزاری
میگویند که دوزخ مکانی برای مجازات گناهکاران است. جایی که در آن جز ترس، درد و عذاب، چیز دیگری یافت نمیشود. در آنجا گناهکاران را در آتش میسوزانند. آتش، نتیجهٔ عواطفی است که از ترس پدید میآید. هرگاه دچار خشم، حسادت، نفرت و حسرت میشویم، درون وجودمان به آتش کشیده میشود. ما در رؤیای دوزخ زندگی میکنیم.
معجزه ی سپاسگزاری
کسی زبان خود را انتخاب نمیکند، همان طور که مذهب یا ارزشهای اخلاقیاش را برنمیگزیند. همهٔ اینها پیش از به دنیا آمدن شما وجود داشتند و هرگز کسی حق انتخاب کوچکترین پیمان را نداشته. ما حتی نام خودمان را انتخاب نکردهایم.
در کودکی، امکان انتخاب باورهایمان وجود نداشت. ما آن باورهایی را پذیرفتیم که دیگر انسانها دربارهٔ رؤیای خود از این کره به ما منتقل کردهاند و پذیرش این پیمان و این توافقها، ذخیره کردن اطلاعات است.
آن گروه از رؤیاهای برونی را که توجهمان را به خود جلب نمیکند، نمیپذیریم و اطلاعات آن را در ذهن خود ذخیره نمیکنیم. آن پیمانی را که میپذیریم، رفته رفته باور میکنیم و این همان چیزی است که اعتقاد نامیده میشود. اعتقاد، یعنی باور بدون قید و شرط.
معجزه ی سپاسگزاری
ما چیزی نیستیم، جز نسخهای رونویسی شده از باورهای والدین، جامعه و مذهبمان.
معجزه ی سپاسگزاری
باید آنهایی را که احساس میکنیم اذیتمان کردهاند، ببخشیم. نه به این علت که آنها سزاوار بخششاند، بلکه به این علت که خودمان را آن قدر دوست داریم که حاضر نیستیم تاوان این ظلم را بپردازیم.
بخشش تنها راه شفا یافتن است
معجزه ی سپاسگزاری
آگاهی گام اول است، زیرا اگر آگاه نباشیم، نمیتوانیم چیزی را عوض کنیم، اگر ندانیم که ذهنمان پر شده از زخمها و سمهای عاطفی، نمیتوانیم آنجا را پاک کنیم و زخمها را شفا دهیم. بنابراین به زجر کشیدن ادامه میدهیم.
اما هیچ دلیلی برای زجر کشیدن وجود ندارد. آگاه که شوید، میتوانید سر از فرمان کتاب قانون ذهنتان بیرون آورید و بگویید: «دیگر بس است.»
معجزه ی سپاسگزاری
۳: سومین پیمان
تصورات بیهوده نکنید
سومین پیمان، این است: تصورات بیهوده نکنید.
معجزه ی سپاسگزاری
عدالت، یعنی یک بار تنبیه شدن به خاطر گناهی که از ما سر زده و بیعدالتی یعنی بارها تنبیه شدن ما به خاطر گناهی که یک بار مرتکب شدهایم.
برای یک گناه، چند بار تنبیه میشویم؟ هزاران بار! انسان، تنها موجود جانداری است که به خاطر یک خطا، هزاران بار مجازات میشود. حال آنکه جانوران، اگر یک بار خطا کنند، یک مرتبه مجازات میشوند. انسانها از حافظهای قوی برخوردارند. ما اشتباه میکنیم، به قضاوت خودمان مینشینیم، خود را گناهکار میدانیم و مجازات میکنیم حال اگر عدالتی وجود داشته باشد، یک بار مجازات کافی است و دیگر نیازی به تکرار این محاکمه نداریم. اما به خاطر آوردن آن گناه، باز هم به قضاوت خودمان مینشینیم، محاکمه و مجدداً خود را مجازات میکنیم و این روند، بارها تکرار میشود. حالا اگر همسر داشته باشیم، او نیز بارها خطایمان را به ما گوشزد میکند و ما نیز باز به قضاوت خود مینشینیم، خودمان را مجرم میدانیم و مجازات میکنیم.
اما آیا این منصفانه است؟
معجزه ی سپاسگزاری
حجم
۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد