بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حدیث عشق | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب حدیث عشق اثر پری السادات آسیایی صحنه (امامی)

بریده‌هایی از کتاب حدیث عشق

انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۷ رأی
۴٫۴
(۷)
شباهت‌های میان حضرت یحیی (ع) و امام حسین (ع) عبارتند از: ـ هر دو معصوم، قبل از نام‌گذاری هم اسم و هم نام نداشته‌اند. ـ مدت حمل هر دو، شش ماه بوده است. ـ قبل از ولادت، اخبار آسمانی ولادت و شرح حال هر دو را بیان کرده بود. ـ گریستن آسمان بر هر دو که در تفسیر آیهٔ کریمه «فمَا بَکت عَلیهِمُ السَّماءُ وَ الاَرضُ»() وارد شده است. ـ قاتل هر دو، مولود فاسد و ناپاک زاده بوده است. ـ سر هر دو را در تشت طلا، نزد تبهکاران آلوده دامن بریدند؛ با این تفاوت که سر یحیی را در تشت بریدند تا خون او به زمین نریزد و سبب خشم الهی نگردد؛ اما تبهکاران اموی این حد را هم دربارهٔ حضرت حسین بن علی (ع) رعایت نکردند. ـ تکلم سر مقدس این دو بزرگوار طبق روایات، پس از جدا شدن از بدن.
سیّد جواد
روز عید غدیر، خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «یا اَیهاَ الَّرسول بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلیک». () اگر جانشین خود را تعیین نکنی، آن زحمات ۲۳ ساله‌ات، هیچ خواهد بود. پس بزرگ‌ترین نعمتی را که خداوند به انسان ارزانی فرموده ولایت است که با هیچ نعمت دیگری قابل مقایسه نیست و خاص مومنان است. پرچمدار این ولایت امام حسین (ع) است؛ چرا که در حدیث کساء، وقتی امام حسین (ع) وارد شد خطاب آمد که اصحاب کساء کامل شدند. تمام انبیا برای رسیدن به قرب الی الله، باید از سیر ولایی ابا عبدالله عبور کرده باشند تا به مقام و منزلت رفیع‌تری نائل شوند؛ از ابراهیم خلیل الرحمن در امتحان ذبح پسرش اسماعیل تا نوح و سایر انبیا (ع).
سیّد جواد
روزی کسی به خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد السلام علیک یا امیرالمؤمنین. پس آن حضرت برخاست و ایستاد و فرمود: «ساکت باش که این اسم سزاوار نیست مگر برای حضرت علی (ع) زیرا فقط خداوند او را به این اسم نامیده و کسی به این اسم نامیده نمی‌شود مگر این‌که خدا از او راضی باشد».
sadeghi
شاه اسماعیل صفوی، پس از تصرف بغداد، برای زیارت کربلا و شهدای مدفون در آن‌جا، عزم سفر کرد. پس از شنیدن قضیهٔ طعنه زدن () مردم به جناب حر، خودش نزد قبر رفت و امر کرد قبر را نبش کنند. چون به جسد حر رسید، جسد را با همان کیفیت که روز عاشورا شهید شده بود، دید. لباس جنگ، محاسن و نیم چکمه‌های چرمی‌اش به جا بود و جنازه آن‌قدر تازه مانده بود که کسی باورش نمی‌شد از شهادت آن مرد چندین قرن گذشته باشد. در این وقت چشم شاه اسماعیل به دستمالی می‌افتد که بر پیشانی حر بسته شده بود. شاه اسماعیل گفت: آن دستمال را برای من باز کنید تا به قصد تبرک در کفنم بگذارم. دستمال را که باز کردند، خون تازه جاری شد. هر دستمال دیگری به جای آن بستند، خون قطع نمی‌شد تا بالاخره فهمیدند باید دستمال، همان دستمالی باشد که روز عاشورا امام به سر او بسته است. بنابراین، وقتی دستمال را بستند، خونریزی هم قطع شد. پس شاه اسماعیل به حسن حال و مقام حر شهید، پی برد و امر کرد قبه و بارگاه بر آن قبر بنا کرده، خادمی بر آن بگمارند
سیّد جواد
حر گفت: «به خدا قسم می‌خورم که خویشتن را در میان دو راهی بهشت و دوزخ سرگردان می‌بینیم و باز به خدا سوگند می‌خورم که جز سرای بهشت را برنگزینم؛ هر چند که در این راه جسمم تکه تکه شده، جسدم با آتش سوزانیده شود». حر پس از گفتن این کلام، سوار اسب شده و به سوی خیام حسینی رفت؛ در حالی‌که دستان خویش را به علامت تسلیم روی سر خود نهاده، می‌گفت: «خداوندا، به سوی تو باز می‌گردم. توبهٔ مرا قبول نما زیرا من دل اولیای تو و فرزند دختر پیامبر تو را لرزاندم». سپس خطاب به امام حسین (ع) گفت: «فدایت شوم. من همان کسی هستم که همراه تو آمدم و اجازه ندادم که تو به سوی مدینهٔ جدت بازگردی و کار را بر تو سخت گرفتم. من نمی‌دانستم قصد این مرد جنگ و پیکار است. من اکنون توبه می‌کنم. آیا خدا توبهٔ مرا می پذیرد»؟ امام حسین (ع) فرمود: آری خدا می‌پذیرد.
سیّد جواد
امام رضا (ع) به ریان شبیب فرمودند: «یَا بنَ شَبیب اِن سرک اّن تَسکُنُ الغُرُف المُبنیهَ فِی الجَّنَه مَعَ النَبی (ص) فَالعَن قَتلَه الحُسَین (ع)»() ای پسر شبیب، اگر می‌خواهی در غرفه‌های بنا شدهٔ بهشتی همراه پیامبر (ص) باشی، بر قاتلان حسین (ع) لعنت فرست.
سیّد جواد
در تفسیر جلیل شیخ علی بن ابراهیم قمی دربارهٔ آیهٔ ۷ از سوره مبارکه مریم؛ «لَم نَجعَل لَه و مَن قَبلُ سَمیا» آمده که قبل از او، کسی بدین نام خوانده نشد. امام باقر (ع) فرمودند: «یحیی بن زکریا و امام حسین (ع) قبل از خود هم‌نامی نداشتند. آسمان و آفتاب برای آن‌ها چهل روز گریه می‌کردند و گریهٔ آفتاب آن بود، که طلوع و غروب به حالت سرخی در می‌آمد، و ملائکه، گریه کنندگان او در آسمان‌ها بودند». در کامل الزیاره با سند، از مردی از اهالی بیت المقدس نقل شده است که بعد از شهادت امام حسین (ع)، دیوارها سرخ شد؛ مانند خون بسته و سه روز باران خون تازه آمد. در کتاب یاد شده، داوود بن خرقه از امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمودند: «آسمان و زمین بر حسین بن علی (ع) و بر حضرت یحیی بن زکریا یک سال گریستند و گریهٔ آسمان سرخی اوست».
سیّد جواد
در کتاب کامل الزیاره از ایان بن تغلب نقل می‌کند، که صادق آل محمد (ص) فرمودند: «همانا چهار هزار ملک فرود آمدند و می‌خواستند در رکاب حسین بن علی (ع) کارزار کنند ولی حضرت به آن‌ها اجازه نداد. ملائک به آسمان صعود کردند تا اجازه بگیرند. پس از بازگشت به زمین، حسین (ع) را شهید یافتند. از این روی ایشان نزد قبر او هستند پریشان حال و آشفته مو و گرد آلود مانده‌اند تا قیام حضرت مهدی (عج) که در رکاب او باشند و از یاران خاصهٔ حضرت (ع) به حساب می‌آیند.
سیّد جواد
چون خداوند اراده کرد توبهٔ آدم (ع) را بپذیرد، پرده از برابر چشم او برداشته شد و او در ساق عرش، اسامی خمسه آل عبا را مشاهده کرد. پس فرمود این‌ها کیستند؟ جبرییل آن‌ها را معرفی کرده و فرمود: خدا را به این اسامی «یا حمیدُ بحق محمد (ص)، یا عالی بحق علی (ع)، یا فاطرُ بحق فاطمه (س)، یا مُحسنُ بحق الحسن (ع) و یا قَدیمَ الاحسان بِحق الحسین (ع) بخوان تا توبه‌ات مقبول حق شود».
سیّد جواد
باقیات صالحات به سه چیز است: ـ دانشی که کسی از آن بهره‌مند شود. ـ صدقهٔ جاریه. ـ فرزند صالح
reza.m.1001

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان