وبر همیشه فکر میکرد اقتصاد باید دامنه وسیعی داشته باشد، نگرشی که بعدها آن را در جامعهشناسی اقتصادی خود پروراند. در دهه ۱۸۹۰، زمانی که اقتصاد تدریس میکرد، بخشی از دوره درسی او به «رابطه بین اقتصاد و دیگر پدیدههای فرهنگی بهویژه قانون و دولت» اختصاص داشت و وقتی وبر، در سال ۱۹۰۴، در مقالهاش درباره عینیت برنامهای برای اقتصاد اجتماعی را طراحی میکرد، نوشت که «دامنه پدیده اجتماعی-اقتصادی تقریبا بیکران است».
esrafil aslani
به گفته وبر، دولت عقلایی مدرن تنها در غرب به وجود آمد. در فرازهای مختلف در بخش اول اقتصاد و جامعه به ویژگیهای اصلی این دولت مدرن اشاره شده است: مشروعیت دولت عقلایی عمدتا بر قدرت قانونی تکیه دارد؛ منابعش عمدتا از طریق مالیات تامین میشود؛ و دستگاه اداری و اجرایی آن نوعا در شکل دیوانسالاری ساماندهی میشود که -مثل نظام حقوقیاش- باید بهشدت قابلپیشبینی باشد تا پیشرفت سرمایهداری عقلایی را امکانپذیر سازد.
فرزانه
برخی از مفاهیمی که وبر ارائه میکند بر علوم اجتماعی تاثیر زیادی داشته است، از جمله تعریف او از دولت و قدرت. فصل اول همچنین شامل برخی مفاهیم کلی جامعهشناختی است که در جامعهشناسی اقتصادی نقشی محوری دارند، بهویژه واژههایی چون «مبارزه»، «رقابت»، مناسبات اجتماعی «باز» و «بسته» و «همگونیهای تعینیافته با منافع شخصی».
فرزانه