بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رمان‌های ده‌ثانیه‌ای (مجموعه داستان‌های ۲۵ کلمه‌ای) | طاقچه
تصویر جلد کتاب رمان‌های ده‌ثانیه‌ای (مجموعه داستان‌های ۲۵ کلمه‌ای)

بریده‌هایی از کتاب رمان‌های ده‌ثانیه‌ای (مجموعه داستان‌های ۲۵ کلمه‌ای)

۲٫۸
(۱۸)
برای فروش: کفش‌های نوزاد، استفاده‌نشده.
min
پسر مبتلا به اوتیسم می‌خواست سر سگ ماده را نوازش کند. سگ هم سر جایش باقی ماند و چنان به نوازش او تن داد که انگار دنیا را از پسر گرفته‌اند و او تنها چیزی است که برای نوازش کردن پیدا می‌شود.
Abolfazl
زن مبهوت به او خیره ماند و بعد نیشخندی زد: «یک لیوان دیگر آبجو می‌خواهی؟» اسماعیل آهی کشید. این روزها دیگر کسی کتاب نمی‌خواند.
Abolfazl
روی کارت نوشته بود: «انصراف از تحصیل. دلیل: مرگ دانشجو». استاد نام دانشجوی مرده را به خاطر می‌سپارد، تا به هنگام تصحیح مقاله‌های دانشجویان، تنها به مقاله‌ی او دل بدهد.
ka'mya'b
زن مانند ادوکلن‌های تقلبی بود: اول رایحه‌ی بسیار خوبی دارند. ولی در عرض نیم ساعت بوی‌شان می‌رود.
Abolfazl
«خودم را زنده نگاه داشتم».
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
انجمن هنر مسابقه‌ی به تصویر کشیدن آینده را برگزار کرده بود. بوگدان تصادفاً بوم نقاشی خالی‌ای را میان نقاشی‌هایش برای مسابقه فرستاد. بوم خالی برنده شد.
Ghazal Karavan
«خواهش می‌کنم. فقط یک لبخند».
نویسنده‌کوچك.
پسرک هرگز آخرین چیزی را که در چشمان خواهرش دید، فراموش نمی‌کرد. همان وقتی که تفنگی که فکر می‌کرد پر نیست را، به سویش نشانه رفته بود.
ka'mya'b
«خودم را زنده نگاه داشتم».
نویسنده‌کوچك.
«پادشاه مرد و سپس ملکه مرد». یک داستان است. «پادشاه مرد و سپس ملکه از غصه دق کرد». یک پی‌رنگ است.
min
فامیل من گایش است. می‌خواهم عوضش کنم.
Abolfazl
زیبای خفته ناراحت سوزن دوک نخ‌ریسی نبود. این بوسه‌ی بیداری بود که از آن نفرت داشت.
F.Basiri
استیس بادزکو/چرا دفتر برنامه‌ریزی روزانه ندارم در تقومیش، پای روز مرگ پدر من نوشته بود: به پسرت زنگ بزن
Shima.F
یک قطره ادرار. دعایی بی‌پاسخ. دومین خط صورتی پایان کودکی یک نفر را به آغاز کودکی دیگری پیوند می‌زند.
N
اتوبوس سرویس مدرسه ما را اول سوار می‌کرد تا به خیال خودمان اولین کسانی باشیم که صندلی‌های عقب اتوبوس را صاحب می‌شویم. سیاستشان این بود که بچه‌های سفیدپوست را جلو بنشانند.
lyraesara
در تقومیش، پای روز مرگ پدر من نوشته بود: به پسرت زنگ بزن.
min
دنبال جسد گمشده می‌گشتیم. صدها پیاز گل سوخته در منطقه‌ی درخت‌زدوده و چهار جسد پیدا کردیم. هیچ‌کدامشان جسدی که ما دنبالش می‌گشتیم نبودند.
Shima.F
جویس کارول اوتس/سال اول بیوه «خودم را زنده نگاه داشتم».
Sonya Son_sonia_sonia
جو. آر. یانسدیل/بازگشت او را در اعماق زمین دفن کردند. دوباره.
نون صات

حجم

۶۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۶۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد