کالینز بارها از ما خواست در مسیر ارزیابی عملکرد شرکتها، به نقش مدیران ارشد توجه چندانی نکنیم تا بتوانیم از این باور مرسوم که همه محاسن و معایب یک شرکت را به مدیران ارشد آن نسیت میدهند، فاصله بگیریم. اما در ادامه مسیر متوجه خصوصیاتی در مدیران شدیم که عادی نبود و ما هم نمیتوانستیم آنها را نادیده بگیریم. بعدتر متوجه شدیم مدیران شرکتهای برجسته و عالی، تقریباً خصوصیاتی مشابه دارند
هلیا خرسانی
داشتن رویکرد صادراتی یک تفکر و یک بینش اقتصادی است. درک اهمیت صادرات باید در ذهن تکتک کارگران و مدیران شرکت نهادینه میشد. باید باور میکردیم مشتری صادراتی، ضامن حیات شرکت است. اما پیدا بود راه زیادی داشتیم تا به این اعتقاد برسیم و طبق آن برنامهریزی و عمل کنیم.
هلیا خرسانی
یادم است آن روز خیلی سعی کردم برای اعضای جلسه روشن کنم که مشکل اصلی، بینالمللی نبودن شرکت است -ما بلد نبودیم مطابق استانداردهای بینالمللی رفتار کنیم-
هلیا خرسانی
دورِ موفقیت در این جور شرکتها حاصل خوب چفت شدن سه بخش به هم پیوسته است که مثل یک چرخدنده با هم ارتباط دارند. کارکنان منضبط، فکر منضبط و دست آخر اقدام منضبط. هر برنامه و طرحی که وارد این چرخه شود با کمترین تنش و بیشترین بهرهوری، به عالیترین شکل ممکنش اجرایی خواهد شد و سازمانهایی که این چرخه را دارند، عالی عمل میکنند. در این شرکتها خوب بودن، دشمن عالی شدن است
هلیا خرسانی
«شاهکلید گنج مقصود یک جمله است، خوب، دشمن عالی است»
هلیا خرسانی
«یادتان باشد شرکتهایی موفق بودهاند که با دیگر شرکتهای موفق دنیا به زبان مشترک و منافع مشترک رسیدهاند
هلیا خرسانی