نور ایران
ای مظهر خورشید خراسان
ای نور رخت بر سر ایران
جانم به فدای هشتمین شاه
تابیده به قلب وجانم آن ماه
تو دلبر آسمانیانی
نور دل و جان مردمانی
روشنگر اختران زیبا
من ملتمس دعایم آقا
من را بطلب برای دیدار
بسیار دلم گرفته بسیار
خواهم که ضریح تو ببینم
یک لحظه در حرم بشینم
احساس کنم امام خوبم
انداخته یک نظر به سویم
وقتی بروم به شهر مهریز
شادم که ز مهر او لبریز
باشم پسری که خوب و پاک است
چون گفتهٔ آن امام پاک است
سید مهدی میرطبایی. کلاس دوم راهنمایی
مادربزرگ علی💝
من در گوشهٔ نگاهت، هواشناسی کردم
با اینکه خود هواشناس نیستم
اما هوای چشمان تو را خوب دارم
میگفتم فردا! پس فردا یک ماه دگر
چشمانت بارانیست
و آفتابی کردن چشمان تو معمائیست
رعنا کریم آبادی زاده. کلاس پنجم
:)
صدای زوزهٔ باد از بیرون اتاقم به گوش میرسید. شب سردی بود و انگار این شب پایانی نداشت. عصبی و کلافه بودم و خواب از چشمانم پریده بود. باخودم فکرمیکردم چطور ممکنه یک نفر اینقدر خودخواه و مغرور باشه؟
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
میخواهم شاد زندگی کنم
شهرزاد بانو😇
راه مستقیم را انتخاب کرد
:)
- ببخشید فرصت نکردم مثل تو کاردستی خوشکل درست کنم. ما همیشه همدیگه رو دوست داریم مگه نه!
i_ihash
ای کاش
ای کاش گوشی بود تا صدایم را زمزمه میکرد.
ای کاش قلبی بود تا حسم را میشنید.
ای کاش نگاهی بود تا غم را از نگاه من میچید.
ای کاش ای کاش نبود،
تا زندگی ساده و دلربا بود
Aysan
میخواهم شاد زندگی کنم
شهرزاد بانو😇
چون وقتی امتحانم رو خراب میکردم هم قیافم همینجوری میشد
:)
هر چیزی پایانی دارد. قصهها، کتابها، حتی آدمها.
یك رهگذر