بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من و یگانه‌ و دیوار | طاقچه
کتاب من و یگانه‌ و دیوار اثر پرویز خرسند

بریده‌هایی از کتاب من و یگانه‌ و دیوار

نویسنده:پرویز خرسند
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
شنیده بودم اگر گل زرد را به کسی هدیه کنی، یعنی تو را دوست ندارم. با خود می‌گفتم چرا؟ رنگ زرد که خیلی زیباست از قرمز هم قشنگ‌تر است. چرا باید رنگ دوستت ندارم باشد؟ نه! باید این رنگ دوستت دارم باشد...!
گیسو
خوشبختی بیرون از ما وجود ندارد. اصلاً هیچ اسم معنایی دور از انسان معنی نمی‌دهد. اگر من نخواهم خوشبخت باشم، هیچکس نمی‌تواند خوشبختم کند و خوشبختی ایثار است. من که تو را خوشبخت می‌خواهم و هستی و مهربانی‌ام را ایثار می‌کنم تا «تو» ی خوشبخت را به تماشا بنشینم، خود به خوشبختی بزرگتری دست می‌یابم.
Nafiseh R
اگر طاعون کامو را خوانده باشی، شاید تو هم به باور من رسیده باشی. در آنجا آدم‌ها مرگ را لمس می‌کنند، و صبح که از خانه درمی‌آیند لاشه‌ها را می‌بینند که در کوچه و خیابان ردیف شده است. و به هم که نگاه می‌کنند می‌اندیشند، شاید لحظه‌ای دیگر، هم را نیابند، و حیف‌شان می‌آید که در این فرصت کم، مهربانی را از هم دریغ کنند.
Nafiseh R
«دیار خاموشان» را نمی‌شناسم. اما آدم خاموش را چرا. بدبختی را نمی‌شناسم. اما آدم بدبخت را چرا. خوشبختی را نمی‌شناسم. اما آدم خوشبخت را چرا. پس اینجا اگر خاموشی است، گناه از من خاموش است. و اگر بدبختی می‌تواند جایی بماند و به فکر رفتن نیفتد، به خاطر این است که کسی خودش را تسلیم کرده است. و فاتح هیچوقت سرزمین فتح شده را ترک نمی‌کند. چرا که واگذاشتن سرزمین گشوده شده، یعنی دست شستن از فتح و فرود آمدن از مقام فاتح. و هیچ غالبی به این سادگی جایش را با مغلوب عوض نمی‌کند.
Nafiseh R

حجم

۱۳۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۳۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد