اگر برای شما وزیر باشم بهتر از آن است که امیر باشم... (خطبه ۹۲).
Nimamooo
به خدا سوگند، اگر چیزی را که عثمان بخشیده، نزد کسی بیابم، آن را به صاحبش بازمیگردانم، هرچند، آنرا کابین زنان کردهباشند یا بهای کنیزکان. که در دادگری گشایش است و آنکه از دادگری به تنگ آید از ستمی که بر او میرود، بیشتر به تنگ آید (خطبه ۱۵).
Nimamooo
آری، اگر میخواستم، راهش را میدانستم که چگونه به عسل ناب، مغز گندم و بافتههای ابریشمین دست یابم. امّا چه دور است که هوای نفس بر علی چیره شود و شکمبارگی او را بر سر سفره رنگین نشانَد تا به انتخاب خورشها پردازد در حالی که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که خواب قرص نانی را هم نبیند و سیری را اصلًا نشناسد، یا چگونه شب را سیر و سیراب بخوابم و حال آنکه اطرافم شکمهایی گرسنه و جگرهایی سوخته باش
|قافیه باران|
ای دنیا ای دنیا، از من دور شو آیا میخواهی مرا به خود مشغول داری، یا شیفته من شدهای نه، هنوز نتوانی که علی را بفریبی، هرگز، هرگز برو این دام بر مرغ دگر نِه من به تو نیازی ندارم و تو را سه طلاقه کردم و دیگر به سویت رجوع نخواهم کرد، که زندگانیت کوتاه است و ارزشت اندک و آرزویت ناچیز. آه از کمی توشه و درازی راه و دوری سفر و سختی منزل.
|قافیه باران|
ما الگوی زندگی هستیم، واماندگان باید خود را بدان رسانند و تندروان باید به آن باز گردند.
|قافیه باران|
خدایا، مرا بهتر از آنچه دیگران م یپندارند قرار ده، و آنچه را نم یدانند، بر من ببخشای.
|قافیه باران|
من طریق شکیبایی گزیدم، درحالیکه، همانند کسی بودم که خاشاک به چشمش رفته، و استخوان در گلویش مانده باشد
|قافیه باران|
خدایا اینان از من خستهاند، و من از آنان خسته. آنان از من به ستوهاند، و من از آنان دلشکسته. پس بهتر از آنان را مونس من دار، و بدتر از مرا بر آنان بگمار (خطبه ۲۵).
|قافیه باران|
اگر با این شمشیرم بر فرق مؤمن زنم که مرا دشمن دارد هرگز نخواهد داشت، و نیز اگر همه دنیا را به کام منافق ریزم که مرا دوست بدارد نپذیرد.
|قافیه باران|
براستی من به راههای آسمان از راههای زمین داناترم
|قافیه باران|
سقف نجران با مشاهده سیمای مصمم و نورانی آنان، به مسیحیان گفت: چهرههایی که من میبینم اگر از خدا درخواست کنند کوهی را جا بر کند، برخواهد کند. زنهار مباهله نکنید که هلاک میشوید
کاربر ۱۱۷۰۸۷۰