بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انقراض پلنگ ایرانی با افزایش بی رویه‌ تعداد گوسفندان | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب انقراض پلنگ ایرانی با افزایش بی رویه‌ تعداد گوسفندان اثر سید مهدی موسوی

بریده‌هایی از کتاب انقراض پلنگ ایرانی با افزایش بی رویه‌ تعداد گوسفندان

انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۶ رأی
۴٫۸
(۱۶)
از یاد برد هرچه که قبلاً به یاد داشت امّیدهای مسخره‌ای که زیاد داشت به هر چه در زمین و زمان اعتقاد داشت زل زد به سقف... گریه‌تر از ناامید بود
soroush
زنی که مثل خودش بود اگر کمی بد بود زنی که مال کسی نیست و نخواهد بود
.ً..
زندگی لمس دست کوچیکت آخر کوچه‌های بن‌بسته
.ً..
شک به خنده‌ی دشمن شک به دست ِ یاری ِ دوست!
کاربر ۶۳۳۴۸۸
و کاشتند آخر هر جمله «کاش» را گردن زدند بغض میان صداش را کشتند یک به یک همه‌ی شعرهاش را زل زد به سقف... گریه‌تر از ناامید بود
soroush
این بار محکم‌تر بزن شب را در ِ گوشم ساکت نگاهت می‌کنم... این بچّه گستاخ است این آب و این قبله خبرهای بدی دارند که سرنوشت گوسفندان، دست سلّاخ است جایی نخواهم رفت جز میدان آزادی... این را کسی می‌گفت که سوراخ سوراخ است
AliHajizadeh
مثل یک بچّه گربه‌ی تنها سر خود را به پات مالاندم مثل ترس ِ پرنده‌ای رفتی بر سر حرف‌های خود ماندم پشت فرمان ِ دوستت دارم سمت یک پرتگاه می‌راندم چشم تو بر لباس‌های عروس من برای تو شعر می‌خواندم!!
soroush
عشق رؤیای ماست، خائن نیست! هیچ چی با تو غیرممکن نیست می‌توانم تو را خیال کنم، می توانم که شاعرت باشم
arghavan
با این‌که هیچ راه فراری نیست با این‌که واقعاً ته خط هستم باید که زندگی بکنم وقتی تنها دلیل زندگی‌ات هستم
Sina Iravanian
خداحافظی می‌کنه با خودش می‌خواد که بره تا ابد گم بشه
.ً..
صدای زمین و زمان توو سرم ولی اون‌که عاشق‌تره ساکته
cuttlas
یک خیابان ناتمام شوی... همه‌ی عمر، عابرت باشم
arghavan
چه کوچک است و غم‌انگیز آرزوهاتان! بهشت گاو پر از کاه و یونجه و پهن است
Sina Iravanian
یا بغض در کنار خیابان، یا گریه و فرار از ایران یا خودکشی ِ داخل زندان، پایان دادگاه من این است
.ً..
اوّلین کار اشتباه منی آخرین کار اشتباه منی آسمونم چقدر دیوونه‌ست قرص آرام‌بخشِ ماهِ منی
.ً..
نه میل به آغاز و نه پایان دارم عمری‌ست که مرده‌ام ولی جان دارم آیا ماهی به آب ایمان دارد این‌گونه که من به عشق ایمان دارم؟!
AmirHossein
حال ما را کسی نمی‌فهمد سال‌ها سوختیم و دود نداشت زندگی یک دروغ مسخره بود هیچ‌کس واقعاً وجود نداشت!
arghavan
دیکتاتورها به دنیا می‌آیند دیکتاتورها حکومت می‌کنند دیکتاتورها می‌میرند
آیه بانو راد(ایراندخت)
در فلسفه خوانیم به شک می‌افتم هر وقت پدر، نماز شب می‌خواند
آیه بانو راد(ایراندخت)
[از خواب‌ها پرید، از گریه‌ی شدید امّا کسی نبود... امّا کسی ندید...] از خواب می‌پرم، از گریه‌ی زیاد از یک پرنده که خود را به باد داد از خواب می‌پری از لمس دست‌هاش و گریه می‌کنی زیر ِ پتو یواش از خواب می‌پرم می‌ترسم از خودم دیوانه بودم و دیوانه‌تر شدم از خواب می‌پری سرشار خواهشی سردرد داری و سیگار می‌کشی از خواب می‌پرم از بغض و بالشم که تیر خورده‌ام که تیر می‌کشم از خواب می‌پری انگشت‌هاش در... گنجشک پر... کلاغ پر... پر... پرنده پر... از خواب می‌پرم خوابی که درهم است آغوش تو کجاست؟! بدجور سردم است از خواب می‌پری از داغی پتو بالا می‌آوری... زل می‌زنی به او...
Eiman Raziabadi

حجم

۱۱۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

حجم

۱۱۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۳۶ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان