بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هفت پیکر | طاقچه
تصویر جلد کتاب هفت پیکر

بریده‌هایی از کتاب هفت پیکر

نویسنده:نظامی گنجوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۸ رأی
۴٫۰
(۸)
قصر خورنق: بعد از چهار سال که بهرام بزرگ شد، نعمان به پسر خود منذر گفت که به خاطر خشکی هوا و گرمای زمین و طبع نازک و نرم این ملک زاده باید کاخی بلند ساخته شود تا بهرام در آنجا نشو و نما کند. هیچ کس نتوانست قصری با این ویژگی بسازد تا این که به نعمان خبر آوردند که استاد و هنرمندی رومی به نام سمنار می تواند این کار را انجام دهد. سمنار با دعوت نعمان مشغول به کار شد و پنج سال روی بنا کار کرد و کاخی با ویژگی های منحصر به فرد به نام «خورنق» ساخت.
S
وقتی بهرام با اقبالی خجسته زاده شد، پدرش یزدگرد در صدد دیدن طالع برآمد. آن گونه که نظامی می سراید یزدگرد پادشاهی ظالم بود که پسرانش به تقاص ظلمش می مردند، این بار منجمان حکم کردند که برای سالم ماندن بهرام او را در میان قوم عرب ببرند و پرورش دهند بهرام از کودکی نزد نعمان پسر منذر پادشاه عرب حیره در ولایت یمن از مستعمرات پادشاهی ایران بزرگ شده بود. یزدگرد او را برای امنیت و تربیت راه و رسم شاهی به آن جا فرستاده بود.
S
کیست کو بر زمین فرازد تخت که آخرش هم زمین نگیرد سخت
Amir Ganjkhani
کیست کز عاشقی نشانش نیست؟ هرکه را عشق نیست، جانش نیست
Amir Ganjkhani
بهرام گور در ادبیات فارسی شاید به علت تاثیر نظامی گنجوی نشان رمز و راز و پادشاهی است که با طی مدارجی به کمال می رسد
Amir Ganjkhani

حجم

۲۳۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

حجم

۲۳۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد