بریدههایی از کتاب مشروعیت اقامه حدود و تعزیرات در عصر غیبت
جان فرایر که در عهد شاه سلیمان (۱۶۶۶ ـ ۹۴ م) به ایران آمده، مینویسد سارق را لای دیوار مینهادند و دزدان لاهای کمبها را به فلک میبستند و به پای آنها چوب میزدند. این دو نوع کیفر خاص ایران بود و با موازین شرع مباینت داشت.
f_altaha
از میان جرایم حدی، به دو جرم زنا و لواط در آموزههای زرتشت اشاره شده است. در این آموزهها، زنا به شدت نکوهش گردیده، کیفری همچون اعدام را به همراه دارد. از بند ۳۱ و ۳۲ بخش پنجم وندادید اوستا استفاده میشود کیفر لواط از روی عنف، هزار و ششصد تازیانه است، ولی در لواط از روی سازش و رضایت، توبه در شرایط خاصی موجب سقوط کیفر بوده است
f_altaha
یتالله خویی، ولایت فقیه را در امور حسبه، فتوا و قضا محدود میسازند؛ بدین معنا که فقیه تنها در اموری از قبیل فتوا و قضا، سرپرستی اطفال بیسرپرست و اموال مجهول المالک و...، ولایت دارد. وی در این باره مینویسد:
در بحث ولایت فقیه از کتاب مکاسب ذکر کردیم که روایت مورد استدلال در ولایت مطلقه، از نظر سند و دلالت مورد خدشه است و بررسی تفصیلی این مطلب را به محل خودش ارجاع میدهیم. بله، از روایات معتبر اینچنین استفاده میشود که فقیه در دو مورد فتوا و قضا ولایت دارد، اما روایتی که از نظر سند و دلالت قطعی باشد، ما را بر ولایت فقیه در دیگر موارد رهنمون نساخته است.
و نیز:
ولایت برای فقیه در عصر غیبت، محققاً به واسطه دلیل ثابت نشده است و ولایت اختصاص به رسول خدا (ص) و ائمه (ع) دارد و چیزی که از روایات برای فقیه به دست آمده، یکی نفوذ قضاوت فقیه، و دیگری حجیت داشتن فتوای اوست و تصرف در مال ناتوان و غیره از اموری است که در شأن مقام ولایت است و فقیه فقط در امر حسبه ولایت دارد، آن هم نه به معنای ولایت مورد ادعا.
f_altaha
مسئله حسبه و امور حسبیه از مباحثی است که از فقه حکومتی اهل سنت وارد فقه شیعه شده، فقهای اهل سنت را باید بنیانگذاران این اصطلاح به شمار آورد. گفته شده اهل سنت نیز این نهاد را از تشکیلات روم قدیم و از نهادی به نام «کنسورت» اقتباس کردهاند که عمده وظایف آن نظارت بر بازارها و اخلاق عمومی بوده است
f_altaha
غیبت به فتح غین و باء، مصدر عربی است و در لغت به چند معنا، مثل ناپدید شدن، دور شدن، جدایی، غایب شدن و ضد حضور آمده است. در جمعبندی میتوان گفت غیبت در دو معنا به کار میرود و دیگر معانی به این دو معنا باز میگردد: یکی «عدم حضور» و دیگری «عدم ظهور». البته «غیبت» در مقابل «حضور» معنایی عرفانی نیز دارد. در این معنا غیبت یعنی حالت بیخبری از خلق که گاه به عارف دست میدهد. در قرآن کریم «غیب» در مقابل «شهود» نیز به کار رفته است. در این معنا، جهان به دو جهان غیب و شهادت تقسیم میشود که یکی محسوس و دیگری نامحسوس است.
همچنین غیبت به کسر غین به معنای نقل بدیهای فرد در جمعی است که او در آن حضور ندارد. اصطلاح دیگری که این معنای غیبت را میرساند، پشت سر کسی بدگویی کردن یا پشت سر کسی حرف زدن است. زمانی آن چه پشت سر کسی گفته میشود غیبت نام میگیرد که اولاً آن فرد از شنیدنش ناراحت شود، و ثانیاً آن حرف راست باشد. اگر آن چه پشت سر فردی گفته شده، راست نباشد، «بهتان» یا «تهمت» نام میگیرد.
f_altaha
حجم
۳۸۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۸۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد