بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پیرمردی که داستان های عاشقانه می‌خواند | طاقچه
کتاب پیرمردی که داستان های عاشقانه می‌خواند اثر لوئیز سپول‌ودا

بریده‌هایی از کتاب پیرمردی که داستان های عاشقانه می‌خواند

۲٫۴
(۱۰)
یک بار دوست او نوشینو چنین توصیف کرد: «هیچ‌کس موفق به بند کشیدن صدای یک رعد نمی‌شود و هیچ‌کس موفق به تصاحب آسمان‌های فردی دیگر، در لحظه‌ی رهایی نخواهد شد.»
کاربر ۱۱۳۷۴۳۲
آنتونیو خوزه بولیوار، داستان‌های عاشقانه می‌خواند و دندانساز در هر سفر خود، خواندنی‌های تازهای برای او می‌آورد. پیرمرد پرسید: «غم‌انگیزن؟» دندانساز به او اطمینان داد. «گریه‌دار. به اندازه‌ی یه رودخونه می‌تونه اشکت‌رو دربیاره!» «با آدم‌هایی که واقعا همدیگر رو داست دارن؟»
کاربر ۱۱۳۷۴۳۲
در طول روز، انسان وجود دارد و جنگل، در شب انسان خود جنگل است.
Mitir
یک بار دوست او نوشینو چنین توصیف کرد: «هیچ‌کس موفق به بند کشیدن صدای یک رعد نمی‌شود و هیچ‌کس موفق به تصاحب آسمان‌های فردی دیگر، در لحظه‌ی رهایی نخواهد شد.»
Mitir
«بینوایان همه چیز را می‌بخشند، جز شکست را.»
محمد

حجم

۹۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۱ صفحه

حجم

۹۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۱ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد