یک بار دوست او نوشینو چنین توصیف کرد: «هیچکس موفق به بند کشیدن صدای یک رعد نمیشود و هیچکس موفق به تصاحب آسمانهای فردی دیگر، در لحظهی رهایی نخواهد شد.»
کاربر حسن ملائی شاعر
آنتونیو خوزه بولیوار، داستانهای عاشقانه میخواند و دندانساز در هر سفر خود، خواندنیهای تازهای برای او میآورد.
پیرمرد پرسید: «غمانگیزن؟»
دندانساز به او اطمینان داد.
«گریهدار. به اندازهی یه رودخونه میتونه اشکترو دربیاره!»
«با آدمهایی که واقعا همدیگر رو داست دارن؟»
کاربر حسن ملائی شاعر
در طول روز، انسان وجود دارد و جنگل، در شب انسان خود جنگل است.
Mitir
یک بار دوست او نوشینو چنین توصیف کرد: «هیچکس موفق به بند کشیدن صدای یک رعد نمیشود و هیچکس موفق به تصاحب آسمانهای فردی دیگر، در لحظهی رهایی نخواهد شد.»
Mitir
«بینوایان همه چیز را میبخشند، جز شکست را.»
محمد