بریده‌هایی از کتاب ملانصرالدین چگونه زندگیتان را تغییر می‌دهد؟! ( ۲۳ باور بنیادین که موجودی حساب بانکی شما را تعیین می‌کند)

اعضای یک خانواده‌ی خوشبخت به‌جای تعویض یکدیگر در موقع خطا و اشتباه، به‌تعمیر روابط فکر می‌کنند. آن‌ها خوب می‌دانند که خطا و اشتباه جزئی از زندگی است و دیکته‌ی بدون غلط، یک دیکته نانوشته است. در این خانواده، هرکدام از اعضا می‌دانند اگر خطایی بکنند، می‌توانند امیدوار باشند که بخشیده می‌شوند.

در این خانه‌ها هم مثل همه‌ی خانه‌های دنیا اختلاف نظر، بحث و حتی گاهی دعوا و دلخوری پیش می‌آید. اما، فرق این خانواده‌ها با بقیه در این است که اعضای یک خانواده‌ی خوشبخت خوب می‌دانند که در هر موقعیتی اعضای یک خانواده هستند و باید در کنار هم و پشتیبان هم باشند.

من مردانی را دیده‌ام که حتی جلوی فرزندانشان ابا دارند که به‌همسرشان بگویند دوستت دارم یا او را بغل کنند. اما همین افراد، به‌راحتی جلوی چشم فرزندان معصومشان الم‌شنگه راه می‌اندازند و امنیت و آرامش روانی را از آن‌ها سلب می‌کنند. من زنانی را دیده‌ام که به‌همسرشان می‌گویند زشت است که جلوی بچه‌ها مرا ببوسی. اما شرمسار این نیستند که زشت‌ترین کلمات و پرخاشجویانه‌ترین عکس‌العمل‌ها را در حضور آن‌ها نسبت به‌شوهرانشان به‌نمایش می‌گذارند.

به‌هر انسان موفقی که بنگرید، متوجه می‌شوید دارای شبکه‌ی بزرگ و مهمی از ارتباطات انسانی است. افراد موفق، استادان مسلم پیوندجویی هستند. آن‌ها زمانی که کفگیرشان به‌تهِ دیگ می‌خورد، به‌واسطه‌ی ارتباطات خود و کسانی که با آن‌ها مراوده دارند، می‌توانند امور خود را پیش ببرند.

گاه پیروی از علایق باعث می‌شود کاری را که وجهه و احترام اجتماعی دارد کنار بگذارید. گاه لازم است از سرکه‌ی نقد داشته‌هایتان، به‌امید رسیدن به‌حلوای نسیه چشم‌پوشی کنید. ممکن است جایگاه شما متزلزل شود و از چشم‌ها بیفتید، اما مطمئناً ایمان به‌علاوه‌ی عشق و استعداد، کیفیتی را به‌وجود می‌آورد که همه مشتری آن خواهند بود.

جدیت شما مهم‌ترین عامل پیش‌بینی‌کننده‌ی موفقیت شماست. دست به‌کار شوید...

برای پولدار شدن شرط نخست ایمان به‌خود و توانمندی‌های درونی است. از سرکوفت زدن و شماتت خود دست بردارید تا پول و ثروت به‌سوی شما جاری شود. اینکه خود را موجودی منفعل، ناچار و حقیر ببینید که به‌ساختن زندگی ایده‌آل قادر نیست، دلیل اصلی فقر و بی‌پولی شماست.

مهم نیست چقدر توانمند و قدرتمند هستید، اگر خود را باور نداشته باشید نمی‌توانید از استعدادها و توانایی‌های خود استفاده کنید. مثل این می‌ماند که میلیاردها دلار پول در حساب بانکی شما هست، اما چون از وجودشان خبر ندارید نمی‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

۳. آقای هیلتون، سرایدار یک هتل بود! او تمام نوجوانی و جوانی‌اش سرایدار بود. در حال حاضر ۴ هتل هیلتون در دنیا وجود دارد. او یکی از بزرگ‌ترین هتلداران زنجیره‌ای دنیاست. وقتی از او می‌پرسند: «تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی، چی شد که این شدی!» جواب می‌دهد: «من هتل‌بازی می کردم!». ـ آقای هیلتون، هتل‌بازی چیه، بگو ما هم به‌جای خاله‌بازی، هتل‌بازی کنیم!» ـ همه می‌دانند که در تمام دوران نوجوانی و جوانی سرایدار بودم و کیف مشتریان رو جابه‌جا می‌کردم و... شب‌ها که رئیس هتل به‌خانه می‌رفت، به‌اتاقش می‌رفتم؛ لباس‌هایم را درمی‌آوردم؛ لباس‌های رئیس هتل را می‌پوشیدم؛ پشت میزش می‌نشستم؛ و هتل‌بازی می‌کردم.

کسی تا حالا برنامه‌ای برای شکست خوردن، چاق شدن یا احمق بودن ننوشته! این چیزها وقتی اتفاق می‌افتد که شما برنامه‌ای نداشته باشید.

۲. خانم کیت وینسلت، بازیگر نقش رُز در فیلم تایتانیک، هنگام دریافت جایزه اسکار می‌گوید: «وقتی بچه بودم، هروقت می‌رفتم حمام، شامپویم را بغل می‌کردم و می‌گفتم این جایزه اسکاره!» او در این مراسم اشک از چشمانش سرازیر می‌شود و می‌گوید: «اما این دیگه واقعاً شامپو نیست و جایزه اسکاره!».

ممکن است بگویید از اینکه این‌قدر درباره اهمیت هدف مطلب خواندم و شنیدم، خسته شدم. جواب من یک سؤال است: آیا شما اهداف و برنامه‌ریزی‌های مکتوب و مدون روزانه، ماهانه و سالیانه دارید؟ آیا می‌دانید دو سال آینده کجا قرار دارید؟ زندگی ایده‌آل شما چیست؟ آیا هر روز به‌آن فکر می‌کنید؟ آیا روزانه طعم شیرین تحقق خواسته‌های خود را می‌چشید؟ آیا... بگذریم. اگر جواب‌های شما عمدتاً منفی است، بدانید شانس موفقیت شما کم است. زیرا، ثروتمندان و افراد موفق برخلاف شما رفتار می‌کنند. آن‌ها به‌روشنی و وضوح می‌دانند از زندگی چه می‌خواهند. آرزوهای بزرگ مکتوب دارند و هر روز دقایقی به‌آن‌ها فکر می‌کنند. این کار، تمرکز و انگیزه‌ی لازم را برای پیگیری خواسته‌های عمده به‌آن‌ها می‌دهد.

همه‌ی اتفاقات خوشایند از رؤیا و هدف آغاز می‌شود. سنگ بنای همه‌ی موفقیت‌ها برنامه داشتن است. با هدفگذاری، مهم‌ترین و اولین قدم بزرگ را در شاهراه ثروتمند شدن برداشته‌اید. اهداف، ثروت‌های شما هستند.

باورهای ثروت‌ساز ۱. دنیا، سرشار از نعمت و فرصت‌های طلایی است. ۲. هستی بر اساس نظم‌وترتیب اداره می‌شود. ۳. انسان موجودی مختار و دارای قدرت تسلط بر زندگی است. ۴. من انسانی توانمند و کارآمد هستم. ۵. من از استعدادهای ذاتی متنوعی برخوردارم. ۶. من از فراست و خلاقیت لازم برای مقابله با تنگناها و حصول نتایج مطلوب برخوردارم. ۷. من انسانی محترم و باارزش و دوست‌داشتنی هستم. ۸. آینده امیدبخش و زیباست. ۹. مشکلات، فرصت‌هایی برای رشد و شکوفایی هستند.

باورها و نگرش‌های بنیادین به‌تولید افکار و خیالات اتوماتیک منجر می‌شوند. یعنی، بدون اینکه خبر داشته باشیم، بر اساس نوع باورهایمان، افکاری در ذهن ما شکل می‌گیرد. این افکار، روحیات و هیجان‌های ما را می‌سازند و ما بر اساس نوع حالت‌های روحی خود، رفتارهایی از خود نشان می‌دهیم. نگرش مثبت به‌شکل‌گیری افکار مثبت منجر می‌شود. افکار مثبت، هیجان‌های مثبت خلق می‌کند و هیجان‌های مثبت مانند امید، انگیزه، شادی و شور، مولد رفتارهای کارآمد می‌شوند و در ادامه، رفتارهای کارآمد به‌نتایج و دستاوردهای مطلوب منجر می‌شود. لذا، باید گفت پول و دارایی‌های مادی تجسم عینی سرمایه‌های روانی و در رأس آن‌ها نگرش‌های مثبت و مؤثر است.

مدلِ «از باور تا رفتار» حالِ بد در باورها و افکار ناکارآمد ریشه دارد. آنچه انسان را دچار احساسات ناخوشایند می‌کند، نه الزاماً اتفاقات و اوضاع پیرامونی که باورهای او نسبت به‌اتفاقات است. نشان به‌آن نشانی که دو اتفاق ناخوشایند برای دو نفر روی می‌دهد، اما آن‌ها به‌یک اندازه دستخوش عواطف منفی نمی‌شوند. زیرا، هرکدام به‌شکلی این اتفاق را تجزیه و تحلیل کرده‌اند.

دو نفر ورشکسته می‌شوند. نفر اول افسرده می‌شود و کنج عزلت را برمی‌گزیند. حتی ممکن است دست به‌خودکشی بزند. اما نفر دوم، وجود موانع و مشکلات را در مسیرِ موفقیت امری طبیعی می‌داند. بنابراین، خودش را جمع‌وجور کرده، در صدد کشف راه‌حل‌های مناسب برای خروج از بحران برمی‌آید.

فقر، حاصل افکار و نگرش‌های فقیرانه است. نگرش یا دیدگاه، اساس موفقیت انسان را تشکیل می‌دهد. ما آن‌طور تصمیم می‌گیریم و عمل می‌کنیم که می‌اندیشیم. در بسیاری موارد، موقعیت‌های یکسانی برای افراد وجود دارد. اما، نگرش‌های متفاوت، سرنوشت‌های مختلفی برای آن‌ها رقم می‌زند.

به‌جای اینکه انتظار بکشیم تا از رهگذر تغییر در وضعیت پیرامونی فرجی حاصل شود، دست به‌کار شویم و تغییر را از خود آغاز کنیم و مهم‌ترین تغییر درونی، با تغییر باورها آغاز می‌شود.

۱: نگرش‌های صحیح و مثبت ثروت است روزی ملا، الاغش را در حال درددل با الاغ همسایه یافت. او از غذای کم، استراحت ناچیز و کار پرمشقت گلایه داشت. الاغ گفت: آرزو می‌کنم ملا بمیرد تا از این وضع فلاکت‌بار رها شوم! ملا چون این را شنید خود را به‌الاغ رساند و در گوشش گفت: الاغ عزیز! مرگ من مشکل تو را حل نمی‌کند. بعد از مرگم، یکی دیگر صاحب تو خواهد شد و باز همان آش و همان کاسه است. برای نجات از این وضعیت تو باید دست از خریت برداری.