اتفاقهای بزرگ، در پی حادثههای به ظاهر كوچكی رخ میدهند.
shirin
«شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
shirin
«شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
نویسندهکوچك.
انگار که خدا دعای دل شکستهها را زودتر اجابت میكند.
_SOMEONE_
اتفاقهای بزرگ، در پی حادثههای به ظاهر كوچكی رخ میدهند.
هنرمند هنردوست
او تا صبح یك بار دیگر همه آنچه كه در یك هفته رخ داده بود را با خودش مرور كرد و دید كه اتفاقهای بزرگ، در پی حادثههای به ظاهر كوچكی رخ میدهند.
hojjat
اتفاقهای بزرگ، در پی حادثههای به ظاهر كوچكی رخ میدهند.
fateme
هر سال چقدر به اسم سفره و قربانیهایی که برای چشم و هم چشمی و برای ریاکاری برپا میشد پول خرج میکردند و برای برآورده شدن حاجتهای دنیایی و بیارزش چقدر تلاش میكردند. ولی دریغ از یک ریال کمک پنهانی و بیریا برای نیازمندان و افراد رنج دیده،
هدیهٔ دریا
«شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
Sajede
تو كز محنت دیگران در غمی
fateme