بریده‌هایی از کتاب یک روز را ۳۶۵ بار تکرار نکنیم (۱)

ذهن انسان هر آنچه را که او اراده کند به‌دست می‌آورد.

پایدارترین روابط من، رابطه‌ام با خویشتن است. روابط دیگر می‌آیند و می‌روند. حتی ازدواج‌هایی که تا زمان مرگ پایدار می‌مانند، سرانجام به‌پایان می‌رسند. تنها فردی که من می‌توانم همیشه با او باشم، خودم هستم بنابراین، این رابطه چگونه است؟ آیا وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوم، از دیدن خودم خوشحال و مسرور می‌گردم؟ آیا من فردی هستم که دوست دارم با وی باشم؟ آیا من از افکار خودم لذت می‌برم؟ آیا من جسمم را دوست دارم؟

آنچه یک انسان برای خلاقیت و رهبری بیش از همه نیاز دارد «جهل پویا» است. یعنی توانایی کنار گذاشتن آنچه که می‌داند، تا بتواند بدون تعصب، قدرت درک و پذیرش دیدگاه و نظرات دیگران را داشته باشد.

«خودتان را تحویل بگیرید» اگر رییس دولت، پاپ، یا دالایی‌لاما قرار باشد به‌خانه شما بیاید، آیا از یک هفته قبل خانه‌اتان را نظافت و مرتب نمی‌کنید؟ آیا بهترین خوراکی‌ها را نمی‌خرید؟ چرا این کارها را برای خودتان انجام ندهید؟ شما هم به‌اندازه آنها مهم هستید. جک کانفیلد

اصل اول شرافت، دفاع از باورهای خود در برابر فشارهای عظیم اجتماعی است.

ورزشکاران عملا سال‌ها را صرف آمادگی برای چند ثانیه تلاش چشمگیر می‌کنند.

اگر بخواهیم فقط یک قانون برای رهبری بنویسیم چنین است: طوری رفتار نمایید که شایسته تقلید فرزندان و اطرافیان خود باشید.

یک‌بار در تلویزیون مصاحبه‌ای با موسیقیدان مشهور «آرتور روبنشتاین» را تماشا می‌کردم. از او پرسیدند: «راز پیروزی شما چیست؟ استعداد، شانس یا شهرت؟» او جواب داد: «من فهمیده‌ام که اگر زندگی را دوست داشته باشم زندگی نیز مرا دوست خواهد داشت.»

«درد نظم و حسرت» فیلسوف بزرگ، جیم ران، هوشمندانه اظهار می‌دارد که دو درد در زندگی وجود دارد، یکی درد «نظم» است و دیگری درد «حسرت». «نظم» چندین اونس وزن دارد، اما وزن «حسرت»، هنگامی که اجازه می‌دهید «زندگی‌تان» در میان ناکارآمدی سرگردان باشد، به‌چندین تُن می‌رسد. جک کانفیلد

بزرگترین مانع رشد «جهل» نیست بلکه «توهم دانش» است.

اگر نزدیکان‌تان شما را تحقیر می‌کنند و پایین می‌کشند، شاید زمان آن باشد که تغییراتی بدهید. «دوستانم باور نمی‌کردند بتوانم سخنرانی موفق شوم. از اینرو چاره‌ای اندیشیدم. رفتم و برای خودم دوستان جدیدی پیدا کردم

یازدهم فروردین «درسی کوتاه در باب روابط انسانی» کم‌اهمیت‌ترین واژه: من مهمترین واژه: ما دو واژه‌ی از همه مهمتر: خیلی ممنون. سه واژه‌ی از همه مهمتر: هیچ اشکالی ندارد. چهار واژه‌ی از همه مهمتر: نقطه‌نظر تو چیست؟ پنج واژه‌ی از همه مهمتر: کارت را عالی انجام دادی. شش واژه‌ی از همه مهمتر: می‌خواهم تو را بهتر درک کنم.

بیست وسوم اسفند «زندگی حیوانی، زندگی انسانی» انسان‌های بی‌مقدار زنده‌اند تا فقط بخورند و بیاشامند. انسان‌های ارزشمند می‌خورند و می‌آشامند تا زندگی کنند. «سقراط» ۴۲۸ ـ ۳۴۷ ق. م فیلسوف یونانی و استاد ارسطو

«رهبر یا پیرو» آن کسی که نمی‌تواند فرمان بدهد باید فرمان ببرد.

در دنیا دو نوع آدم زندگی می‌کنند: آنهایی که می‌خواهند کاری انجام بدهند و آنهایی که نمی‌خواهند اشتباه کنند.

«روند آموزش» هنگامی که کودک سرگرم آموختن، راه رفتن یا حرف زدن است تشویقش می‌کنیم و برای هر پیشرفت کوچک تحسینش می‌کنیم کودک به‌وجد در می‌آید و می‌کوشد که بهتر آن را انجام دهد. آیا به‌هنگام آموزش چیزی تازه، خود را به‌همین شیوه تشویق می‌کنید؟ یا اینکه با گفتن کلماتی نظیر احمق یا دست وپا چلفتی یا «شکست‌خورده» فراگیری خود را دشوارتر می‌نمایید؟ لوئیز هی

«یک حقیقت بزرگ» یکی از بزرگترین حقایق این است که زندگی بیش از آنچه شما به‌آن می‌دهید به‌شما نخواهد داد.

برای شما قوت قلب است اگر بدانید که بزرگان معنوی، مانند ابراهیم و اسحاق مجبور شده‌اند مدتی، بیست تا بیست وپنج سال منتظر بمانند تا برخی از خواسته‌هاشان اجابت شوند. ابراهیم بیست وپنج سال برای تولد پسرش چشم انتظار ماند. در آن هنگام فهمید که تأخیر خداوند به‌منزله انکار نبود و همان‌طور که خداوند عهد بست در وقت مناسب و به‌شیوه مناسب دعایش را اجابت کرد. کاترین پاندر

چندی پیش، به‌همراه همسرم برای خرید نان به‌یک نانوایی فرانسوی رفته بودیم. فروشنده پرسید: «با هم هستید؟» پتی جواب داد: «بله، تا ابد!» فروشنده لبخندی زد. به‌ما تبریک گفت و ادامه داد که: «این روزها کمتر می‌شود از این حرف‌ها شنید». جک کانفیلد

عشق و زناشویی محلی برای بخشیدن و خوشبخت کردن طرف مقابل است، نه جایی برای به‌دست آوردن چیزهایی که نداریم.