مردمان پیشین معتقد بودند دستکم نیمی از زندگی ما در دست ایزدان یا ارواحی است که میتوان با دعا و قربانی در آنها تأثیر گذاشت و انواع خاصی از پرستش و فرمانبرداری را میطلبند. اما در این دوران، بهطور روزافزونی انرژیمان را به درک پدیدههای طبیعی از راه خرد اختصاص دادهایم: دیگر خبری از نشانهها و مکاشفات و نفرین و پیشگویی نیست؛ آیندهٔ ما در آزمایشگاهها مشخص میشود، نه در معابد. حتی افراد مذهبی هم تن به پزشکان آموزشدیده و متخصصانِ سرطان میدهند.
احسان رضاپور
مدرن بودن یعنی کنار گذاشتن تاریخ و پیشینه و اجتماع. ما خودمان هویتمان را میسازیم، نه اینکه خانواده و سنت ما را تعریف کند. انتخاب میکنیم با چه کسی ازدواج کنیم، چه شغلی داشته باشیم، چه جنسیتی داشته باشیم، کجا زندگی کنیم و طرز فکرمان چه باشد. میتوانیم آزاد باشیم و سرانجام کاملاً "خودمان" شویم.
احسان رضاپور
شاید مهمترین شاخصهٔ مدرنیته از دست رفتن ایمان باشد؛ یعنی از دست رفتن باور به مداخلهٔ نیروهای الهی در امور دنیوی.
احسان رضاپور